کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

ژاپن و آسیای مرکزی

بررسی اهداف ژاپن از نزدیکی به آسیای مرکزی در قالب 5+1

13 شهريور 1399 ساعت 11:26


ایران شرقی/
 
گفتگوی ایران شرقی با دکتر «الکساندر کنیازف»- پژوهشگر مسائل آسیای مرکزی
 
مقدمه:
طی روزهای گذشته، نشست وزرای خارجه کشورهای آسیای مرکزی+ژاپن در فرمت 5+1 برگزار شد. اهمیت برگزاری این جلسه، از دو منظر قابل تامل است. ابتدا، می‌توان به توسعه این دست نشست‌ها اشاره کرد. طی هفته‌های اخیر، این سومین نشست مهم وزرای خارجه هر 5 کشور آسیای مرکزی با یکی از قدرت‌های اقتصادی/ سیاسی دنیاست. فرمت C5+1 آمریکا و آسیای مرکزی- چین و آسیای مرکزی و اینک چارچوب همکاری‌های ژاپن و آسیای مرکزی توجهات را بیش از گذشته به این منطقه جلب کرده است.
دومین موضوع مهم در این چارچوب، چرایی اهمیت آسیای مرکزی در رقابت قدرتهاست. در جهان امروز، اهمیت ژئوپلتیکی این منطقه به همراه میزان و کارکرد ذخایر انرژی که در آن وجود دارد، بر کسی پوشیده نیست اما نمی توان از تاثیر راهبردهای جدید سران آسیای مرکزی در اتخاذ سیاست خارجی همگرایانه، خصوصا از دوران ازبکستان پس از اسلام کریم اف، غافل ماند. این همگرایی نصف و نیمه، اکنون باعث شده است تا بار دیگر قدرت‌ها شانس خود را برای ائتلاف با یک منطقه تقریبا همگن آزمایش کنند. در حالی که در گذشته، گفتگوهای دو جانبه رونق داشت، اکنون گفتگوهای 5+1 در میان قدرت‌های مختلف مورد اقبال قرار گرفته است و در روزهای آینده شاهد این دست پلتفورم با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نیز خواهیم بود. چارچوبی که در صورت پایه‌ریزی اصولی آن، با توجه به فرصت‌های چند جانبه آسیای مرکزی در دنیای جدید، می‌تواند برای هریک از قدرت‌ها، فرصتی مطلوب قلمداد شود.
موسسه مطالعات ایران شرقی در ادامه بررسی مسائل مرتبط با موضوع همگرایی در آسیای مرکزی؛ در این هفته، گفتگویی را با «الکساندر کنیازف» تحلیلگر مسائل سیاسی آسیای مرکزی ترتیب داده است. بررسی اهداف و چارچوب مورد نظر ژاپن از برگزاری نشستهای 5+1با کشورهای آسیای مرکزی در محور این گفتگو قرار دارد که در ادامه باهم میخوانیم.
 
ایران شرقی- یازدهم ماه اوت نشست وزرای خارجه ژاپن و کشورهای آسیای مرکزی برگزار شد. ژاپن یکی از کشورهایی است که سالهاست در این منطقه فعالیت دارد. در اینجا این سوال مطرح می‌شود که تا چه اندازه می‌توان ژاپن را بازیگر مستقلی دانست که تنها منافع خود را دنبال می‌کند و یا منافع متحدان خود، از جمله آمریکا را نیز پیش می‌برد؟ آیا فعالیت ژاپن در منطقه در راستای مقابله با طرح‌های چین و روسیه است؟
کنیازف- در سیاست منطقه‌ای ژاپن هم منافع شخصی (عمدتا اقتصادی) و هم پیروی از سناریوهای مشترک تحمیل شده توسط واشنگتن با هم ترکیب شده است. مدتهاست که ژاپن در کنار اتحادیه اروپا عنصر این سناریو محسوب می‌شود. نشست فعلی در قالب 1+5، هشتمین نشست از سال 2004 است. در سال‌های اخیر، چنین فرمتی با هند توسعه یافته است. تمام این تعاملات هدف مشترک پر کردن خلاء موجود در فضای اقتصادی و سیاسی منطقه‌ای و جلوگیری از روابط کشورهای منطقه با روسیه و چین را دنبال می‌کنند.
مولفه ضدروسی در سیاست منطقه‌ای توکیو خیلی آشکار نیست، اما علاقه پایتخت‌های منطقه‌ای به سرمایه‌گذاری بالقوه ژاپن مکمل اقدامات ضد اورسیایی آمریکاست. هر چند همانند مورد هند، می‌توان به تاخیر واکنش ژاپن به توسعه طلبی اقتصادی چین در آسیای مرکزی و همچنین عدم ناسازگاری فعالیت ژاپن با حضور روسیه در منطقه اشاره کرد.  
ژاپن یکی از شرکت کنندگان سناریوی آمریکاست. طرح توکیو مبنی بر ایجاد فرمت جدید مشاوره‌ها پیرامون حل و فصل بحران افغانستان (فرمت "ژاپن-ازبکستان-افغانستان") که توسط کاتسوهیتو تاکاهاشی، نماینده ویژه ژاپن برای افغانستان در کنفرانس فعلی مطرح شد، بسیار خاص است. تاشکند این طرح را مثبت تلقی می‌کند. این امر نشان می‌دهد که ژاپن نقش سیاسی غالب ازبکستان را در منطقه به رسمیت شناخته است. در واقع، این طرح، مکمل سیاست آمریکا پیرامون مشارکت ازبکستان در فرآیندهای سیاسی افغانستان است.
توکیو تجربه تاریخی ناموفقی برای نفوذ در منطقه دارد: در سال‌های جنگ جهانی دوم، سرویس‌های ویژه ژاپنی سعی داشتند نیروهایی را در میان اویغورهای سین کیانگ تشکیل دهند که بتوانند با دولت کمونیستی «مائو تسه تونگ» و علیه اتحاد جماهیر شوروی مبارزه کنند. چنین اقدامی توسط ژاپنی‌ها در میان هزاره‌های شمال افغانستان هم صورت گرفت، اما ناموفق بود. سیاست مدرن ژاپن عمدتا از ابزارهای حوزه مالی-اقتصادی استفاده می‌کند. بنابراین، اگر در نظر داشته باشیم که هدف استراتژیک واشنگتن، ممانعت از طرح‌های همگرایانه روسیه و پروژه‌های اقتصادی چین به دست متحدان است، امریکا مسئولیت‌ها را بین متحدان خود تقسیم می‌کند: توسعه ظرفیت بی‌ثبات کننده منطقه به عربستان و افغانستان و ایجاد موانع اقتصادی برای رقبای جهانی به دیگر متحدان، هند و ژاپن محول شده است.
 
ایران شرقی- نگرش روسیه نسبت به فعالیت ژاپن در منطقه چیست؟
کنیازف- میزان فعالیت منطقه‌ای ژاپن در واقع آنقدر زیاد نیست که بتوان در مورد واکنش‌های مستقیم مسکو به آن صحبت کرد. من فکر می‌کنم که تلاش‌های اصلی روسیه در منطقه بر مقابله با سناریوهای امریکا و ایجاد فرمت جدید روابط متقابل منطقه‌ای با چین متمرکز شده است. ژاپن در این پیکربندی نقش ثانویه را دارد. اگرچه گسترش بالقوه تقابل ژاپن-چین در آسیای مرکزی در وضعیت حادی قرار دارد، اما می‌تواند برخی مسائل پیچیده جدید را در انتخاب استراتژی روسیه در رابطه با ژاپن و چین ایجاد کند. این، بیشتر یک نتیجه فرضی است تا یک مشکل واقعی کوتاه مدت یا حتی میان مدت.
 
ایران شرقی- نتایج همکاری کشورهای منطقه با ژاپن چیست؟
کنیازف- همکاری با ژاپن در حوزه سیاست، فرصتی مناسب برای کشورهای منطقه به منظور نشان دادن و تایید پایبندی خود نسبت به سیاست خارجی چند جانبه و مقابله با نفوذ روسیه و چین است. چنین تاکتیکی بویژه در چند جانبه گرایی ازبکستان برای مدت طولانی کاملا مشخص و آشکار است. سهم ژاپن و شرکت‌های ژاپنی در سرمایه‌گذاری و دیگر جهت‌گیری‌های همکاری اقتصادی در کشورهای منطقه بسیار کم است و اهمیت محور ژاپن در این راستا را می‌توان تنها در مجموع با دیگر محورهای مشابه مانند هند، کره، مالزی یا سنگاپور در نظر گرفت.
همکاری اقتصادی ترکمنستان با ژاپن در مقایسه با دیگر کشورهای منطقه، کاملا پررنگ و واضح است. تجربه همکاری با شرکت‌های ژاپنی در ترکمنستان بویژه در حوزه انرژی و پتروشیمی موفق‌ترین تجربه است. براساس داده‌های رسمی ترکمنستان، ژاپن 39% ساختار استقراض‌های خارجی را (چین – 25% و کره جنوبی – 19%) اشغال کرده است. 4 میلیارد و 665 میلیون دلار، سهم ژاپن در تامین مالی پروژه‌های سرمایه‌گذاری مشترک است. هرچند موفقیت در این راستا دارای ماهیت محلی و اپیزودیک بوده و تاثیری بر وضعیت اقتصاد ندارد.
فعالیت ژاپن در قرقیزستان و تاجیکستان عمدتا به پروژه‌های کوچک در حوزه اصلاح مدیریت دولتی، برخی پروژه‌های اجتماعی و زیرساختی و اقدامات بشردوستانه محدود می‌شود. ابتکار عمل‌های گسترده‌تر ژاپن (به عنوان مثال، توسعه میدان گازی "گالکینش" در ترکمنستان، بازسازی فرودگاه "ماناس" در قرقیزستان، توسعه زیرساخت حمل و نقل در تاجیکستان) هنوز هم غیرقابل تحقق هستند. عدم تحقق اهداف ژاپن در میدان گازی "گالکینش"، به دلیل رقابت چین-ژاپن است، چرا که پکن این میدان گازی را منبع انحصاری واردات گازی (برای چین) در آینده می‌داند.
حضور محلی ژاپن در حوزه‌های نفت و گاز ترکمنستان و تا حد کمی ازبکستان با موقعیت چین و روسیه در این حوزه‌ها قابل مقایسه نیست. درک پیچیدگی این حوزه، ژاپن را از مشارکت در پروژه خط لوله گاز تاپی بازمی‌دارد، اگرچه توکیو بارها از این پروژه حمایت کرده است. چنین وضعیتی در اهداف ژاپن برای ساخت نیروگاه اتمی در قزاقستان به عنوان جایگزین "روس اتم" نیز بوجود آمد. در سال 2015 حتی تفاهم‌نامه‌های بین دولتی دوجانبه که در حال حاضر، فراموش شده‌اند پیرامون این مسئله به امضا رسید.
توسعه روابط با اقتصاد سوم جهان برای کشورهای منطقه در شرایط کاهش سرعت نفوذ چین – شریک تجاری اصلی برای آسیای مرکزی – و همچنین کاهش قیمت مواد خام معدنی در بازارهای جهانی اهمیت زیادی برای نورسلطان، بیشکک، دوشنبه، عشق‌آباد و تاشکند دارد. به طور طبیعی، تصویر ژاپن به عنوان یکی از مراکز جهانی پیشرفت فناوری و سرمایه‌گذار بالقوه، برای نخبگان سیاسی و تجاری منطقه‌ای بسیار جذاب است، اما در حال حاضر، تجربه چندساله روابط متقابل، خویشتن داری و میانه‌روی توکیو را در منطقه و همچنین کارایی پایین آن را نشان می‌دهد.
 
ایران شرقی- ژاپن از چه امکاناتی (سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و غیره) برای پیشبرد منافع خود در آسیای مرکزی برخوردار است؟ چه موانعی بر سر راه تقویت روابط متقابل ژاپن با آسیای مرکزی وجود دارد؟
کنیازف- علاقه ژاپن به دلیل وجود منابع معدنی در آسیای مرکزی و تمایل به حداکثر استفاده از آن ست. با این حال، عملگرایی بالا و ارزیابی واقع بینانه شرایط برای تحقق فرصت‌ها و امکانات خود در منطقه، از ویژگی‌های سیاست مدرن ژاپن به شمار می‌رود. شاید دلیل سیاست منطقه‌ای کُند توکیو که با منابع مالی و فناوری موجود ژاپن و همچنین الزامات آن تطابق ندارد، نیز همین باشد. دوری جغرافیایی و روابط حمل و نقل توسعه نیافته، فضای سرمایه‌گذاری بسیار منفی، وجود رقابت ضعیف، ضعف روابط فرهنگی-تمدنی و بسیاری از عوامل دیگر مانع فعالیت منطقه‌ای ژاپن می‌شوند.
این موارد همچنین احتمال افزایش این فعالیت را غیرممکن می‌سازند. تغییر فرمت خاص کل ساختار روابط منطقه‌ای با بازیگران خارجی امکانات جدیدی را برای ژاپن ایجاد می‌کند تا موقعیت‌های منطقه‌ای خود را تغییر دهد. دستور کار این نشست در قالب 1+5 شامل مسائل مربوط به وضعیت اپیدمی فعلی و تعامل در مبارزه با اپیدمی و پیامدهای آن و همچنین شامل بررسی چشم‌اندازهای همکاری بیشتر در شرایط پاندمی و دوران پساپاندمی می‌شد. در هر صورت، مشارکت در اختلافات جهانی روزافزون، فعالیت ژاپن را در منطقه در میان مدت تحریک خواهد کرد.
انتهای مطلب/


کد مطلب: 2333

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/interview/2333/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir