کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

مسئله جانشینی در آسیای مرکزی

چرا رسانه‌های غربی «نگران» انتقال قدرت در قزاقستان هستند؟

موسسه مطالعات آسیای مرکزی و افغانستان-ایران شرقی , 27 آبان 1397 ساعت 10:40

مترجم : موسسه مطالعات راهبردی شرق، الهام چرمگی


ایران شرقی/
 
*نویسنده: ژانار تولیندینوا

اخیرا نگرانی رسانه‌های غربی در رابطه با موضوع انتقال قدرت در قزاقستان تشدید شده است.
در اوایل ماه اکتبر در مجله The National Interest که بیانگر دیدگاه‌های جناح محافظه کارِ سردمدارانِ آمریکاست، مقاله‌ای منتشر شد که پیش‌بینی می‌کرد فرآیند انتقال قدرت در قزاقستان ممکن است بحران سیاسی جدی را به دنبال داشته باشد. اخیرا نشریه The Diplomat نسبت به اینکه چه کسی رهبری قزاقستان پسانظربایف را به عهده خواهد گرفت ابراز نگرانی کرده و شانس جانشینان احتمالی رئیس‌جمهور فعلی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است.

لازم به ذکر است که در مقاله  The National Interest اشاره شده است که نظام سیاسی ایجاد شده توسط رئیس‌جمهور قزاقستان بی‌ثبات بوده و آمادگی انتقال قدرت را ندارد. به اعتقاد مولف این مقاله، نظربایف نقش مهمی را به عنوان خالق و ضامن حاکمیت و استقلال قزاقستان ایفا می‌کند، با این حال، وی باز هم نتوانسته است نهادهای سیاسی و فرهنگی مطمئنی برای دوران پسانظربایف ایجاد کند. در مقاله منتشر شده در The Diplomat بیشترین توجه به جانشینان احتمالی رئیس‌جمهور معطوف شده است. نورسلطان نظربایف با 78 سال سن مسن‌ترین رهبر منطقه است.

از دیدگاه ناتالی هال، پژوهشگر آمریکایی، برای اجتناب از سناریوهای دراماتیک تغییر رژیم و مبارزه شدید برای رسیدن به قدرت، افرادی که در بالای اهرم قدرت قرار دارند، برای بقای خود اجماع خواهند کرد. به همین دلیل، به اعتقاد هال، جانشین نظربایف یک از اعضای شبکه‌هایی خواهد بود که اعضایشان علاقه زیادی به تغییرات اساسی ندارند.

ناتالی هال ضمن رد کردن نامزدی قاسم جومارات توکایف، رئیس مجلس؛ کریم ماسیم‌اف، رئیس کمیته امنیت ملی؛ ایمانگالی تاسماگامبیت‌اف، سفیر قزاقستان در روسیه و دریگا نظربایوا، دختر رئیس‌جمهور؛ تیمور کولیبایف، رئیس حزب "آتامکن" را محتمل‌ترین جانشین نظربایف می‌نامد. با توجه به این انتخاب، می‌توان گفت که وی اصلاحات اخیر در قانون "انتخابات" را در نظر نگرفته است. مطابق با این اصلاحات، نامزد پست ریاست جمهوری باید دارای حداقل 5 سال تجربه کار در پست‌های دولتی باشد. اما کولیبایف از چنین تجربه‌ای برخوردار نیست.

به دلیل عدم آگاهی هال از جزئیات این مسئله؛ سخت است بگوییم که استدلال‌ها و قضاوت‌های این محقق آمریکایی در مورد جانشین نظربایف از اهمیت زیادی برخوردارند. در اینجا این سوال مطرح می‌شود: چرا رسانه‌های غربی و اتاق فکرهای آنها به طور مداوم انتظارات نگران کننده‌ای در مورد انتقال احتمالی قدرت در قزاقستان دارند؟ اگرچه The Diplomat جزو نشریات آکادمیک نیست، اما تخصص ویژه‌ای در مسائل کشورهای آسیایی داشته و دیدگاه‌های جامعه روزنامه‌نگاری و دانشگاهی نسبت به فرآیندهای روی داده در آسیا را منعکس می‌کند.

دنیس الکسی‌یف اشاره می‌کند که علاقه غرب به انتقال قدرت در قزاقستان کاملا طبیعی است. وی خاطرنشان می‌کند: «همانطور که مشخص است، انتخابات ریاست‌جمهوری در قزاقستان باید در سال 2020 برگزار شود. هر چه ما بیشتر به این تاریخ نزدیک می‌شویم، مقالات بیشتری در مورد اینکه چه ساختاری در نتیجه انتقال قدرت بوجود خواهد آمد، صف‌آرایی نیروها در حوزه سیاست چگونه خواهد بود و غیره منتشر می‌شود. انتقال قدرت در هر یک از کشورهای فضای پساشوروی فکر کارشناسان و و مفسران سیاسی را به شدت مشغول خواهد کرد، چرا که متاسفانه در کشورهای ما فعلا سیستم مطمئن و باثبات انتقال قدرت تشکیل نشده است. فرآیند انتقال قدرت در کشورهای پساشوروی بسیار غیرقابل پیش‌بینی است، چرا که نهادهایی که بتوانند ضامن انتقال بدون درگیری اختیارات باشند، هنوز تشکیل نشده‌اند. بنابراین، هنگامی که معیارها و مکانیسم‌های آشکاری برای انتقال قدرت وجود ندارد، سودجویی‌ها و توهمات آغاز می‌شوند».

ارتباط شوروی زدایی و انتقال قدرت
"آیگل عمرووا"، کارشناس مسائل سیاسی معتقد است که علت علاقه غرب به انتقال قدرت در قزاقستان، تمایل به کشاندن این جمهوری به سمت خود است. بنابراین، سردمداران غربی علاقه زیادی به این مسئله که چه کسی جانشین رئیس‌جمهور فعلی خواهد شد؛ دارند.

عمرووا  خاطرنشان می‌کند: «لازم به ذکر است که رئیس‌جمهور دوم اختیارات رئیس‌جمهور اول را نخواهد داشت. با این وجود، بدیهی است که وی نفوذ زیاد خود را در سیاست داخلی و خارجی حفظ خواهد نمود. در همین راستا، شرکا و سرمایه‌گذاران جمهوری قزاقستان به این مسئله که چه کسی جانشین نظربایف خواهد شد علاقه‌منداند».
قابل توجه است که جنجال پیرامون موضوع انتقال قدرت در رسانه‌های غربی با فراخوان‌های "شوروی زدایی" و "کمونیسم زدایی" در قزاقستان همراه است.  بنابراین، با توجه به اینکه نظربایف یکی از رهبران-کمونیست باقی مانده در فضای پساشوروی به شمار می‌رود؛ این سوال مطرح می‌شود که آیا رابطه متقابلی بین فراخوان‌های "شوروی زدایی" و مطالب رسانه‌های غربی که  رئیس‌جمهور قزاقستان را به سمت بازنشستگی سوق می‌دهند؛ وجود دارد؟

عمرووا   خاطرنشان می‌کند: «من با طرح این سوال موافقم، اما عبارت "هدایت رئیس‌جمهور قزاقستان به سمت بازنشستگی" را نمی‌پذیرم. من نمی‌توانم نظربایف را بازنشسته تصور کنم. چرا که وی در طول زندگی خود بسیار فعال بوده است. من فکر می‌کنم که وی پس از بازنشستگی بیکار نخواهد نشست. اما به سوال شما برمی‌گردیم. بله، من معتقدم که بسیاری از روندهایی که در حال حاضر، در قزاقستان روی می‌دهند؛ از خارج مدیریت می‌شوند. البته مدیران این فرآیندها نمی‌‌توانند در مورد کناره‌گیری رئیس‌جمهور از قدرت صحبت کنند، چرا که کل قدرت به طور عینی در دستان رئیس‌جمهور بوده و آنها می‌دانند که فراخوان‌های مستقیم برای انتقال قدرت عواقب زیادی برای شان بدنبال دارد. در همین راستا، آنها به طور پنهانی عمل کرده و ایجاد یک سناریو علیه رئیس‌جمهور فعلی را دنبال می‌کنند». 

به اعتقاد عمرووا، رئیس‌جمهور قزاقستان- یک انترناسیونالیست کامل است. وی در نهایت خاطرنشان می‌کند: «نظربایف یک ناسیونالیست در بهترین مفهوم آن و نه آنگونه که وطن‌پرستان ملی در نظر دارند؛ می‌باشد. وی هم در دوران شوروی و هم در حال حاضر یک رهبر ملی‌گرا بوده و هست. بدیهی است که هدف هیستری (تحریک حساسیتهای) ضدشوروی، تضعیف اعتبار نظربایف می‌باشد. افرادی که کارگردانی این نمایشنامه را به عهده دارند، حتی به این فکر نمی‌کنند که قزاقستان مانند قرقیزستان و اوکراین نیست. بنابراین، عواقب این گونه فرآیندها ممکن است برای کارگردانان آنها سخت‌تر باشد».

*روزنامه نگار قزاق-مسئول بخش آسیای مرکزی باشگاه رسانه‌ای «سادروژستوا» (جامعه کشورهای همسود)
 
 
 


کد مطلب: 1717

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/note/1717/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir