کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

رویکرد ناتو در قزاقستان

امنیت جدید برای قزاقستان جدید

توران‌پرس , 16 مهر 1401 ساعت 12:46

مترجم : موسسه مطالعات راهبردی شرق، الهام چرمگی

در مورد قزاقستان باید گفت که در حال حاضر، همزمان با آغاز اصلاحات سیاسی توسط قاسم جومارت توکایف، مباحثی در مورد موضوعهای مختلف، از جمله ماندن یا نماندن در سازمان هایی مانند سازمان پیمان امنیت جمعی در این کشور مطرح شده است. به نظر می‌رسد که ناتو همچنان یکی از شرکای قزاقستان است و همکاری با آن در چارچوب یک سیاست خارجی چندجانبه، ادامه خواهد یافت. اما در سلسله مراتب اولویت‌های سیاست خارجی این کشور، سازمان پیمان امنیت جمعی و سازمان همکاری شانگهای جایگاه بسیار مهم‌تری خواهند داشت.


مطالعات شرق/

نویسنده: نیکلای کوزمین
در سال 2005، رابرت سیمونز، نماینده ویژه ناتو در آسیای مرکزی به آلماتی سفر کرد. در دانشگاه دولتی قزاقستان، وی ضمن صحبت در مورد دوستی و همکاری این کشور و ناتو، از شرکت‌کنندگان خواست سوالات خود را مطرح کنند. یک زن از فعالان اجتماعی قزاقستان از میان جمع، بلند شد و پرسید: «صادقانه بگویید، آیا شما ما را بمباران می‌کنید؟». رابرت سیمونز دستپاچه شد و گفت: «چرا فکر می‌کنید ما باید شما را بمباران کنیم؟" پاسخ این فعال اجتماعی قزاق خیلی ساده و هدفمند بود: «چون شما همه را بمباران می کنید». در واقع، آمریکایی‌ها و متحدانشان در ناتو برای بمباران صربستان و افغانستان نیازی به هیچ توجیه جدی نداشتند.
از آن زمان، ناتو با ایجاد یک مرکز شستشوی مغزی برای دانشجویان در دانشگاه دولتی قزاقستان، فعالیت اطلاعاتی جدی خود را در قزاقستان و سایر کشورهای منطقه آغاز کرد. عملا تمام کارشناسان مسائل سیاسی قزاقستان از شهر گارمیش-پارتنکیرشن (شهر کوهستانی آلمان که مورد توجه گردشگران خارجی است) و بنیاد مارشال بازدید کرده‌اند. باید اعتراف کرد که سیستم ناتو برای پردازش افکار عمومی و جذب جامعه کارشناسان کاملا سیستماتیک بوده و از بودجه قابل توجهی برخوردار است.
پیمان آتلانتیک شمالی که پایه و اساس ناتو (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) بود در مورخ 6 آوریل سال 1949 بین دوازده کشور به امضا رسید و در مورخ 24 آگوست همان سال به اجرا درآمد. قلب پیمان ناتو ماده ۵ آن است که در آن کشورهای امضاکننده توافق کرده‌اند حمله نظامی علیه یک یا چند کشور عضو در اروپا یا آمریکای شمالی را به عنوان حمله به تمامی کشورهای عضو تلقی کنند و به مقابله با آن برخیزند. این ماده به شرح زیر است:
"حمله مسلحانه به یک یا چند نفر از اعضا در اروپا یا آمریکای شمالی حمله به همه آنها تلقی خواهد شد و در نتیجه، در صورت وقوع چنین حمله مسلحانه‌ای، هر یک از آنها در اعمال حق دفاع شخصی یا جمعی که در ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شده است، به طرف یا طرف‌هایی که مورد چنین حمله‌ای قرار گرفته‌اند کمک خواهند کرد و اقداماتی را که لازم بدانند، از جمله استفاده از نیروی مسلح برای بازگرداندن و حفظ امنیت منطقه اقیانوس اطلس شمالی را به صورت جداگانه و در هماهنگی با سایر طرف‌ها، فورا انجام خواهند داد».
در یک کلام، ناتو در ابتدا به عنوان یک سازمان امنیت جمعی ثبت شد. با این حال، لرد اسمای،  نخستین دبیر کل ناتو، اهداف این سازمان را در جمله معروفش این گونه توصیف کرده بود: «روس ها را بیرون نگه دارید، آمریکایی ها را در داخل و آلمانی ها را در رده‌های پایین». با این حال، آمریکایی‌ها خیلی سریع از نشستن در داخل خسته شدند. بنابراین، ناتو شروع به گسترش به سمت شرق کرد. در سال 1952 یونان و ترکیه، در سال 1955 آلمان و در سال 1982 اسپانیا به عضویت این ائتلاف درآمدند. لازم به ذکر است که در آن زمان برای پیوستن به ناتو نیازی به رعایت استانداردهای دموکراتیک نبود.
در سال 1991، اتحاد جماهیر شوروی از هم فروپاشید. کمی قبل‌تر هم پیمان ورشو منحل شده بود. به نظر می رسید که دیگر خطری اروپا را تهدید نمی‌کند و ناتو علت وجودی خود را از دست داده است. اما از آن زمان بود که ورود سریع و گسترده اعضای جدید به آن آغاز شد. در حال حاضر، ناتو 30 عضو دارد و منافع آن مدتهاست که از مرزهای اروپا و اقیانوس اطلس شمالی فراتر رفته است.
در مفهوم استراتژیک جدید ناتو که در نشست مادرید در ماه ژوئن سال جاری به تصویب رسید، بیان شده است که روسیه مهم‌ترین تهدید مستقیم برای امنیت متحدان و همچنین برای صلح و ثبات در منطقه یوروآتلانتیک است و چین نیز چالش‌های سیستماتیکی را برای امنیت یورو آتلانتیک ایجاد می کند. اما استراتژی جدید ناتو در مورد روابط رو به رشد مسکو و پکن چه نظری دارد! باید گفت که این موضوع، مسئله جدیدی برای ناتو نیست. آنچه در این استراتژی جدید است، حوزه منافع استراتژیک ناتو است.  همچنین در استراتژی جدید ناتو دیگر چیزی از مفهوم امنیت جمعی نیز باقی نمانده است و عملا کل جهان - حوزه منافع استراتژیک ناتو است.
در این مفهوم آمده است: «ما به همراه شرکای خود برای رفع تهدیدها و چالش‌های امنیتی مشترک در مناطق مورد علاقه استراتژیک برای ناتو، از جمله خاورمیانه و شمال آفریقا و همچنین مناطق ساحل (منطقه‌ای با اقلیم و تنوع زیستی مشابه که میان صحرای بزرگ آفریقا و ساوانای سودان قرار گرفته‌است) تلاش خواهیم کرد. منطقه هند و اقیانوس آرام برای ناتو مهم است، چرا که تحولات این منطقه می تواند به طور مستقیم بر امنیت یورو آتلانتیک تأثیر بگذارد. به همین دلیل، به منظور حل و فصل مسائل بین منطقه‌ای و تحقق منافع مشترک امنیتی، گفت وگو و همکاری را با شرکای فعلی و جدید در منطقه هند و اقیانوس آرام تقویت خواهیم کرد.».
 بنابراین، تصادفی نیست که اجلاس ناتو در مادرید برای اولین بار با حضور رهبران چهار کشور از منطقه آسیا-اقیانوسیه - یعنی کره جنوبی، ژاپن، استرالیا و نیوزلند - برگزار شد. همانطور که انتظار می‌رفت، واکنش پکن به جهانی شدن ائتلاف ناتو، بسیار شدید بود و پس از سفر نانسی پلوسی به تایوان، نیز آخرین تردیدهای چینی‌ها نسبت به برنامه‌های ایالات متحده و متحدانش از بین رفت و تنش بین پکن و واشنگتن به اوج خود رسید.
البته خود ناتو فقط یک ابزار است و هیچ منافع و هدفی برای خود ندارد. در واقع، همواره منافع واشنگتن از طریق این سازمان محقق شده و خواهد شد. آمریکایی ها این واقعیت را کتمان نمی کنند که ناتو، جی 7 و بلوک‌های جدیدی که در منطقه هند و اقیانوس آرام ایجاد می شوند، مکانیسم‌های هژمونی آمریکا هستند. اوکراین هم برای ناتو، یک میدان برای آزمایش انواع مختلف سلاح ها در شرایط جنگی - از سیستم‌های مدرن توپخانه گرفته تا سلاح‌های شیمیایی - بود.
از سوی دیگر، ناتو همچنین منطقه منافع استراتژیک خود را در آسیای مرکزی می بیند. همکاری ناتو با منطقه آسیای مرکزی ابتدا در چارچوب شورای همکاری آتلانتیک شمالی که در دسامبر سال 1991 تأسیس شد، برقرار گردید که در سال 1997 به شورای مشارکت یورو-آتلانتیک تغییر کرد. علاوه بر کشورهای عضو ناتو، کشورهای اروپای شرقی و کشورهای مستقل مشترک المنافع، از جمله قزاقستان (از سال 1992) نیز عضو این شورا بودند. انتظار می رفت شورای مشارکت یورو-آتلانتیک به یک انجمن سیاسی گسترده برای مشورت و همکاری تبدیل شود که مشاوره‌ها در چارچوب آن، به شفافیت و اطمینان بیشتر اعضا در مورد مسائل امنیتی منجر ‌شود و به پیشگیری از درگیری‌ها و توسعه اقدامات عملی برای همکاری در زمینه برنامه‌ریزی‌ شرایط فوق‌العاده مدنی و همچنین همکاری در خصوص مسائل علمی و زیست محیطی کمک نماید. اکنون که سی سال از آن زمان گذشته است، آمریکایی ها و متحدان آنها قصد دارند پایگاه های نظامی خود را در آسیای مرکزی ایجاد کنند. همچنین آنها رزمایش‌های فرماندهی-ستادی خود را در این منطقه برگزار می‌کنند.
تا همین اواخر، هم سازمان پیمان امنیت جمعی و هم روسیه در خصوص همکاری قزاقستان و سایر کشورهای آسیای مرکزی با ناتو با مدارا رفتار می‌کردند. می‌توان توافقها با ناتو در مورد ترانزیت مستقیم به افغانستان (و بالعکس) را به یاد آورد. در حالی‌که، هزینه یک کانتینر ارسال شده از طریق آسیای مرکزی 17.5 هزار دلار و از طریق پاکستان - 7.2 هزار دلار بود، ناتو ترجیح ‌داد محموله‌ها را از طریق آسیای مرکزی ارسال کند. هرچند نمی‌توان با اطمینان گفت که آیا این نوعی رشوه از سوی غرب بوده است یا خیر، اما روسیه نیز روی امتیازهای ویژه خود در آسیای مرکزی هیچ پافشاری نکرد. گذشته از این، در آن زمان مسکو هنوز از توهم خود در مورد امکان ایجاد یک سیستم یکپارچه امنیت بین المللی در اوراسیا به طور مشترک با ناتو دست نکشیده بود.
در عین حال، حضور نظامی-سیاسی روسیه در منطقه، ضامن اصلی این بود که کشورهای آسیای مرکزی_ که مدت زیادی در روابط بین آنها بی اعتمادی و سوء ظن متقابل وجود داشت_ از توسل به زور برای حل و فصل مسائل مورد بحث در روابط دوجانبه خودداری کنند.
در حال حاضر، عضویت در سازمان پیمان امنیت جمعی، برای کشورهای آسیای مرکزی به معنای رفتن زیر بار فشار سیاسی کرملین و پرداخت بهای امتیازات تجاری و اقتصادی نیست. بلکه این سازمان، راهی برای جلوگیری از کشیده شدن این کشورها به عمق درگیری‌های تجاری، آبی، مرزی و سایر درگیری هایی است که با افزایش هزینه‌های نظامی، حمایت از جنبش‌های ضد دولتی و گروه‌های چریکی در کشورهای همسایه و مبارزه طاقت فرسا با چنین گروه هایی در داخل همراه هستند.
در مورد قزاقستان باید گفت که در حال حاضر، همزمان با آغاز اصلاحات سیاسی توسط قاسم جومارت توکایف، مباحثی در مورد موضوعهای مختلف، از جمله ماندن یا نماندن در سازمان هایی مانند سازمان پیمان امنیت جمعی در این کشور مطرح شده است. البته که اکثر کارشناسان و سیاست‌مداران داخلی نقش این سازمان را در تامین امنیت دفاعی و ملی زیر سوال نمی برند. کافی است یادآوری کنیم که نیروهای هوافضای روسیه در سال 2015،  5 اسکادران پدافند هوایی اس-300 و در سال 2019، سامانه دفاع هوایی بوک-ام 2 را به قزاقستان اهدا کردند.
علاوه بر این، قرارداد همکاری فنی-نظامی قزاقستان با روسیه باعث می‌شود که این کشور تسلیحات و تجهیزات نظامی روسی را با تسهیلات (با امتیاز) - یعنی با همان قیمت و با همان ساختاری که برای ارتش روسیه وجود دارد - خریداری نماید. به همین دلیل است که قزاقستان به عنوان مثال، جنگنده های چند منظوره مدرن Su-30SM را در اختیار دارد. بر اساس ارزیابی‌های موسسه تحقیقات صلح بین المللی استکهلم سوئد (SIPRI)، 89 درصد واردات تسلیحات و تجهیزات نظامی قزاقستان از روسیه صورت می‌گیرد. با این حال، قزاقستان در ارتباط با خرید هواپیماهای ترابری از اسپانیا یا خرید پهپادها از ترکیه و چین نیز مشکلی نداشته است. این در حالیست که ترکیه پس از خرید سامانه های اس-400 از روسیه با فشار سیاسی و تحریم های واقعی مواجه شد.
حضور نظامی روسیه در منطقه از نظر همسایگانش - در درجه اول چین، ایران و هند - مشروع بوده و به مسابقه تسلیحاتی و تشدید بی اعتمادی در کشورهای همسایه منجر نمی شود. این حضور مانعی برای فرآیندهای همگرایی در جهان ایرانی و ترک نیست. در عین حال، رزمایش‌های سازمان پیمان امنیت جمعی که در آسیای مرکزی انجام می‌شود، چندین برابر گسترده‌تر و جدی‌تر از رزمایش‌هایی است که با مشارکت ناتو انجام می‌شود. اخیرا در اوایل ماه آگوست سال جاری (2 تا 5 آگوست)، رزمایش واحدهای نیروهای ویژه پیمان امنیت جمعی با عنوان "کبالت-2022" در خاک قرقیزستان برگزار شد. بازی‌های بین المللی ارتش نیز 16 آگوست با حضور روسلان ژاکسیلیکوف، وزیر دفاع قزاقستان در "آلابینو" در مسکو آغاز گردید. رزمایش‌ها در تاجیکستان نیز، پیش رو است.
از سوی دیگر، کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای نیز نسبت به فعالیت‌های سازمان پیمان امنیت جمعی حسن نظر دارند. 19 آگوست، تاشکند میزبان هفدهمین نشست سالانه دبیران شوراهای امنیتی کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای بود. در این نشست هر کدام از اعضا در خصوص مسائل مهم از دیدگاه کشور مطبوع خود صحبت می‌کرد: نیکولای پاتروشف - در مورد عملیات در اوکراین، گیزات نوردولتوف - در مورد ایجاد مرکز توسعه پایدار آسیای مرکزی و افغانستان از سوی سازمان ملل متحد در آلماتی. روزهای 16-15 سپتامبر نیز اجلاس سران این سازمان در سمرقند برگزار شد. البته سند نهایی این اجلاس حاوی اتهامهای مستقیم علیه ایالات متحده یا ناتو نبود. چرا که این جزء سنت‌های سازمان همکاری شانگهای نیست. اما به احتمال بسیار زیاد امسال نیز مانند گذشته یک نشست مشترک بین سران کشورهای عضو سازمان پیمان امنیت جمعی و سازمان همکاری شانگهای برگزار خواهد شد و این امر به وضوح نشان می‌دهد که سازمان همکاری شانگهای قصد دارد با چه کسی در ایجاد "نظم جهانی عادلانه‌تر بر اساس حاکمیت حقوق بین‌الملل" همکاری کند.
ناتو همچنان یکی از شرکای قزاقستان است و همکاری با آن در چارچوب یک سیاست خارجی چندجانبه، ادامه خواهد یافت. اما در سلسله مراتب اولویت‌های سیاست خارجی این کشور، سازمان پیمان امنیت جمعی و سازمان همکاری شانگهای جایگاه بسیار مهم‌تری خواهند داشت. در عین حال، جلب حمایت سازمان همکاری شانگهای برای توسعه "کنفرانس تعامل و اعتمادسازی آسیا (CICA)"، بویژه با توجه به اجلاس آتی آن و تبدیل CICA به یک سازمان بین المللی تمام عیار، از اهمیت ویژه‌ای برای قزاقستان برخوردار است. در حال حاضر، دیپلمات‌های قزاق به درک متقابل و تعامل در سطح دبیرخانه‌های سازمان همکاری شانگهای و "کنفرانس تعامل و اعتمادسازی آسیا" دست یافته اند. گام بعدی می تواند برگزاری نشست‌های مشترک در جریان اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای و رویدادهای مشترک در کوره‌راه‌های مختلف این سازمان باشد.
انتهای مطلب/
 

«این متن در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است و انتشار آن الزاما به معنای تأیید تمامی محتوا از سوی "موسسه مطالعات راهبردی شرق" نیست.»
 


کد مطلب: 3254

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/translate/3254/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir