کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

گفتگو با «محی‌الدین مهدی»؛ نویسنده و عضو پارلمان افغانستان

بررسی وضعیت سیاسی افغانستان در آستانه برگزاری انتخابات پارلمانی

25 مهر 1397 ساعت 8:42

افغانستان در آستانه یک گذار سیاسی و سرنوشت‌ساز دیگر قرار دارد؛ گذاری که می‌تواند این کشور را به پرتگاه سقوط و یا به سوی ثبات‌ سیاسی سوق دهد. 3 روز تا برگزاری انتخابات پارلمانی و کمتر از شش ماه تا انتخابات ریاست جمهوری افغانستان باقی مانده و در حاشیه این دو رویداد بسیار مهم، فضای سیاسی و کارزارهای انتخاباتی در این کشور گرم است. برخی این فضا را یک فضای متلهب و متشنج می‌دانند و برخی دیگر آن را به عنوان نشانه رشد فکری جامعه سیاسی و بیان‌گر نقش بایسته جریان‌های سیاسی افغانستان می‌پندارند. آنچه مشخص است، تفاوت‌هایی در رویکردهای احزاب سیاسی افغانستان دیده می‌شود ولی جمع شدن تعداد کثیری از احزاب و جریان‌ها حول یک محور، از رویدادهای مهم انتخابات پارلمانی افغانستان است.


ایران شرقی/

افغانستان در آستانه یک گذار سیاسی و سرنوشت‌ساز دیگر قرار دارد؛ گذاری که می‌تواند این کشور را به پرتگاه سقوط و یا به سوی ثبات‌ سیاسی سوق دهد. 3 روز تا برگزاری انتخابات پارلمانی و کمتر از شش ماه تا انتخابات ریاست جمهوری افغانستان باقی مانده و در حاشیه این دو رویداد بسیار مهم، فضای سیاسی و کارزارهای انتخاباتی در این کشور گرم است. برخی این فضا را یک فضای متلهب و متشنج می‌دانند و برخی دیگر آن را به عنوان نشانه رشد فکری جامعه سیاسی و بیان‌گر نقش بایسته جریان‌های سیاسی افغانستان می‌پندارند.

آنچه مشخص است، تفاوت‌هایی در رویکردهای احزاب سیاسی افغانستان دیده می‌شود ولی جمع شدن تعداد کثیری از احزاب و جریان‌ها حول یک محور، از رویدادهای مهم انتخابات پارلمانی افغانستان است. این رویداد سبب شد تا حکومت افغانستان پس از ماه‌ها رویکرد تقابلی، به خواست‌های مشترک احزاب و جریان‌های سیاسی تن دهد و زمینه ثبت بایومتریکی رأی‌دهندگان را فراهم کند؛ اما با این وجود نگرانی‌های احزاب در مورد احتمال تقلب و تکرار آنچه در انتخابات 2014 افغانستان رخ داد، تاکنون برطرف نشده است. آنچه یکی از دغدغه های امروزی تعدادی از سیاستمداران افغانستان شده است، تلاش برای تحول در نظام سیاسی افغانستان و تبدیل نظام ریاستی به نظامی پارلمانی است؛ مسأله‌ای که از 2014 تاکنون محقق نشده و برخی چهره ها و احزاب به ویژه «جمعیت اسلامی افغانستان» به شدت به دنبال تحقق آن است. آغاز ائتلاف‌سازی‌های نامزدهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری، ائتلاف بزرگ ملی افغانستان، رویکرد جامعه جهانی نسبت به انتخابات افغانستان، موضوع مصالحه با طالبان و ماموریت جدید زلمی‌خلیل‌زاد از دیگر مولفه‌های تأثیرگذار بر فضای سیاسی این روزهای افغانستان است. «ایران شرقی» در گفتگو با دکتر «محی‌الدین مهدی»، نویسنده و عضو پارلمان افغانستان آخرین تحولات سیاسی افغانستان را در آستانه دو انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری بررسی کرده است. متن این گفتگو به شرح زیر است:
 
سئوال: افغانستان دو انتخابات بزرگ را پیش رو دارد؛ پارلمانی و ریاست جمهوری. با توجه به تأثیر مستقیم تحولات سیاسی و امنیتی بر روند انتخابات، فضای کنونی را به لحاظ سیاسی و امنیتی چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا ممکن است که در این دو انتخابات به ویژه انتخابات ریاست جمهوری، تجربه انتخابات 2014 را شاهد نبود؟
مهدی:
با عرض درود و سلام. هنوز زود است که در مورد انتخابات ریاست جمهوری که شش ماه بیشتر به برگزاری آن باقی مانده، صحبت کنیم، ولی در این شش ماه چالش امنیتی که در سراسر افغانستان وجود دارد، می‌تواند برطرف شود.
اما در مورد انتخابات پارلمانی، تأمین امنیت یکی از چالش‌های اساسی است. طی چند ماه اخیر، طالبان با قساوت هر چه بیشتر وارد صحنه شده و نشان دادند که تقریبا همه‌ جا برای آنها قابل نفوذ است. با توجه به این تجربه، بدون شک امنیت علاوه بر مسائل دیگر، یکی از چالش‌های اساسی انتخابات پیش رو است. هنوز شک و تردیدهایی وجود دارد که ما می‌توانیم بر این چالش پیروز شویم یا خیر؟!
 
سئوال: در کنار فضای امنیتی، شاهد فضای ملتهب و متشنج سیاسی هم در افغانستان بوده و هستیم که با نزدیک‌تر شدن به انتخابات ریاست جمهوری، جدی‌تر می‌شود. چه تعریفی می‌توان از فضای سیاسی کنونی افغانستان در آستانه برگزاری انتخابات داشته باشیم؟
مهدی:
برعکس وضعیت امنیتی که ما در مورد آن نگران هستیم، حداقل فضای سیاسی کنونی، یک فضای واقعا سیاسی است. چنین فضایی، شایسته برگزاری انتخابات است و می‌بایست پیشاپیش صف‌بندی‌های انتخاباتی مشخص شود و احزاب موضع بگیرند. با کمال خوش‌بختی می‌بینیم که احزاب سیاسی افغانستان یک گام به پیش گذاشته‌اند. شاهد هستید که احزاب شرایطی را برای بهتر برگزار شدن انتخابات و به دست آوردن نتایج شفاف‌تر پیشنهاد کرده‌اند؛ این نشانه عقلایی شدن رفتار احزاب سیاسی افغانستان و پیشرفت فکری آن‌ها است. در نتیجه می‌بینیم که این احزاب سیاسی حکومت را به چالش کشیده و این حکومت است که عقب‌ نشینی می‌کند. متأسفانه برخلاف احزاب، این حکومت است که به سنت‌ها و سیستم‌های کهنه که شفافیت انتخابات را زیر سئوال می‌برد، چسبیده و حاضر نیست تغییر ایجاد کند، در حالی که احزاب سیاسی خواستار تحول‌اند.
علاوه بر این، خوش‌بختانه بر عکس گذشته، ائتلاف یا شورایی که احزاب سیاسی افغانستان ایجاد کرده‌اند، دیگر وابسته به یک قوم نیست، بلکه در این ائتلاف احزاب با پیشینه‌های مختلف، از مرزهای قومی و مذهبی عبور کرده، در کنار یکدیگر جمع شده و روی خواست‌های مشترک و واحدی انگشت گذاشته‌اند. این فضا، فضای بهتری است که توقع‌ آن را داشتیم.
 
سئوال: حکومت افغانستان در برابر این فضا موضع‌گیری تقابلی داشته و تا هفته‌های گذشته حاضر نبود چنین فضایی را به رسمیت بشناسد.
مهدی:
احزاب سیاسی مذاکرات خود را از اوایل سال جاری (97) با حکومت افغانستان شروع کردند. شخصا خود بنده در 3 دوره، عضو هیأت مذاکره‌کننده با شخص رییس‌جمهور افغانستان بودم. احزاب سیاسی در این مذاکرات 3 خواست مشخص را در رابطه با برگزاری انتخابات مطرح کردند؛ خواست اول این بود که باید رأی‌دهندگان با سیستم بایومتریک ثبت شوند، خواست دوم این‌که باید نظام انتخاباتی از سیستم موجود SNTV (رأی واحد غیرقابل انتقال) به MDR (نظام چند بعدی) تغییر کند، و خواست سوم، انتخابات به طور مشترک توسط کمیسیون‌ها و احزاب‌ها نظارت شود.
با وجود آن که حکومت وقت‌کشی‌های زیادی در طول این مدت کرد، بهانه می‌آورد که زمان برای این کار گذشته است، در حالی که خود حکومت وقت را ضایع کرد. اما سرانجام حکومت پذیرفت که به نحوی باید فهرست رأی‌دهندگان بایومتریک شود. رییس‌جمهور در آخرین مذاکراتی که با ما داشت، اعلام کرد که 27 هزار  دستگاه انگشت‌نگاری برای ثبت بایومتریک رأی‌دهندگان خریداری می‌کنند، اما احزاب به این مسأله قناعت نکردند، چون این دستگاه‌ها در دست حکومت است و تفسیر، تعریف و عملیات اجرایی آن توسط حکومت ترسیم می‌شود. از آنجایی که احزاب سیاسی هیچ اعتمادی به حکومت ندارند، ما خواهان این بودیم که این دستگاهها در اختیار موسسات بی‌طرف گذاشته شود. به هر حال، بر اثر فشاری که احزاب سیاسی آوردند، حتی با بعضی شگردهای دیگر چون بستن دفاتر کمیسیون‌های انتخاباتی در چند ولایت، حکومت مجبور شد ثبت بایومتریک رأی‌دهندگان را بپذیرد.
اما خواست‌هایی که احزاب پیشنهاد کردند، یک بسته کامل است که هر سه ماده آن، قابل جدا شدن از دیگری نیست. بر این اساس، ما زمانی می‌توانیم به این دستگاه‌های بایومتریک اعتماد کنیم که خود ما بر کار آن نظارت داشته باشیم. همین‌گونه باید سیستم برگزاری انتخابات پارلمانی دگرگون شود تا این پارلمان بتواند از مردم بیشتری نمایندگی کند.
 
سئوال: چه چشم‌اندازی برای انتخابات پارلمانی پیش رو متصور هستید؟ اگر بحث ثبت بایومتریک رأی‌دهندگان عملی شود، ممکن است که خواست دیگر شما، تغییر نظام انتخاباتی عملی نباشد. چه ضمانتی وجود دارد؟ 
مهدی:
من نمی‌توانم در این رابطه از جانب احزاب سیاسی یا ائتلاف بزرگ ملی صحبت کنم، اما نظر شخص خود را می‌گویم. ما در چهار سال گذشته، بدترین روزها را پشت سر گذاشتیم؛ هم از نظر امنیتی و هم اداری، بنده همه این روزهای بد را ناشی از عدم مشروعیت نظام حاکم می‌دانم که از دل یک انتخابات شفاف برنخواسته است. انتخابات 2014 یک انتخابات پر از تقلب بود که سرانجام همه پذیرفتند به نتایج آن توجهی نکنند و یک حکومت به نام حکومت وحدت ملی را بسازند. به نظر من ما نباید بار دیگر یک انتخابات پر از تقلب را آزمایش کنیم. من هیچ تأکیدی ندارم که انتخابات پارلمانی حتما در 28 میزان/مهر برگزار شود، ولو اینکه این انتخابات یک انتخابات پر از تقلب باشد. من ترجیح می‌دهم این انتخابات به تعویق بیافتد، ولی ما یک انتخابات شفاف داشته باشیم تا به مصائب موجود پایان بدهیم؛ اعتماد به وجود بیاید و بتوانیم یک حکوت ملی در افغانستان تأسیس کنیم.
 
سئوال: به عنوان یک عضو پارلمان، فکر می‌کنید از دل این روند انتخاباتی، چگونه پارلمانی بیرون خواهد آمد؟ آیا می‌توان امیدوار بود که پارلمانی کارآمد و اثرگذار از دل این انتخابات برآید، یا هنوز برای چنین توقعی زود است؟
مهدی:
هرگز! حکومت به دنبال این‌ همه پافشاری و امتناع از برگزار شدن یک انتخابات شفاف، قطعا به این فکر است که انتخابات آینده را مهندسی کند و اکثریت را آن طوری که خود می‌خواهد، از ولایات مختلف جذب کرده و در مجلس نمایندگان افغانستان منصوب کند. چنین پارلمانی، هرگز یک پارلمان ملی و مطلوب، مستقل، تمثیل‌کننده انفکاک قوا و استقلال قوه مقننه نخواهد بود، بلکه چنین پارلمانی دنباله‌رو حکومت و گوش به فرمان خواهد بود.
من در یک نوشته خود به حکومت هشدار داده بودم که سخت‌ترین و دشوارترین مرحله انتخابات پر از تقلب، اعلام نتایج آن است. بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال 2014 دیدیم که افغانستان تا یک رویارویی و تقابل پیش رفت که خطر جنگ داخلی و تجزیه را به وجود آورده بود. حالا هم اگر یک روند پر از چالش و تقلب در انتخابات پارلمانی داشته باشیم، به گمان من اعلام نتایج این انتخابات در 33 ولایت افغانستان، به یک انقلاب منتهی خواهد شد و حکومت قادر نخواهد بود افرادی را که بر اساس میل خود به عنوان پیروز اعلام کرده، وارد تالار مجلس نمایندگان کند.
 
سئوال: انتخابات ریاست جمهوری افغانستان برای شخصیت‌های سیاسی و هم‌چنین کشورهای منطقه و جامعه بین‌المللی مهم بوده و از هم‌ اکنون زمزمه‌هایی برای کاندیداتوری برخی شخصیت‌ها مطرح است. آیا شما متعقدید همان ترکیبی که پس از 2001 در کنفرانس بن برای حاکمیت افغانستان طرح‌ریزی شد، نسخه‌ای کارآمد است؟
مهدی:
ناکارآمدی نسخه بن، حرف امروز من نیست، بلکه حرف من در آستانه انتخابات 2014 است. من پنج سال قبل گفته بودم نسخه‌ای که در بن ایجاد شد، کهنه شده و دیگر کارایی ندارد. به باور من، افغانستان وارد مراحل تازه‌ای شده و دیگر آن نسخه بن که بر مبنای آمارهای قرن 19 تهیه گردیده، کارایی ندارد. در کنفرانس بن، اقوام افغانستان را درجه‌بندی کرده و ساختار نظام ریاستی را بر مبنای آن‌ شکل دادند؛ به گونه‌ای که در رأس این ساختار، قوم بزرگ و پشت سر آن، اقوام کوچک‌تر قرار داشته باشند. اما ناکامی این نظام را در 13 سال اول و خصوصا در چهار سال اخیر دیدیم. بر این اساس، ما خواستار تحول هستیم؛ تحولی که در آن، مردم افغانستان به مرحله ملت واحد شدن پا بگذارند و تقسیم‌های قومی کنار گذاشته شود. به طور مشخص، پیشنهاد ما این است که این‌بار ساختارهایی برای انتخابات ریاست جمهوری ساخته شود که در آن، تغییر نظام افغانستان از ریاستی به پارلمانی صدارتی (نخست‌وزیری) مشخص باشد. ما باید به سوی انتخاباتی که نظام‌ها را در معرض رأی مردم قرار می‌دهد، برویم.
به طور خلاصه می‌خواهم عرض کنم، نظام ریاستی که آقای اتمر و دوستان دیگر می‌خواهند خود را برای آن آماده کنند، تکرار مکررات است؛ هیچ دست‌آوردی نخواهد داشت و هیچ‌ نوع خوش‌بینی نسبت به آن در افغانستان وجود ندارد؛ بلکه باید ساختار نظام دگرگون شود، قدرت در افغانستان به گونه عادلانه و ساختار نظام به شکل افقی تقسیم شود، حکومت از دولت جدا گردد و رییس دولت، دیگر رییس حکومت نباشد، مسائل اجرایی کشور به صدراعظم (نخست‌وزیر) سپرده شود، انفکاک قوا باشد و مجالی پیدا گردد که افراد و اشخاص نخبه و شخصیت‌های اقوام کوچک افغانستان نیز بتوانند روزی به عنوان رییس‌جمهور ظهور کنند. ما در پی این هستیم که نظامی شبیه نظام‌های سیاسی کشورهای منطقه چون هندوستان و پاکستان در افغانستان مورد تجربه قرار بگیرد. تجربه نشان می‌دهد که نظام‌های کنونی سیاسی در کشورهای کثیر القوم و کثیر الملیت مثل هندوستان و پاکستان، بسیار کارا بوده، در افغانستان هم یک چنین نظامی باید مورد تجربه قرار بگیرد.
 
سئوال: برای رسیدن به این اهداف، همواره ائتلاف‌های انتخاباتی در افغانستان شکننده بوده است. ائتلاف بزرگ ملی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا ممکن است که از دل این ائتلاف متشکل از احزاب متعدد،کاندیدای واحدی بیرون آید؟
مهدی:
به نظر من، نه! یگانه موردی که ائتلاف بزرگ ملی فعلا بر آن اتفاق نظر دارد، مخالفت با حکومت کنونی است. تمام اعضای ائتلاف بزرگ ملی، مخالف حکومت کنونی و ادامه کار آن بعد از انتخابات 2018 هستند. متأسفانه ائتلاف بزرگ ملی سر ساختار واحد انتخاباتی برای انتخابات ریاست جمهوری به توافق نرسیده است. در یکی دو جلسه‌ای که من در کمیسیون سیاسی ائتلاف شرکت کردم، همین دیدگاه را که حالا با شما در جریان می‌گذارم، مطرح کردم، که باید ساختار نظام سیاسی افغانستان تغییر کند و ما در یک ترکیبی تازه، در ترکیبی که در آن پست صدارت (نخست‌وزیری) در محور توجه قرار داشته باشد، می‌توانیم در کنار هم‌دیگر قرار بگیریم؛ در غیر آن، اگر این ساختار ریاستی یا ساختار توزیع عمودی قدرت در میان باشد، به هیچ صورت احزابی که عضو ائتلاف هستند، نمی‌توانند تا آخر کنار هم بایستند. من این نظر خود را مطرح کرده‌ام، ولی با تأسف باید بگویم که هنوز ائتلاف بزرگ ملی افغانستان، برنامه ‌محور نیست.
 
سئوال: با پیش رفتن به سوی انتخابات ریاست جمهوری، آیا ائتلاف‌های برنامه‌ محور ایجاد خواهد شد تا فضای سیاسی افغانستان را نظم و انسجام بهتری بدهد؟
مهدی:
طوری که فعلا می‌بینم، گمان می‌کنم که ائتلاف بزرگ ملی همین حالا ورشکسته شده است. با کمال تأسف به نظر می‌آید بدون این‌که این مباحث (تغییر نظام) در جلسات ائتلاف مطرح شود و به عنوان یک فیصله مشترک از دورن آن بیرون برآید، از زبان برخی افراد شنیده می‌شود که ما یا فلان شخص کاندیدا هستیم. به عنوان مثال، گویا حنیف اتمر تیم و ترکیب انتخاباتی خود را تشکیل داده است. جای تأسف این‌که گفته می‌شود افرادی در ترکیب تیم آقای اتمر حضور دارند که عضو ائتلاف بزرگ ملی هم هستند. این به معنی شکست ائتلاف بزرگ ملی و خروج از آن است. بنابراین من بسیار خوش‌بین نیستم که این ائتلاف ادامه پیدا کند و به زودی شاهد فروپاشی آن خواهیم بود.
 
سئوال: عزم و اراده بازیگران بین‌المللی به ویژه آمریکا و اتحادیه اروپا را در دو انتخابات پیش رو، به ویژه انتخابات ریاست جمهوری افغانستان چگونه ارزیابی می‌کنید؟ با توجه به استراتژی آمریکا برای افغانستان و جنوب آسیا، آیا بحث برگزاری به موقع انتخابات به قوت خود باقی است یا ممکن است با پیشرفت بحث مصالحه، مباحثی هم‌چون ایجاد دولت موقت مطرح شود و انتخابات به تعویق افتد؟
مهدی:
یگانه نکته مثبتی که فرا راه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری وجود دارد، تأکید بر برگزاری به موقع این انتخابات، بر اساس زمانی است که قانون اساسی تعیین کرده است. حکومت یا جامعه جهانی در انتظار این نیستند که انتخابات بعد از پروسه صلح و مطابق میل طالبان برگزار شود. بر این اساس، تأکید بر به موقع برگزار شدن انتخابات، به این معنی است که کسی منتظر طالبان نیست. اما این امر در مورد انتخابات پارلمانی، قابل اجرا نیست. شما می‌دانید که انتخابات پارلمانی بر اساس زمانی که در قانون اساسی تعیین شده، بیش از سه سال به تعویق افتاده است، بنابراین جدول زمانی برگزاری این انتخابات مطابق دستورالعمل قانون اساسی نیست و قابل تغییر است. اما در مورد انتخابات ریاست جمهوری به تأکید می‌گویم، با این نظر موافق هستم که انتخابات در زمان معین آن در 16 حمل (فروردین) سال آینده (98) برگزار شود، ولی با فهرست بایومتریک. انتخابات ریاست جمهوری با وجودی که سرنوشت بزرگ‌تری را رقم می‌زند، اما پیچیدگی انتخابات پارلمانی را ندارد. ما در این انتخابات نمی‌توانیم حرفی در مورد سیستم انتخاباتی داشته باشیم.
 
سئوال: آمریکا به تازگی پست جدیدی را در ساختار وزارت خارجه این کشور تعریف کرده و زلمی‌خلیل‌زاد را به عنوان مشاور وزیر خارجه در امور افغانستان مقرر نموده که یکی از مأموریت‌های وی، رهبری روند مصالحه است. تا چه اندازه فضای افغانستان برای مصالحه آماده است؟ آیا تغییر عمده‌ای را می‌توان ذکر کرد که بر اساس آن طالبان وارد روند مذاکره و در نهایت مصالحه شود؟
مهدی:
تا به حال چنین نشانه‌ای وجود ندارد که طالبان آماده باشند با حکومت افغانستان مذاکره کنند؛ بلکه همیشه تأکید دارند با حکومت افغانستان مذاکره نمی‌کنند و با آمریکا مذاکره می‌نمایند. بر اساس اطلاعات، یکی دو دور مذاکرات بین طالبان و آمریکا نیز در قطر صورت گرفته، و بر این اساس آقای خلیل‌زاد بار دیگر وارد عرصه تحولات سیاسی افغانستان می‌شود. اما خوشبختانه این‌ بار آقای خلیل‌زاد در داخل افغانستان نه، بلکه در وزارت خارجه آمریکا مأمور است و از آدرس این وزارت پروسه صلح را پیش می‌برد. با این وجود، مشخصا بنده خوش‌بینی در مورد آقای خلیل‌زاد ندارم، زیرا به گمان من، معماری نظام کنونی و پیچیدگی‌های موجود در سیاست افغانستان، ناشی از عملکرد او است.
نکته قابل تذکر دیگر اینکه مذاکرات یا صلح طالبان با حکومت افغانستان به رهبری آقای اشرف غنی یک حرف است، و صلح طالبان با بدنه نظام افغانستان، با کسانی که طالبان پیش از این با آنها جنگیده، خصوصا مردمان شمال و جبهه متحد سابق، حرفی دیگر. به گمان من طالبان هم ترجیح می‌دهد به جای این‌که با آقای اشرف غنی صحبت کند، با کسانی که دشمن قدیمی‌ آن بوده، مصالحه نماید، چون در دوره‌ای که طالبان با دولت استاد ربانی می‌جنگید، آقای اشرف غنی هم در کنار طالبان بود. به گمان من، در چنین وضعیتی نمی‌توانیم نقش زیادی برای آقای خلیل‌زاد قائل شویم.
 
سئوال: به عنوان یکی از اعضای جمعیت اسلامی، وضعیت کنونی این حزب را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ به اعتقاد برخی، انسجام این حزب خدشه‌دار و دچار چندپارچگی شده است. در صورت تأیید، نتیجه این وضعیت بر کارزارهای سیاسی حزب چگونه خواهد بود؟
مهدی:
در مرام‌نامه یا هدف‌نامه حزب جمعیت اسلامی افغانستان، بسیار به صراحت و روشن نوشته شده که جمعیت اسلامی خواستار تأسیس نظام پارلمانی است و رهبری جمعیت روی همین طرح کار می‌کند. بر این اساس، اگر رهبری جمعیت اسلامی ائتلافی را به وجود بیاورد، روی همین طرح ایجاد می‌کند و اگر کاندیدایی را هم معرفی نماید، در محور این برنامه خواهد بود. کسانی که خارج از این برنامه به خط دیگری می‌روند و به خواست‌های مکتوب جمعیت پشت می‌نمایند، اشتباه می‌کنند. اما تا به حال رسما به ما نرسیده که کدام عضو برجسته جمعیت، به یک ترکیب انتخاباتی دیگر رفته و خلاف این خواست جمعیت را مطرح کرده باشد. من گمان می‌کنم جمعیت اسلامی مخصوصا این‌ بار که رهبری شورایی دارد، بتواند در انتخابات ریاست جمهوری و آینده سیاسی افغانستان، نقشی بسیار قاطع داشته باشد.
 
سئوال: اما در طول سال‌های گذشته تعدادی از چهره‌های برجسته جمعیت اسلامی در مقابل هم قرار داشته‌اند که نمونه آن دکتر عبدالله و عطامحمد نور است؟
مهدی: من نسبت به گذشته قضاوت نکردم. بعد از اینکه رهبری حزب جمعیت، شورایی شده، ما می‌توانیم نسبت به آینده اظهار خوش‌بینی کنیم. هم‌ اکنون حزب جمعیت اسلامی افغانستان دارای یک رهبری 64 نفری است. رهبری جمعیت تصمیم دارد که یک نظام دموکراتیک را در داخل این حزب حاکم بسازد؛ شوراهای ولایتی و شوراهای ولسوالی (شهرستان) را ایجاد کند، کنگره سراسری را برگزار نماید، رهبری خود را از طریق انتخابات تعیین کند و کمیسیون‌های مختلف مربوط به شورای رهبری را ایجاد نماید. این مسائل در برنامه کاری جمعیت اسلامی افغانستان قرار دارد و هم‌زمانی که ما به طرف انتخابات‌های پارلمانی و ریاست جمهوری می‌رویم، در این موارد هم کمیسیون‌هایی موظف شده و کار می‌کنند.
 انتهای مطلب/
 


کد مطلب: 1657

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/interview/1657/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir