کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

الگوبرداری TTP از طالبان افغانستان

چشم‌انداز پیش‌روی تحریک طالبان پاکستان با عطف به پیروزی طالبان افغانستان

17 مهر 1400 ساعت 10:50

توالی و تکرار رخدادهای اجتماعی بزرگ، خواسته یا ناخواسته تاثیر مستقیم و دومینووار بر گروه‌های مشابه در سرزمین‌های دور و نزدیک دارد. به گونه مثال بیداری اسلامی وقتی از تونس شروع شد، به زودی به مصر، لیبی، یمن و بحرین که دارای ساختار و بافتارهای مشابه بودند، سرایت کرد.
پیروزی طالبان افغانستان، نوای امید را برای همه گروه‌های ستیزه‌جو در سراسر دنیا برافراشت، و از سراسر دنیا گروه‌های ستیزه‌جو به طالبان پیام تبریک فرستادند.اما بلندتر از صدای همه این شادباش‌ها، صدای انفجارهای تحریک طالبان پاکستان در نواحی مختلف پاکستان است.
تحریک طالبان پاکستان گروهی ستیزه‌جو در داخل پاکستان است که هدف اعلامی آن استقرار یک حکومت اسلامی شبیه امارت طالبان، در پاکستان می‌باشد. با پیروزی طالبان در افغانستان، انگیزه تحریک طالبان پاکستان برای طی مسیر مشابه بیشتر از قبل شده است.


مطالعات شرق/

ارشاد بلخی*

مقدمه
وقوع، توالی و تکرار رخدادهای اجتماعی بزرگ، خواسته یا ناخواسته تاثیر مستقیم و دومینووار بر گروه‌های مشابه در سرزمین‌های دور و نزدیک دارد. به گونه مثال بیداری اسلامی وقتی از تونس شروع شد، به زودی و به سادگی به کشورهای مصر، لیبی، یمن و بحرین که دارای ساختار و بافتارهای مشابه بودند، سرایت کرد. نمونه دیگری که می‌شود از آن برای اثبات فرضیه این تحلیل مدد جست، تسری انقلاب اسلامی به افغانستان در پی بروز انقلاب اسلامی در ایران در سال ۱۳۵۷ ه.ش است؛  یا انقلاب‌های کارگری و جنبش‌های مشروطه خواهی که معمولا از کشوری به کشوری دیگر سرایت کرده است.

پیروزی طالبان افغانستان، نوای امید را برای همه گروه‌های ستیزه‌جو در سراسر دنیا برافراشت، و از سراسر دنیا همه گروه‌های ستیزه‌جو به طالبان پیام شادباش و مبارک‌باد فرستادند. گروه‌هایی مثل هیئت تحریر الشام در سوریه، القاعده در یمن، القاعده در شبه‌جزیره عربستان، حزب ترکستان اسلامی، ارتش سایبری الملاحم و تحریک طالبان پاکستان شماری از این گروه‌ها  هستند. اما بلندتر از صدای همه این شادباش‌ها، صدای انفجارهای تحریک طالبان پاکستان در نواحی مختلف پاکستان است.

تحریک طالبان پاکستان گروهی ستیزه‌جو در داخل پاکستان است. هدف آنها استقرار یک دولت اسلامی شبیه امارت طالبان، در پاکستان است. پیروزی گروه طالبان در افغانستان، ظاهرا این انگیزه را برای تحریک طالبان پاکستان بیشتر کرده است. ما در این تحلیل بسته به فکت‌های مهم؛ امکان تحقق تأسیس امارت تازه طالبان را در پاکستان، بررسی خواهیم کرد که این امر ممکن خواهد بود یا خیر؟

چیستی و چرایی تحریک طالبان پاکستان
آمال و آرزویی که برای اسلام‌گراهای پاکستانی بعد از جدا شدن این کشور از بدنه شبه‌قاره هند به عنوان کشور مسلمان مستقل پدید آمده بود، بعد از زمان کوتاهی که پاکستان تاسیس و سرپا شد به بغضی فروخفته تبدیل شد. پاکستان، عملا کشوری شد که بسیاری از قوانین و اصول را از انگلستان به ارث برد و عرصه را برای آرمان اسلام‌گراهای رادیکال تنگ‌ کرد. اما هویتی که پاکستان برای خود تعریف کرد، برای این کشور باقی ماند.

این هویت هر روز چاق‌تر می‌شد تا اینکه، بعد از شکست اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان،‌ سازمان اطلاعات ارتش پاکستان با فکر آمریکایی و حمایت عربستان و نیروهای افراطی مستقر در آن کشور، دریچه‌ای را برای سراریزی این پتانسیل به سمت افغانستان گشود. شاگردان مدارس افراطی مستقر در پاکستان به شکل سازمان یافته‌تری بدنه تحریک طالبان افغانستان شدند.

تحریک طالبان افغانستان و بستری که این گروه‌ها در مناطق قبایلی پاکستان برای‌ آنها فراهم شده بود، زمینه گسترش این باور را به فراتر از حصار کنترل آی اس آی فراهم کرد؛ شبکه‌ای تحت عنوان تحریک طالبان پاکستان در این سرزمین‌ها عرض اندام کرد. تحریک طالبان پاکستان در نخست برای استقرار دولتی مبتنی بر اسلام و نسخه‌ای آمیخته از سلفیسم و دیوبندیسم تلاش می‌کند. مهم‌ترین مانع و دشمن خود را ارتش پاکستان می‌داند.

عواملی که منجر به شکل‌گیری تحریک طالبان پاکستان شد را به صورت کلی به دوگروه بیرونی و درونی می‌توان قسمت کرد. عوامل خارجی آن را می‌توان طرح سازمان‌های اطلاعاتی دانست. مواردی چون وضعیت بد اقتصادی مناطق آزاد قبایلی، نسل طلبه‌های جوان ناراضی درس خوانده در مدارس افراطی پاکستان، وضعیت اجتماعی نابرابر، دسترسی ساده و آزاد به تسلیحات نظامی در مناطق قبایلی،‌ اختلافات قومی و قبیله‌ای را نیز می‌توان از عوامل داخلی برشمرد.

همه این عوامل دست به دست هم داد تا در سال ۲۰۰۷م گروه تحریک طالبان پاکستان،‌ تحت رهبری بیت‌الله محسود در جغرافیای مناطق قبایلی پاکستان اعلام وجود کند. تحریک طالبان پاکستان عملیات‌های متعددی را در داخل خاک پاکستان انجام داده است. ‌از تاسیس تا این دم؛ این گروه تا مرز متلاشی شدن پیش رفته‌ اما گویا دوباره سرپا شده است و با ادغام چندین گروه در یکدیگر تلاش‌‌های خود را در راستای رسیدن به امارت در پاکستان افزوده است.

تحریک طالبان پاکستان و هند
رقابت میان هند و پاکستان موضوعی انکار ناپذیر است. تلاش پاکستان در منطقه جنوب آسیا برای دوکانونی کردن قدرت و توزیع قدرت به صورت افقی موضوعی جدید نیست. هند و پاکستان ترجیح می‌دهند که این رقابت را در کشورهای افغانستان و کشمیر تعقیب کنند. رقابت منطقه‌ای هند و پاکستان در کشمیر نیز به دلیل حضور نظامی هر دو طرف، حاد و جدی نیست. اما این رقابت در افغانستان به نسبت وضعیت ضعیف و شکننده این کشور، به گونه جدی تعقیب می‌شود.
رقابت هند و پاکستان در برهه‌های متفاوت افت و خیز داشته است،‌ ولی از بین نرفته است. در دوران امارت اول طالبان در افغانستان‌، هند از نیروهای ائتلاف شمال و در دوران استقرار دولت‌های بعد بن،‌ دهلی از این دولت‌ها به گونه وسیع حمایت ‌کرد. اما جدیدا با سقوط دولت اشرف غنی در افغانستان‌، و عدم وضاحت در حمایت کشورهای دنیا از مقاومت دوم به رهبری احمد مسعود، یکی از ابزارهایی که هند می‌تواند علیه پاکستان استفاده کند،‌ تحریک طالبان پاکستان است.

تحریک طالبان پاکستان در گذشته نیز متهم به این بوده که در تبانی با هند در پی خلق ناامنی در پاکستان است. مقامات و رسانه‌های پاکستانی همواره مقامات دولت پیشین افغانستان را در تبانی با هند، برای تحریک و حمایت گروه‌های مسلح و غیر مسلح علیه پاکستان متهم می‌‌کنند. پاکی‌ها معتقد هستند که جدایی طلبان بلوچ،‌ جنبش تحفظ پشتون و تحریک طالبان پاکستان از طریق سرویس اطلاعاتی هند و همکاری افغانستان تامین و تجهیز می‌شوند.

در گذشته رقابت هند و پاکستان در پی انحصار اقتصادی و سیاسی هم‌دیگر در افغانستان تعقیب می‌شد. اما تحولات جدید افغانستان،‌ فضای رقابت و جنگ نیابتی را از هند گرفته است. دقیقا در همین بحبوحه، حملات انفجاری و انتحاری نیز در پاکستان افزایش یافته است. حملاتی که به تحریک طالبان پاکستان نسبت داده می‌شود. عمران خان نخست‌وزیر پاکستان نیز در مجمع عمومی سازمان ملل از حمایت پشتون‌های دوطرف دیورند از تروریسم یاد کرد. پشتون‌های اطراف دیورند، در افغانستان اکثر نیروهای تحریک طالبان افغانستان را تشکیل می‌دهند، و پشتون‌های داخل پاکستان که موطن آنها حاشیه دیورند است نیز، اکثرا نیروهای تحریک طالبان پاکستان را تامین می‌کند.
 
چالش‌ ها و فرصت‌های پاکستان
با وصف همه گفته‌ها نیاز است تا مشخصا به چالش‌ها و فرصت‌های پاکستان در برابر تحریک طالبان پاکستان پرداخته شود تا امکان دسترسی به یک دورنمای روشن از تحولات آتی پاکستان را در بیشتر کند.

الف: فرصت‌های پاکستان

ب: چالش‌های پاکستان نتیجه‌گیری
در جمع‌بندی این تحلیل باید گفت که،‌ امکان لنگر انداختن دومینوی تاسیس امارت در پاکستان غیر ممکن نیست، اما ابدا نزدیک هم نیست. چالش‌های ساختاری جدی در برابر تحریک طالبان پاکستان وجود دارد. طالبان اصلی‌ترین عناصر این بازی را به سختی تامین می‌کنند. عنصر ایدئولوژي افراطی،‌ جغرافیای قابل اعتماد و منابع مالی بسنده، مثلث بقای گروه‌های افراطی تندرو است. تحریک طالبان پاکستان از این میان اولی را با بهترین کیفیت و خلوص دارد. اما جغرافیای این نیروها‌، هرچند کاملا در اختیار پاکستان نیست، ولی در قلمرو این کشور است. عنصر سومی نیز، هر چند قاچاق مواد مخدر منبع مالی این گروه است،‌ اما مشاهدات تاریخی ثابت کرده است،‌ تا سرویس اطلاعاتی مشخصی پشت این اقدام‌ها نباشد، ماندگاری این گروه‌ها به چالش کشیده می‌شود. تامین مالی طالبان پاکستان برای هند نیز به دلیل محدودیت جغرافیایی دشوار است. با وصف این وضعیت،‌ گذشتن از این سدها و رسیدن به تاسیس امارت در پاکستان، امری بعید است. اما طالبان پاکستان در آینده این کشور به عنوان نیروی چالش‌‌گر جدی حضور خواهند داشت.
انتهای مطلب/

*کارشناس ارشد روابط بین‌الملل


کد مطلب: 2802

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/analysis/2802/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir