کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

سیستان مرز مشترک محیط زیست

تبعات اقدامات و بررسی مسئولیت افغانستان در حوضه آبریز فرامرزی مشترک با ایران

15 تير 1400 ساعت 9:59

حفظ تالاب‌ها میان ایران و افغانستان وظیف هر دو کشور است. داخل شدن مرزهای انسانی به این حوزه، تبعات بسیار سنگینی برای هر دو طرف داشته است. ادامه وضعیت موجود در منطقه سیستان اثرات ناگواری برای هر دو طرف دارد.


مطالعات شرق/

حجت میان‌آبادی* - سیده‌زهرا قریشی*
 
بیان مسأله
تلاش‌های گسترده و متعدد افغانستان در بهره‎‌برداری از منابع آبی و رودخانه‌های مشترک فرامرزی این کشور بویژه در دو حوضه هیرمند و هریرود، نگرانی‌های جدی را در خصوص پایداری مصرف و بهره‌برداری منصفانه و صلح‌آمیز آب توسط انسان و اکوسیستم در منطقه مشترک با ایران ایجاد کرده است. در این یادداشت ضمن بررسی کلی آخرین اقدامات دولت افغانستان و تشریح برخی از مهم‌ترین برنامه‌های این کشور با تمرکز بر حوضه آبریز فرامرزی هیرمند و زیرحوضه‌های آن، تبعات حاصل از این اقدامات برای مناطق مشترک میان دو کشور تشریح خواهد شد. همچنین نشان داده خواهد شد که بطن و سرشت تصمیمات دولتی افغانستان و اقدامات متضاد با شاخص‌های توسعۀ پایدار این کشور، تبعات اقتصادی، سیاسی و زیستمحیطی فراوانی برای سرزمین دو طرف مرز  در پی‌خواهد داشت و عواقب آن بلندمدت در «جامعه» و «محیط‌پیرامونی سرزمین» هر دو کشور را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

معرفی
افغانستان از پنج حوضه آبریز اصلی تشکیل شده است که عبارتند از حوضه آبریز آمودریا، حوضه آبریز شمالی، حوضه آبریز هریرود مرغاب، حوضه آبریز هیرمند و حوضه آبریز کابل. علاوه بر این حوضه‌های آبریز، در کشور افغانستان چهار منطقه غیر زهکش نیز وجود دارد که عبارتند از ریگستان، ریگستان سدی، دشت ناامید و دشت مارگو. در شکل (1) حوضه‌های آبریز اصلی در افغانستان نشان داده شده‌اند و در شکل (2) نیز حوضه‌های آبریز درجه دو و مناطق غیر زهکش ارائه شده است.
از پنج حوضه آبریز اصلی افغانستان، چهار حوضه شامل حوضه آبریز آمودریا، حوضه آبریز هریرود - مرغاب، حوضه آبریز هیرمند و حوضه آبریز کابل، حوضه‌های آبریز فرامرزی و مشترک با کشورهای همسایه این کشور هستند که آب این حوضه‌ها و رودخانه‌های آن از افغانستان خارج می‌شوند و افغانستان در تمامی این حوضه‌ها، از موقعیت بالادستی نسبت به کشورهای همسایه خود برخوردار است. این شرایط اقلیمی و هیدرولوژیکی باعث شده است که استفاده از آب به عنوان ابزار سیاسی در مواجهه با کشورهای همسایه از جمله کشورهای ایران و پاکستان در دستور کار دولت‌های افغانستان بویژه دولت اشرف غنی قرار گیرد.



شکل 1- حوضه‌های آبریز اصلی در افغانستان


شکل 2- حوزه‌های آبریز درجه دو و مناطق غیرزهکش در افغانستان
 


مطابق بررسی Shroder و Ahmadzai در سال 2016، بیش از 62 سد در افغانستان ساخته شده و در حال بهره‌برداری هستند. در جدول 1 و 2 سدهای موجود به تفکیک ولایت‌ها و حوضه‌های آبریز در افغانستان ارائه شده‌‌اند. کشور افغانستان بطور ویژه از سال 2002 و بعد از کنفرانس بین‌المللی در کابل در صدد مهار آب‌های سطحی این کشور بوده است که این برنامه تحت عنوان «انکشاف سکتور آب در افغانستان» معروف است.
 
جدول1- سدهای موجود به تفکیک ولایت در افغانستان
ولایت تعداد سدها مجموع ارتفاع تاج سدها حوضه(ها)
بدخشان 4 110 آمودریا
بغلان 4 278 آمودریا
بلخ 2 29 آمودریا، کابل
بامیان 2 435 آمودریا
فاریاب 1 211 آمودریا
غزنی 11 1190 کابل، هیرمند
غور 4 102 هریرود
هیرمند 6 618 کابل، هیرمند
هرات 1 119 هریرود
جوزجان 3 113 آمودریا
کابل 7 837 کابل
قندهار 1 503 هیرمند
خوست 1 45 هیرمند
کنر 2 75 کابل
قندوز 1 165 آمودریا
لوگر 4 272 کابل، هیرمند
ننگرهار 1 180 کابل
نیمروز 1 3500 هریرود
نورستان 1 34 کابل
پکتیا 1 80 هیرمند
پنجشیر 1 11 کابل
پروان 1 10 کابل
سرپل 1 144 آمودریا
میدان‌وردک 1 24 کابل
جمع 62 9085  
 
 
 جدول2- سذهای موجود به تفکیک حوزه‌های آبریز در افغانستان
تعداد سدهای موجود نام حوضه آبریز
20 حوضه کابل
19 حوضه هیرمند
16 حوضه آمودریا
7 سایر حوضه‌ها
62 جمع
 
 
حوضه آبریز بین‌المللی هیرمند
حوضه آبریز رودخانه هیرمند بین سه کشور افغانستان (82%)، ایران (15%) و پاکستان (3%) مشترک است. آورد کل رودخانه‌هاي حوضه آبريز هيرمند که از کشور افغانستان سرچشمه مي‌گيرند حدود 10 الي 17 ميليارد متر مکعب در سال برآورد شده است که از اين ميان سهم رودخانه هيرمند (در محل سد کجکي) حدود 6 ميليارد متر مکعب در سال برآورد شده است.

نکته مهم در خصوص هیدروپلیتیک افغانستان آن است که این کشور علی‌رغم حوضه‌های آبریز متعدد فرامرزی با کشورهای همسایه، تنها با ایران و فقط بر سر بهره‌برداری از رودخانه فرامرزی هیرمند در حوضه آبریز بین‌المللی هیرمند، قرارداد و معاهده همکاری مشترک (معاهده 1351) دارد و بدلیل موقعیت بالادستی افغانستان در کلیه حوضه‌های آبریز فرامرزی، این کشور تاکنون تمایلی به همکاری و مشارکت و مذاکره با کشورهای همسایه بر سر مکانیزم‌ها و سازوکارهای مشترک همکاری در خصوص بهره‌برداری از این منابع آبی نداشته است.

نکته قابل توجه در خصوص معاهده 1351 هیرمند آن است که در حوضه آبریز بین‌المللی هیرمند، رودخانه‌ها و سرشاخه‌های متعددی از جمله رودخانه هیرمند، رودخانه خاش‌رود، رودخانه فراه‌رود، رودخانه ارغنداب و رودخانه ادرسکن (هاروت‌رود) وجود دارند) که موافقت‌نامه 1351 هیرمند تنها در خصوص بهره‌برداری از رودخانه هیرمند است و این معاهده شامل سایر رودخانه‌ها و سرشاخه‌های مهم این حوضه آبریز از جمله فراه‌رود، خاش‌رود و هاروت‌رود که نقشی کلیدی در حیات سیستان و تالاب‌های هامون دارند، نمی‌شود.

سازه‌های بهره‌برداری از حوضه‌آبریز هیرمند
 طبق مطالعات صورت گرفته تاکنون بیش از 19 طرح سازه‌ای و بهره‌برداری شامل سد، بند انحرافی و کانال انتقال آب و .... در حوضه آبریز هیرمند احداث شده است که در حال بهره‌برداری هستند. برخی از سازه‌ها و طرح‌های اصلی احداث شده بر روی حوضه‌ آبریز هیرمند در کشور افغانستان عبارتند از: سد کجکی بر روی رودخانه هیرمند و در 65 کیلومتر پایین‌دست دهراوود، سد مخزنی ارغنداب بر روی ارغنداب و در شمال قندهار، سد چخانسور در منطقه چخانسور، کانال سراج و کانال بغرا. اخیراً نیز سد کمال‌خان بر روی رودخانه‌ هیرمند تکمیل و توسط رئیس‌جمهور افغانستان افتتاح گردید. شکل (3) برخی از مهم‌ترین سدها و سازه‌های آبی در حال بهره‌برداری و همچنین در حال احداث را در حوضه آبریز هیرمند در افغانستان نشان می‌دهد.

نکته مهم و قابل توجه در حوزه مسائل هیدروپلیتیک حوضه آبریز هیرمند آن است که افغانستان علاوه‌بر سدسازی‌های گسترده بر روی رودخانه فرامرزی هیرمند (نظیر سد کمال خان و فاز تکمیلی سد کجکی)، در حال احداث سدهای جدید بر روی سایر سرشاخه‌های حوضه آبریز هیرمند از جمله خاش‌رود است که نقش بسزایی در حیات سیستان و تالاب‌های هامون دارد اما شامل قرارداد و معاهده 1351 مشترک ایران و افغانستان نمی‌شوند.

شکل 3- حوضه آبریز هیرمند و برخی از سازه‌های مهم در حال بهره‌برداری و تکمیل
 
رودخانه فراه‌رود
رودخانه‌ 560 کیلومتری فراه‌رود یکی از مهم‌ترین و موثرترین رودخانه‌ها و سرشاخه‌های حوضه آبریز هیرمند است که نقش مهمی در حیات پایین‌دست حوضه بویژه تالاب‌های بین‌المللی هامون دارد. متوسط آورد سالانه این رودخانه 1200 میلیون مترمکعب در سال برآورد شده است که بعد از رودخانه هیرمند، دومین سرشاخه مهم و پر آب حوضه آبریز بین‌المللی هیرمند است. همانطور که قبلاً نیز اشاره شد این رودخانه جزء معاهده 1351 نیست و بین دو کشور ایران و افغانستان، قرارداد و معاهده‌ای بر سر بهره‌برداری از این رودخانه و حق‌آبه عرفی و قانونی دو کشور وجود ندارد.

در حال حاضر دولت افغانستان در حال تکمیل سد بخش‌آباد بر روی سرشاخه فراه‌رود است (شکل 3). از آنجا که این سد بر روی یکی از مهم‌ترین سرشاخه‌های هیرمند در حال تکمیل است و این رودخانه و منابع آب آن تحت پوشش معاهده 1351 هیرمند قرار نمی‌گیرد؛ لذا احداث و تکمیل آن می‌تواند اثرات و تبعات جدی و نگران‌کننده‌ای برای منطقه داشته باشد زیرا ظرفیت مخزن این سد معادل 98 درصد متوسط جریان سالانه رودخانه (اندازه‌گیری شده در دهه 1970) اعلام شده است. با آبگیری این سد دولت افغانستان قصد دارد بیش از 41150 هکتار زمین جدید به اراضی تحت کشت این منطقه اضافه کند و آبیاری حدود 27440 هکتار اراضی موجود را بهبود بخشد. طبق برخی مطالعات صورت گرفته، احداث این سد و توسعه زمین‌های کشاورزی این حوضه می‌توانند میزان آب قابل استحصال رودخانه فراه در پایین‌دست را حداقل 25 تا 51 درصد کاهش دهند.
 
افزایش اراضی سطح زیرکشت
به منظور بررسی اثر سازه‌های احداث شده افغانستان در دو دهه گذشته بر افزایش سطح زیرکشت و در نتیجه افزایش مصرف آب در حوضه‌های آبریز این کشور، شدت افزایش سطح زیرکشت افغانستان در حوضه‌های آبریز این کشور از بازه سال 2001 تا 2020 با استفاده از تحلیل تصاویر ماهواره‌ای در شکل 4-1 الی 4-3 ارائه شد‌ه‌اند. همانطور که در این تصاویر مشخص است سطح زیرکشت اراضی در حوضه‌های آبریز افغانستان بویژه حوضه آبریز هیرمند در دو دهه گذشته به طرز چشمگیری افزایش یافته است.


شکل 4-1- سطح زیرکشت آبی افغانستان به تفکیک حوضه آبریز در سال 2001


شکل 4-2- سطح زیرکشت آبی افغانستان به تفکیک حوضه آبریز در سال 2015
 


شکل 4-3- سطح زیرکشت آبی افغانستان به تفکیک حوضه آبریز در
 سال 2020
 
میزان افزایش سطح زیرکشت در زیرحوضه‌های آبریز فرامرزی هیرمند نیز به تفکیک زیرحوضه‌های مختلف آن با استفاده از تصاویرماهواره‌ای ارائه شده‌اند. همانطور که در تصاویر 5-1 الی 5-5 مشخص است از بین زیرحوضه‌های مختلف حوضه‌آبریز هیرمند، حوضه آبریز فراه رود شاهد بیشترین رشد افزایش سطح زیر کشت در سال‌های اخیر نسبت به سایر حوضه‌های آبریز هیرمند بوده است.



شکل 5-1- میزان تغییرات سطح زیرکشت آبی در زیرحوضه آبریز هیرمند در بازه 2020-2001
 



شکل 5-2- میزان تغییرات سطح زیرکشت آبی در زیرحوضه آبریز فراه‌رود در بازه 2020-2001



شکل 5-3- میزان تغییرات سطح زیرکشت آبی در زیرحوضه آبریز غزنی در بازه 2020-2001



شکل 5-4- میزان تغییرات سطح زیرکشت آبی در زیرحوضه آبریز ارغنداب در بازه 2020-2001



شکل 5-5- میزان تغییرات سطح زیرکشت آبی در زیرحوضه آبریز
 خاش‌رود در بازه 2020-2001

بررسی حق ایران از سایر زیرحوضه‌های هیرمند
با توجه به تحلیل و آمار ارائه شده، علیرغم اهمیت بسزای رودخانه هیرمند، سایر سرشاخه‌های حوضه‌ آبریز هیرمند نیز نقش و تأثیر جدی در حیات سیستان و تالاب‌های بین‌المللی هامون دارند که از جمله مهم‌ترین آنها، زیر حوضه و رودخانه فراه‌رود است. برخلاف رودخانه هیرمند، این رودخانه و سایر رودخانه‌های دیگر این حوضه آبریز تحت پوشش معاهده 1973 هیرمند قرار نمی‌گیرند؛ لذا احداث و تکمیل سازه‌های آبی نظیر سد بخش‌آباد و همچنین رشد و گسترش چشمگیر اراضی تحت کشت آبی می‌تواند اثرات بسیار جدی در منطقه پایین‌دست داشته باشد.

در این خصوص، با وجود آنکه رأی کمیسیون دلتای رودخانه هلمند 1951 تنها به تأمین آب مورد نیازِ سطح زیر کشتِ محدود در دوره خشکسالی تأکید داشته است، اما بررسی مفاد ارائه شده در صفحات 97 تا 99 گزارش کمیسیون دلتای رودخانه هیرمند می‌تواند بخشی از ابعاد این مسأله را روشن نماید:
1. بند 157- میزان جریان ورودی به دریاچه‌ها "در رابطه با مطالعات نیاز آبیاری" بررسی شده‌اند، این در حالی است که ارتباط بین جریان ورودی به دریاچه‌ها و نیاز آبیاری مشخصی نیست. این دریاچه‌ها مهم‌ترین منبع برای حفظ تالاب‌های اطراف‌ هستند و منبع تغذیه دام‌ها می‌باشند. در طی دوره‌های خشک که جریان رودخانه کم است و سطح دریاچه‌ها کاهش می‌یابد؛ بدین ترتیب مردم مجبور می‌شوند برای نزدیک‌ شدن به دریاچه به مکان‌های نزدیک‌تر به دریاچه نقل مکان کنند. در طی دوره سیلاب سطح آب بالا می‌آید. کاهش و افزایش سطح دریاچه منجر به جابه‌جایی مداوم مردم می‌شود.

2. بند 158- در دوره مأموریت مک‌ماهون، در پی خشکسالی‌های متعدد 15000 رأس دام در سیستان وجود داشت که برای چرای خود به آب این تالاب وابسته بودند. بر اساس بررسی‌های مک‌ماهون، در سال‌های پر آب حدود 34000 رأس دام می‌توانند در این منطقه وجود داشته باشد. در زمان حال حاضر ]زمان نگارش گزارش هیأت بی‌طرف[، احتمالاً (تعداد) رأس دام‌ها بیشتر از آن دوره نیستند و کمیسیون تنها در نزدیکی روستای ادیمی، در شمال غرب زابل تعداد محدودی گله دیده است.

3. بند 159- اطلاعات کافی در خصوص میانگین سطح دریاچه‌ها و تالاب‌ها در دسترس نیست. بنظر می‌رسد جریان بازگشتی و تلفات کانال‌ها بتوانند بیش از 24 میلیون متر مکعب از زمین‌های ایران را آبیاری کنند. علاوه بر این، روان آب‌هایی که از شمال و غرب به این دریاچه‌ها وارد می‌شوند نیز قابل توجه هستند. مجموع این دو منبع، برای حفاظت این دریاچه‌ها از تبخیر کافی است.

4. بند 160- همانطور که این دریاچه‌ها در گذشته نیز خشک شده‌اند، انتظار می‌رود در آینده نیز خشک شوند. همچنین ممکن است در آینده سیل نیز رخ دهد. با نوسان آب این دریاچه‌ها، بین دوره‌های کم آبی و پر آبی، سطح تالاب‌ها نیز منبسط و منقبض می‌شود. به همین دلیل، ساخت سد در بالادست که بتواند مانع سیلاب شود و سطح تالاب را تثبیت نماید برای زندگی اهالی که مدام با کم و زیاد شدن مساحت دریاچه باید مهاجرت ‌کنند نیز مؤثر است.

5. بند 161- نیاز کامل سیستان برای آبیاری، حدود 680 میلیون ‌متر‌مکعب در سال است که بدون شک این میزان بیشتر از زمان‌های قبلی برای آبیاری مفید خواهد بود. این میزان با توجه به مصارف گذشته در سیلابی بودن تالاب‌ها که بطور معمول دام­ها از مراتع آن استفاده نموده‌اند، برآورد شده است. هزاران هکتار از این تالاب می‌تواند از جریان‌های بازگشتی و تلفات حاصل از انحراف آب ادوات سنتی آبیاری و همچنین جریان‌هایی که از غرب و شمال وارد این تالاب‌ها می‌شوند استفاده نمایند. هر میزانی بیش از این حدود 680 میلیون ‌متر‌مکعب در سال توسط کانال‌ها تلف می‌شود و "جریانی که به دریاچه‌ها منتقل می‌شوند استفاده‌ای ندارند" و در هوا تبخیر می‌شوند و از دسترس خارج می‌گردند. کاهش سیلاب در پایین‌دست رودخانه می‌تواند از حجم زیادی از تلفات جلوگیری کند و در عین حال می‌تواند آب بیشتری برای مصرف آبیاری عرضه نماید.

بنا بر آنچه در گزارش رأی کمیسیون دلتا در خصوص نیاز زیست‌محیطی هامون‌ها ارائه شده است، مشخصاً در سال 1951 آب ورودی به هامون‌ها و نیاز زیست‌محیطی این تالاب‌ها تلفات پنداشته شده‌اند؛ زیرا آب ورودی به تالاب از دسترس خارج می‌شود و از منظر اعضای هیأت این کمیسیون، عدم استفاده مستقیمِ آبِ تالاب توسط انسان تلفات به حساب آمده ‌است؛ اما بند 161 گزارش این حکمیت اشاره داشته است که بخشی از نیاز زیست‌محیطی هامون‌ها از جریان‌هایی از سایر رودخانه‌های حوضه آبریز هیرمند نظیر فراه‌رود و هاروت‌رود، تأمین می‌گردد. از این‌رو، ساخت سد (نظیر سد بخش آباد بر روی رودخانه فراه) بر روی سایر رودخانه‌های حوضه آبریز هیرمند که یک منبع حیاتی برای تالاب‌های هامون می‌باشند و مانع از ورود حقابه زیست‌محیطی این تالاب‌ها می‌گردند برخلاف مبانی رأی کمیسیون دلتای رودخانه هلمند است (که مورد پذیرش کشور افغانستان بوده). این در حالی است که اقدامات سازه‌ای افغانستان بر روی سایر سرشاخه‌های هیرمند که معاهده 1973 در مورد آن صحبتی نکرده است، از جمله احداث سد بخش‌آباد و گسترش اراضی کشاورزی در حوضه آبریز فراه‌رود، می‌توانند اثراتی به مراتب شدیدتر بر امنیت آبی، غذایی، زیست‌محیطی و انسانی منطقه پایین دست داشته باشد.

جمع‌بندی
گذشته از اهمیت آب برای حیات ساکنان 5 هزار ساله سیستان بزرگ و هیرمند، تالاب‌های بین‌المللی هامون دارای ارزش‌ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست‌بومی و حیاتی هستند. این تالاب‌ها میراث مشترک بشری بوده و حق انکارناپذیری از منابع آبی حوضه آبریز هیرمند دارند. در ارزش فرهنگی تالاب هامون می‌توان به اهمیت مذهبی، تاریخی و فرهنگی- اجتماعی اشاره کرد. مسوولیت دو کشور برای حفظ حیات انسانی و زیست‌محیطی منطقه از جمله تالاب‌های بین‌المللی هامون  به عنوان تعهدی عرفی، بین‌المللی و مشترک همواره بر عهده دو کشور کرانه‌ای این حوضه است. بدون شک، دستیابی به پیشرفت و پایداری در منطقه تنها با اصلاح مقیاس‌ها و رویکردهای سیاستگذاری در سطح سیستان بزرگ و تأکید بر حق حیات و محیط‌زیست ساکنان و ذی‌مدخلان واقعی هر دو بخش سیستان در دو کشور میسر خواهد بود. در غیر این صورت، تجارب متعدد بین‌المللی اثبات کرده‌اند که مسائل طبیعی و زیست‌محیطی، مرزهای دست‌ساز انسانی را به رسمیت نمی‌شناسند و هر گونه تبعات حاصل از سیاستگذاری‌های غلط، دودش به چشم مردم و ساکنان منطقه، فارغ از مرزهای انسان- ساخت سیاسی خواهد رفت.
انتهای مطلب/

*عضو شورای علمی موسسه مطالعات شرق و استادیار گروه مهندسی و مدیریت آب دانشگاه تربیت مدرس
*پژوهشگر موسسه مطالعات شرق و دانش آموخته کارشناسی ارشد مدیریت منابع دانشگاه تهران


کد مطلب: 2691

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/analysis/2691/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir