کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

مناسبات آسیای مرکزی و کشورهای عربی از نگاه مسکو

نگاه روسیه به توسعۀ روابط کشورهای عربی حاشیۀ خلیج‌فارس و آسیای مرکزی

4 بهمن 1402 ساعت 10:14

آنچه در حال حاضر کرملین و کشورهای عربی و رهبران آسیای مرکزی به دنبال آن هستند، ایجاد تنوع در شرکای منطقه‌ای به‌منظور بالا بردن قدرت ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک خود در مقابله با قدرت‌های خارجی است. هرچند در این میان موانعی نیز وجود خواهد داشت. به‌طور مثال گسترش سیاست‌های دینی مذهبی برخی کشورهای عربی در آسیای مرکزی، خطر گسترش افراط‌گرایی را افزایش خواهد داد که منجر به حساسیت مسکو و پکن نیز خواهد شد.


مطالعات شرق/

احمد قاسم‌زاده؛ پژوهشگر مؤسسۀ مطالعات راهبردی شرق

مقدمه
کشورهای عربی حاشیۀ خلیج‌فارس در حال تبدیل شدن به بازیگران نوظهور در آسیای مرکزی هستند. سفر دوره‌ای دبیرکل شورای همکاری خلیج‌فارس به آسیای مرکزی، برگزاری نشست‌های متعدد در سطح سران و وزرای خارجه در کشورهای عربی و نیز برگزاری اولین سفر منطقه‌ای رهبران عربی به آسیای مرکزی نشانه‌های جدید این روند است. طبیعتاً روسیه در چنین شرایطی سعی خواهد کرد تا با مهار و مدیریت روندهای سیاسی و منطقه‌ای، ترتیبات تمام بازی‌های سیاسی را در آسیای مرکزی به نفع خود شکل دهد. بااین‌حال، این که مسکو در چنین شرایطی از چه ابزارها و توانمندی‌هایی برخوردار است و این که آیا قادر خواهد بود روندهای مورد نظر خود را در منطقه تثبیت کند، سؤال‌های جدی در این زمینه محسوب می‌شوند.

بازی اوراسیایی کشورهای عربی
در ماه گذشته شاهد سفر پوتین به دو کشور مهم حاشیۀ خلیج‌فارس یعنی عربستان و امارات بودیم. این سفر  پس از پایان اجلاس جهانی آب‌وهوا در امارات انجام شد که در حاشیۀ آن رؤسای جمهور کشورهای آسیای مرکزی، دیدارها و مذاکراتی جدی با نمایندگان کشورهای عربی داشتند و هدف از این سفر تشویق سرمایه‌گذاران کشورهای حاشیۀ خلیج‌فارس برای حضور در روسیه و کشورهای آسیای مرکزی بود. در کنار این امر، این گونه سفرها یک سیگنال سیاسی روشن برای ایالات متحده و کشورهای اروپایی هم هست که نشان می‌دهد تلاش‌های آنها برای منزوی کردن مسکو با شکست مواجه شده است.
برای تحلیل بهتر لازم است به یاد بیاوریم که در جولای 2023 (تیرماه ۱۴۰۲)، اولین اجلاس سران کشورهای عربی حوزۀ خلیج‌فارس و کشورهای آسیای مرکزی برگزار شد. در این اجلاس عربستان سعودی میزبان سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس و کشورهای آسیای مرکزی بود؛ نشستی که در بیانیۀ پایانی آن بر اهمیت توسعه روابط سیاسی، اقتصادی، راهبردی و مبارزه با تروریسم و ادامۀ همکاری و هماهنگی برای ثبات منطقه‌ای و بین‌المللی تأکید شد.
فضای شکل‌گرفته در ماه‌های گذشته علاقۀ کشورهای عربی حاشیۀ خلیج‌فارس به‌خصوص امارات و عربستان سعودی را برای تشکیل فضای مشترک سیاسی و اقتصادی بین کشورهای حاشیۀ خلیج‌فارس و آسیای مرکزی و  ایجاد "اوراسیای بزرگ" نشان می‌دهد. با توجه به درآمد‌های نفتی هنگفت کشورهایی مانند عربستان و امارات و قطر، این کشورها از لحاظ منبع سرمایه‌گذاری خارجی گزینه‌های جذابی برای کشورهای منطقۀ آسیای مرکزی هستند. بر همین اساس و  با توجه به نتایج مثبت اجلاس کشورهای حاشیۀ خلیج‌فارس و آسیای مرکزی می‌توان نتیجه گرفت که در حال حاضر نقش رهبران کشورهای آسیای مرکزی در ایجاد روابط با کشورهای عربی خاورمیانه بسیار بالاست و به همین علت می‌توان گفت که اهداف سفر پوتین به دو کشور امارات و عربستان در کنار مسائلی مانند جنگ غزه و اوپک، مسائل مربوط به همکاری‌های اقتصادی این کشورها با کشورهای آسیای مرکزی بوده است. این امر به دلیل آن است که کرملین علاقه‌مند به گسترش همکاری‌های کشورهای عربی و آسیای مرکزی با حضور و از طریق مسکو است تا بتواند از تمام ابعاد سیاسی، امنیتی و اقتصادی آن منتفع شود. همچنین در شرایطی که افزایش فشار تحریم‌ها روی روسیه، منجر به کاهش نقش «مسکو» در اقتصاد آسیای مرکزی شده است، کرملین ترجیح می‌دهد با تشویق کشورهای عربیِ همسو با سیاست‌های خود، زمین‌بازی خود را به‌سادگی در اختیار رقبایی همچون آمریکا و کشورهای اروپایی قرار ندهد. این راهبرد به حذف نقش‌های نیابتی احتمالی کشورهای عربی در آسیای مرکزی نیز منجر خواهد شد. از همین رو مسکو مایل به گسترش و توسعه همکاری‌های اقتصادی بین این کشورها است و کشورهای حوزۀ خلیج‌فارس را به سرمایه‌گذاری در آسیای مرکزی تشویق می‌کند.
حجم مبادلات تجاری میان دو منطقه که در حال حاضر سالانه بیش از سه میلیارد دلار است نیز فرصتی برای توسعۀ روابط اقتصادی فراهم می‌کند و با توجه به این‌ نکته که اقتصادهای کشورهای آسیای مرکزی از اقتصادهای دارای سریع‌ترین ‌رشد در سال‌های گذشته به شمار می‌آیند، فرصت‌های سرمایه‌گذاری خارجی در بخش‌های مختلف این کشورها دارای جذابیت بالایی است. در سال‌های گذشته بیشتر اقتصادها چه در کشورهای عربی خلیج‌فارس و چه در کشورهای آسیای مرکزی شاهد تحول و تغییر ساختار در جهت تنوع‌بخشی بوده‌اند. در شرایط کنونیِ نظامِ بین‌الملل که شاهد تحولات جدی در روابط میان بازیگران و  قدرت‌ها هستیم، برای آسیای مرکزی تقویت تعامل‌ها با کشورهای عربی نه‌تنها به لحاظ گسترش همکاری‌های اقتصادی، تجاری و تنوع‌بخشی به مسیرهای حمل‌ونقلی و لجستیکی، بلکه از نظر برجسته‌سازی اشتراک‌های تمدنی و تعمیق تعامل‌های فرهنگی بسیار مهم و ارزشمند است. به‌عبارت‌دیگر کشورهای آسیای مرکزی می‌خواهند این نکته را به بازیگران منطقه‌ای و جهانی تفهیم کنند که به‌جز قدرت‌های بین‌المللی که همکاری گسترده با آن‌ها دارای پیچیدگی‌های سیاسی و امنیتی است، بازیگران دیگری نیز وجود دارند که بتوانند منافع سیاسی اقتصادی کشورهای این منطقه را تامین کنند.
همچنین می‌توان به این نکته نیز اشاره داشت که کشورهای عربی خلیج‌فارس و کشورهای آسیای مرکزی با تهدیدهای مشترکی نیز مواجه‌اند که چالش‌های موجود برای امنیت ملی، افراط‌گرایی، تروریسم بین‌المللی و قاچاق مواد مخدر اصلی‌ترین آن‌ها به شمار می‌روند. به این دلیل است که توجه کشورهای آسیای مرکزی به گسترش همکاری‌ها با کشورهای عربی خلیج‌فارس روبه‌افزایش بوده و آن‌ها با حضور در مهم‌ترین ساختارهای کشورهای اسلامی نظیر سازمان همکاری‌های اسلامی، بانک توسعۀ اسلامی، اتحادیۀ جهانی اسلام و غیره... پررنگ‌تر از گذشته در فرایندهای جهان اسلام مشارکت دارند. در آن طرف، کشورهای عربی نیز در چهارچوب استراتژی جدید نگاه به شرق خود برای توسعۀ تعاملات با روسیه و چین و موازنه با غرب، نگاه ویژه‌ای به کسب نفوذ در حیاط‌خلوت قدرت‌های شرقی، یعنی آسیای مرکزی دارند.

جمع‌بندی
علی‌رغم تمایل دو طرفه برای گسترش همکاری‌ها و بالا بودن پتانسیل بالقوۀ آسیای مرکزی برای جذب سرمایه‌های کشورهای عربی، در حال حاضر جهش بزرگی در حوزه‌های زیرساختی اقتصادی بین کشورهای عربی و روسیه و یا کشورهای آسیای مرکزی مشاهده نمی‌شود که حضور اقتصادی اعراب را در آسیای مرکزی حداقل در کوتاه‌مدت به طرز چشمگیری افزایش دهد. کما اینکه با توجه به نکات پیش گفته، در صورت استمرار این علاقۀ دوطرفه برای میان‌مدت و بلندمدت می‌توان تحقق همکاری اقتصادی گسترده را هم پیش بینی کرد. آنچه در حال حاضر کرملین و کشورهای عربی و رهبران آسیای مرکزی به دنبال آن هستند، ایجاد تنوع در شرکای منطقه‌ای به‌منظور بالا بردن قدرت ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک خود در مقابله با قدرت‌های خارجی است. هرچند در این میان موانعی نیز وجود خواهد داشت. به‌طور مثال گسترش سیاست‌های دینی مذهبی برخی کشورهای عربی در آسیای مرکزی، خطر گسترش افراط‌گرایی را افزایش خواهد داد که منجر به حساسیت مسکو و پکن نیز خواهد شد. عربستان سعودی در چند سال گذشته از طرق مختلف در تلاش است تا اقتدار خود را در منطقه آسیای مرکزی افزایش دهد و در صورت چراغ سبز کرملین، ریاض در موقعیتی قوی‌تر از گذشته قرار خواهد گرفت و توانایی بیشتری برای برداشتن گام‌هایی خواهد داشت که می‌تواند ژئوپلیتیک منطقه‌ای را تغییر دهد. از سوی دیگر کشورهای آسیای مرکزی می‌توانند از این قالب برای ایجاد یک بلوک منطقه‌ای استفاده کنند، چیزی که برای توسعۀ روابط مشترک آنها با کشورهای دیگر حیاتی است. علاوه بر این، گسترش همکاری‌های منطقه‌ای از این نوع، می تواند منجر به ارتقای حس اجتماعی در میان پنج کشور آسیای مرکزی شود و آنها را تشویق کند که بر اختلاف‌های فعلی خود غلبه کنند و در موضوع‌های مورد علاقۀ مشترک، مانند کمبود آب یا حتی دستیابی به توافق‌های نهایی در مورد اختلاف‌های مرزی، پیشرفت کنند.
بر اساس تمام آنچه که ذکر شد، می‌توان گفت که سفر پوتین به ریاض و ابوظبی، به احتمال قوی می‌تواند باعث سرعت گرفتن ارتباطات این کشورها با آسیای مرکزی شود، نکته‌ای که تحقق آن، به احتمال زیاد معادلات را برای بازیگران فرامنطقه‌ای پیچیده‌تر از گذشته خواهد کرد.
انتهای مطلب/


کد مطلب: 3662

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/analysis/3662/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir