کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

افغانستان در سالی که گذشت (2)

بررسی تحولات افغانستان در سال 1396 (بخش دوم)

27 فروردين 1397 ساعت 9:38

افغانستان در سال 1396 همانند سال‌های گذشته یکی از کانون‌های ناآرام منطقه بود. در سال 1396 تداوم حملات انتحاری اما با تلفات وسیع‌تر به خصوص در پایتخت این کشور و نبردهای پراکنده گروه‌های شبه‌نظامی و تروریستی با نظامیان افغانستان سبب شدند که سال 96 همانند سال 95 سال پرتلفاتی برای غیر نظامیان باشد. در بعد سیاسی نیز این کشور سال پر چالشی را سپری کرد. تداوم اختلافات میان ریاست جمهوری و ریاست اجرایی از یک سو، مباحث مطرح شده درباره خشونت معاون اول ریاست جمهوری و کناره‌گیری عطامحمد نور، مرد قدرتمند شمال افغانستان پس از یک دوره طولانی رایزنی و مشاجره سیاسی از جمله نکات برجسته سیاسی در سال گذشته بودند. اما هر چند افغانستان در بعد امنیتی و سیاسی چالش‌های فراوانی را شاهد بود اما در بعد اقتصادی به رغم ناامنی موجود، رشد اندک اقتصادی داشت و علاوه بر آن دولت این کشور قراردادهای اقتصادی منطقه‌ای را سرعت بخشید که برجسته‌ترین آنها خط لوله گاز تاپی می‌باشد.


ایران شرقی/

افغانستان در سال 1396 همانند سال‌های گذشته یکی از کانون‌های ناآرام منطقه بود. در سال 1396 تداوم حملات انتحاری اما با تلفات وسیع‌تر به خصوص در پایتخت این کشور و نبردهای پراکنده گروه‌های شبه‌نظامی و تروریستی با نظامیان افغانستان سبب شدند که سال 96 همانند سال 95 سال پرتلفاتی برای غیر نظامیان باشد. در بعد سیاسی نیز این کشور سال پر چالشی را سپری کرد. تداوم اختلافات میان ریاست جمهوری و ریاست اجرایی از یک سو، مباحث مطرح شده درباره خشونت معاون اول ریاست جمهوری و کناره‌گیری عطامحمد نور، مرد قدرتمند شمال افغانستان پس از یک دوره طولانی رایزنی و مشاجره سیاسی از جمله نکات برجسته سیاسی در سال گذشته بودند. اما هر چند افغانستان در بعد امنیتی و سیاسی چالش‌های فراوانی را شاهد بود اما در بعد اقتصادی به رغم ناامنی موجود، رشد اندک اقتصادی داشت و علاوه بر آن دولت این کشور قراردادهای اقتصادی منطقه‌ای را سرعت بخشید که برجسته‌ترین آنها خط لوله گاز تاپی می‌باشد. در بخش نخست این گزارش به بررسی تحولات امنیتی این کشور پرداخته شد و در بخش دوم، مهمترین رویدادهای سیاسی افغانستان در سال 1396 بررسی می‌شود.

الف ـ حوزه سیاست داخلی
چنانچه در مقدمه نیز ذکر شد، افغانستان به دلیل تضادها و اختلاف نظرهای مقامات بلند رتبه سال پر تنش و چالشی را پشت سر گذاشت.

ـ برکناری احمدضیا مسعود و به خشونت کشیده شدن تظاهرات کابل
این تنش‌ها در سال 1396 پس از برکناری احمدضیاء مسعود، نماینده ویژه رییس‌جمهور افغانستان در امور اصلاحات و حکومت‌داری خوب که به نوعی معاون سوم اشرف غنی به حساب می‌‌آمد و از هم‌پیمانان اصلی او پس از ژنرال عبدالرشید دوستم بود، آغاز شد. رییس‌جمهور افغانستان در فرمانی به تاریخ 28 فروردین 1396، آقای مسعود را به دلیل آن‌چه ناکارآمدی خوانده شد، برکنار کرد1. این برکناری فضای سیاسی افغانستان را به خصوص در میان جمعیت اسلامی و تاجیک‌تباران افغانستان، تنش‌آلود کرد. دو هفته پس از این برکناری، تظاهرات گسترده‌ای در کابل و عمدتا از سوی هواداران آقای مسعود در کابل برگزار شد که با برخورد نیروهای پلیس به خشونت کشیده شد. در این تظاهرات و در نتیجه تیراندازی مستقیم نیروهای امنیتی، 5 معترض کشته و 10 تن دیگر زخمی شدند. معترضان خواستار استعفای رهبران حکومت وحدت ملی افغانستان بودند2. یک روز پس از این تظاهرات، شرکت‌کنندگان در مراسم تدفین محمدسالم ایزدیار، پسر معاون مجلس سنای افغانستان و از معترضان، هدف سه حمله انتحاری قرار گرفتند. در میان شرکت‌کنندگان این مراسم، چهره‌های رده اول حزب جمعیت اسلامی افغانستان از جمله عبدالله عبدالله حضور داشتند، اما آسیبی به آنها نرسید. وقوع حملات انتحاری در مراسم تشییع جنازه فرزند معاون دوم مجلس سنا، بر پیچیدگی اوضاع افزود.

ـ بازگشت گلبدین حکمتیار به افغانستان
پس از امضای توافق‌نامه صلح میان شورای عالی صلح دولت افغانستان و حزب اسلامی گلبدین حکمتیار در 8 مهر 1395، سرانجام گلبدین حکمتیار پس از 20 سال به افغانستان بازگشت. وی برای اولین بار در 3 اردیبهشت 1396 در ولایت لغمان در شرق افغانستان ظاهر شد و پس از چند روز حضور در این ولایت، راهی ولایت ننگرهار شد3. او 11 روز بعد و در میان کاروانی متشکل از صدها خودروی نظامی و مجهز وارد شهر کابل گردید4.
بسیاری بازگشت گلبدین حکمتیار و سخنان کنایه‌آمیز او به خصوص علیه حزب جمعیت اسلامی افغانستان را در افزایش تنش‌های سیاسی در افغانستان در طول یک سال گذشته، تأثیرگذار می‌دانند. حکمتیار در اولین سخنرانی در کابل پس از 20 سال، حکومت ائتلافی وحدت ملی را ناکام خواند، از طالبان برای صلح دعوت کرد، اما نامی از پاکستان نبرد5.
از جمله سخنان حساسیت‌برانگیز گلبدین حکمتیار، اتهام وابستگی احمدشاه مسعود، قهرمان ملی افغانستان به سازمان اطلاعات نظامی ارتش پاکستان (آی.اس.آی) در زمان حاکمیت طالبان در افغانستان بود که خشم تاجیک‌تباران و حزب جمعیت اسلامی افغانستان را برانگیخت.6. حکمتیار در جایی دیگر، جنگ افغانستان را جنگ میان دو قوم (پشتون و تاجیک) خطاب کرد. هم‌چنین او به صورت مشخص از هزاره‌ها نام برد و هشدار داد که روزی فراخواهد رسید که آنها در هیچ گوشه‌ای از افغانستان جایی نخواهند داشت و به ایران فرار خواهند کرد. رهبر حزب اسلامی حتی بحث اختلاف فارسی و دری را هم مطرح کرد و نسبت به کاربرد واژه‌های دانشجو، دانش‌آموز و شهروند اعتراض کرد7. 
گلبدین حکمتیار سخنان و ادعاهای حساسیت‌برانگیزی را نیز علیه جمهوری اسلامی ایران مطرح کرد. به عنوان مثال، او در 19 آذر 1396 در جمع عده‌ای از هوادارانش در ولایت خوست، مدعی شد که ایران در طول تاریخ در کنار دشمنان اسلام ایستاده و بر مسلمانان ظلم کرده است. وی در اظهاراتی تعجب‌برانگیز گفت که ایران نه تنها در عراق، بلکه در سوریه و یمن نیز با آمریکا متحد است8.

البته چالش‌آفرینی‌های گلبدین حکمتیار تنها به احزاب و اقوام دیگر محصور نماند، بلکه با بازگشت وی، رهبری حزب اسلامی افغانستان نیز به معضلی تبدیل شد. شاخه‌ای از حزب اسلامی که در وزارت دادگستری افغانستان ثبت شده به نام عبدالهادی ارغندیوال است، اما چهره‌های سنتی این حزب و وفادار به گلبدین حکمتیار، وی (حکمتیار) را امیر بلامنازع حزب می‌دانند. در گیر و دار این جنجال‌ها، گلبدین حکمتیار با صدور حکمی، سه تن از چهره‌های کلیدی این حزب، یعنی (عبدالهادی ارغندیوال، رییس حزب ثبت شده، محمد خان، معاون اول ریاست اجرایی حکومت افغانستان و بصیر انور، وزیر دادگستری) را از این حزب اخراج کرد؛ تصمیمی که مورد تأیید این سه تن قرار نگرفت و عبدالهادی ارغندیوال خطاب به گلبدین حکمتیار گفت که اگر می‌خواهد فعالیت سیاسی داشته باشد، نام دیگری برای حزب خود انتخاب کند9. 
در مجموع مصالحه با حکمتیار که به اذعان بسیاری از کارشناسان نیروی نظامی چندانی نداشت، بر وضعیت امنیتی افغانستان تاثیر چندانی نداشت بلکه اظهارات جنجالی وی، بارها جو سیاسی افغانستان را متشنج ساخته است.

ـ تبعید ژنرال عبدالرشید دوستم و تشکیل ائتلاف نجات افغانستان
سومین عامل تنش و بحران سیاسی در افغانستان، به خصوص در داخل حکومت این کشور در سال 1396، نوع برخورد کاخ ریاست جمهوری با ژنرال عبدالرشید دوستم، معاون اول ریاست جمهوری و رهبر ازبک‌تباران افغانستان بود که به تعرض  جنسی احمد ایشچی، رقیب دیرین سیاسی خود متهم شده بود. در حالی که حکومت افغانستان زیر فشار حامیان بین‌المللی پرونده دوستم و احمد ایشچی را از طریق دادستانی کل دنبال می‌کرد، معاون اول ریاست جمهوری در تاریخ 29 اردیبهشت 1396، در یک «تبعید اعلام نشده»، برای آنچه درمان خوانده شد، به ترکیه رفت10. دوستم قبل از این سفر، عملا در یک بازداشت خانگی در کابل به سر می‌برد.

اما رفتن ژنرال دوستم به ترکیه، او را در محور یک ائتلاف جدید سیاسی قرار داد. بیش از یک ماه بعد از این سفر، عطامحمد نور و صلاح‌الدین ربانی - رییس اجرایی و سرپرست حزب جمعیت اسلامی افغانستان -  و  محمد محقق - رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان- در سفری به ترکیه، با ژنرال دوستم دیدار و گفتگو کردند و سرانجام ائتلاف جدیدی را به نام «ائتلاف برای نجات افغانستان» را شکل دادند که اپوزیسیون دولت افغانستان تلقی می‌شد. رهبران این سه حزب با انتشار اعلامیه‌ای گفتند که «برای جلوگیری از فروپاشی نظام و هرج و مرج سیاسی و به دلیل شرایط دشوار امنیتی، روند غیرقانونی عملکرد دولت و آسیب‌پذیر شدن شیرازه وحدت ملی»، تصمیم گرفتند تا «شورای عالی ائتلاف برای نجات افغانستان» را ایجاد کنند11. قرار بود این ائتلاف زمینه بازگشت دوستم به افغانستان و اعلام رسمی موجودیت خود را فراهم کند، اما به رغم برگزاری چندین تجمع و راهپیمایی بزرگ در ولایات شمالی که بیشتر حول محور عطامحمد نور، والی بلخ برگزار شد، دوستم نتوانست به افغانستان باز گردد. ریاست جمهوری افغانستان با مداخله نیروهای خارجی، یک بار به هواپیمایی که حامل دوستم بود، اجازه نشستن در فرودگاه شهر مزارشریف را نداد12. در نهایت به دنبال سفر وزیر کار و امور اجتماعی افغانستان و از نزدیکان دوستم به ترکیه، گمانه‌زنی‌هایی مطرح شد که زمینه بازگشت دوستم به افغانستان فراهم شده13، اما معاون اول ریاست جمهوری این کشور تاکنون از ترکیه باز نگشته است. از سوی دیگر، برخی از چهره‌های کلیدی وابسته به ژنرال دوستم، از جمله سید انور سادات، والی پیشین فاریاب، در نتیجه رایزنی پشت پرده با کاخ ریاست جمهوری، با دوستم قطع رابطه کرده و به جمع هواداران رئیس جمهور و دفتر مشاور امنیت ملی افغانستان، پیوستند. 
کرسی معاون اول ریاست جمهوری افغانستان نزدیک به یک سال است که خالی می‌باشد. ازبک‌تباران آن را متعلق به خود می‌دانند و نسبت به اشغال آن توسط دیگران هشدار داده‌اند.

ـ برکناری عطامحمد نور و بن‌بست دیگر سیاسی
آخرین و جدی‌ترین بحران سیاسی افغانستان در سال 1396 که البته میان هم‌پیمانان تشکیل‌دهنده حکومت وحدت ملی به وقوع پیوست، تنش به میان آمده پس از برکناری عطامحمد نور، والی پیشین بلخ است که سرانجام در آخرین روزهای این سال، به شکل مسالمت‌آمیز و با اعطای چند پست مهم دولتی و دیپلماتیک چون دو وزارت‌خانه و یک سفارت حل شد.

پس از تشکیل «ائتلاف برای نجات افغانستان» در ترکیه، تلاش شد تا این ائتلاف از هم بپاشد. چهره کلیدی این ائتلاف، عطامحمد نور، والی پیشین بلخ بود.
در سال 1396 و به دنبال نارضایتی‌ها از عملکرد و نقش ضعیف عبدالله عبدالله، رییس اجرایی حکومت وحدت ملی افغانستان در اجرایی ساختن خواست‌های حزب جمعیت اسلامی افغانستان و اجرای کامل توافق‌نامه تشکیل حکومت وحدت ملی، عطامحمد نور مذاکرات جداگانه‌ای را با کاخ ریاست جمهوری و محمداشرف غنی آغاز کرد. در جریان این مذاکرات، نور در ازای برخی پیش‌شرط‌ها، استعفانامه خود را به رییس‌جمهور ارائه کرد. این مذاکرات به دنبال تلاش‌های میانجی‌گرایانه برای بهبود روابط عطامحمد نور و عبدالله بدون هیچ نتیجه‌ای رها شد، اما چند ماه بعد، ریاست جمهوری افغانستان استعفانامه نور را بدون توجه به پیش‌شرط‌های آن، تأیید و اجرایی کرد و محمد داوود، یک چهره ناشناخته را به عنوان والی جدید بلخ معرفی کرد14.
این اقدام یک‌جانبه ریاست جمهوری افغانستان با واکنش‌های گسترده‌ای به خصوص از سوی جمعیت اسلامی افغانستان و عطامحمد نور همراه شد. حزب جمعیت اسلامی، در اعلامیه‌ای تصمیم رییس‌جمهور دربارۀ تأیید استعفای عطا محمد نور از سمت والی بلخ را محکوم کرد و آن‌را عجولانه و غیرمسؤولانه ‎خواند15. نور نیز گفت که موضوع استعفای او یک‌ توطئه سیاسی بوده به هیچ صورت‌ مورد قبول نیست وی افزود : «ما در مذاکراتی که با رییس‌جمهور داشتیم، برای جلب اعتماد مقابل، استعفای خود را به رییس‌جمهور تقدیم کردیم، اما این‌که رییس جمهور به تعهدهای خود عمل نکرد، استعفا نیز منتفی است»16.

در نهایت پای آمریکا و سازمان ملل نیز به این بن‌بست سیاسی باز شد و زمینه‌ساز آغاز گفت‌وگوها میان دو هیأت از ارگ ریاست جمهوری و جمعیت اسلامی افغانستان شد. در این مذاکرات، جمعیت اسلامی افغانستان شروط 12 ماده‌ای را برای پذیرفتن کنار رفتن عطامحمد نور مطرح کرد. هرچند این مذاکرات با چند مرحله توقف دنبال شد و دو طرف پیرامون برخی از این شروط به تواق رسیدند، اما در نهایت کاخ ریاست جمهوری، با کنار گذاشتن شورای رهبری جمعیت اسلامی، در روزهای آخر سال 1396، با شخص عطامحمد نور در شهر مزارشریف به توافق رسید و بن‌بست سه ماهه درون حکومت شکسته شد17.در نهایت، عطامحمد نور در مراسم جشن نوروز در شهرمزارشریف اعلام کرد که ریاست جمهوری بیشتر خواست‌های او را پذیرفته است. در نتیجه عطامحمد نور جای خود را به محمداسحاق رهگذر، نماینده مردم ولایت بلخ در مجلس و از اعضای برجسته جمعیت اسلامی داد. از سوی دیگر، فرمانده پلیس ولایت بلخ نیز تغییر کرد، دو وزارت معارف (آموزش و پرورش) و رسیدگی به حوادث طبیعی هم به چهره‌های مورد اعتماد عطامحمد نور رسید. هم‌چنین قرار است یکی دیگر از نزدیکان والی پیشین بلخ، به عنوان سفیر افغانستان در قزاقستان معرفی شود18. اما در نتیجه این توافق مستقیم، شورای رهبری حزب جمعیت اسلامی که طرف اصلی مذاکرات بود، به حاشیه رفت و بن‌بست سیاسی بدون عملی شدن شرط‌های اساسی این حزب مانند تغییر قانون اساسی و قانون انتخابات شکسته شد.

عدم برگزاری انتخابات پارلمانی، به بن رسیدن توزیع شناسنامه‌های الکترونیکی، اعلام موجودیت احزاب و تشکل‌های سیاسی که نقش اپوزیسیون را خواهند داشت، برگزاری نشست‌های قلب آسیا در باکو و عشق‌آباد و ایستایی مذاکرات صلح افغانستان از دیگر تحولات سیاسی سال 1396 افغانستان بودند.
 
ب ـ حوزه سیاست خارجی
با وجود تنش‌ها و نابسامانی‌ها در حوزه سیاست داخلی در حکومت افغانستان در سال 1396، این کشور در حوزه سیاست خارجی عملکرد متفاوتی را تجربه کرد. حکومت افغانستان در کنار تلاش جدی برای گسترش همکاری‌های اقتصادی منطقه‌ای با کشورهای همسایه خود، در حوزه سیاسی و امنیتی به نوعی تحت چتر استراتژی جدید ایالات متحده آمریکا در منطقه عمل کرده است.

آمریکا
با روی کار آمدن دونالد ترامپ به عنوان رییس‌جمهور ایالات متحده آمریکا، افغانستان به یک اولویت و محور اساسی در سیاست خارجی این کشور تبدیل شد. در طول بیش از یک سالی که از ریاست جمهوری دونالد ترامپ می‌گذرد، مقام‌های ارشد سیاسی و امنیتی این کشور، از جمله معاون رییس‌جمهور، وزرای خارجه و دفاع و هم‌چنین مشاور امنیت ملی ترامپ به افغانستان و کابل سفر کردند. در نتیجه رایزنی‌های مختلف به دنبال این سفرها، رییس‌جمهور آمریکا در سخنرانی که در تاریخ 30 مرداد 1396 داشت، استراتژی جدید منطقه‌ای آمریکا برای افغانستان و جنوب آسیا را اعلام کرد.
با برجسته شدن افغانستان در سیاست خارجی دونالد ترامپ، آمریکا نیز برخلاف حکومت حامد کرزی، بیش از پیش در محور و اولویت نخست سیاست خارجی افغانستان قرار گرفت. در سال 1396، رؤسای جمهور افغانستان و آمریکا در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل (30 شهریور 1396) در نیویورک دیدار و گفتگو کردند19.

هرچند از روابط افغانستان و آمریکا در دوره دونالد ترامپ به عنوان فصل جدیدی از روابط میان دو کشور یاد می‌شود، اما این روابط پس از اعلام استراتژی جدید آمریکا در افغانستان و جنوب آسیا، زمینه‌ساز تنش‌ها و افزایش نگرانی‌های منطقه‌ای در مورد اهداف جدید ایالات متحده گشت و اوضاع افغانستان را پیچیده‌تر ساخت. به دنبال اعلام استراتژی جدید آمریکا، تنش میان آمریکا و پاکستان و از سویی افغانستان و پاکستان اوج بیشتری گرفت. برخی دیگر از کشورهای منطقه از جمله روسیه و جمهوری اسلامی ایران نیز نگرانی خود را در قبل این سیاست اعلام کردند. چین نیز هر چند در ظاهر موضعی علیه آمریکا در قبال این استراتژی اتخاذ نکرده است اما حمایت‌های پکن از اسلام آباد، نشان می‌دهد که این کشور نیز نگران پیامدهای استراتژی جدید آمریکا در منطقه است. 

پاکستان
دونالد ترامپ، رییس‌جمهور آمریکا با اعلام استراتژی جدید خود در افغانستان و جنوب آسیا، عملا این متحد استراتژیک خود را به رویارویی در میدان نبرد افغانستان فراخواند. یکی از محورهای کلیدی این استراتژی ترامپ، نوع نگاه متفاوت و متمایز رییس‌جمهور آمریکا نسبت به پاکستان است. ترامپ در سخنرانی 30 مرداد 1396 خود گفت که «آمریکا دیگر نمی‌تواند در قبال حضور گروه‌هایی مانند طالبان در پاکستان ساکت بماند». وی در مقابل، خواهان نقش‌آفرینی بیشتر هند در کمک به ایجاد امنیت در افغانستان از جمله گسترش همکاری‌های اقتصادی شد20.
اعلام این استراتژی برای پاکستان که سال‌ها به عنوان متحد آمریکا در منطقه عمل کرده، غیرمنتظره و غیرقابل قبول بود، به خصوص این‌که دونالد ترامپ بر افزایش نقش هند، به عنوان رقیب و دشمن دیرینه این کشور در تحولات افغانستان تأکید کرد. تحولات افغانستان در سال 1396 پس از اعلام استراتژی جدید آمریکا در جنوب آسیا نشان می‌دهد که این رویکرد جدید آمریکا در برابر پاکستان چندان کارساز نبوده و پاکستان در برابر خواست‌های آمریکا و هم‌چنین دولت افغانستان کرنش نکرده است. پس از اعلام استراتژی آمریکا، افغانستان و به خصوص کابل، بستر حملات انتحاری بزرگ و فاجعه‌بارتری بود. با وجود آن‌که پاکستان از طرح جدید صلح حکومت افغانستان در نشست پروسه کابل حمایت کرده، اما هنوز شاهد هیچ تغییری در رویکرد طالبان در این زمینه و وضعیت جنگی افغانستان نیسیتم.

در این بین، تحت فشارهای جهانی به خصوص ایالات متحده آمریکا، پس از دو سفر رییس ستاد ارتش و هم‌چنین مشاور امنیت ملی پاکستان به کابل، رییس‌جمهور افغانستان بار دیگر تلاش کرد در راستای بهبود روابط با پاکستان دست به ابتکار عمل بزند و خواستار مذاکرات دولت ـ دولت و حل مشکلات شد. در این زمینه، اشرف غنی از نخست‌وزیر پاکستان دعوت کرد به کابل سفر کند؛ موضوعی که مورد قبول شاهد خاقان عباسی نیز قرار گرفت21.

در سال 1396، چین نیز تلاش‌هایی را برای میانجی‌گری میان افغانستان و پاکستان، از نشست سران کشورهای عضو سازمان همکاری‌های شانگهای آغاز کرد، اما به رغم سفر وزیر امورخارجه این کشور به کابل و اسلام‌آباد، به نتیجه عملی قابل توجهی جز برگزاری نشست مشترک وزرای امورخارجه سه کشور و توافق افغانستان برای عضویت در کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان، نرسید.

نکته دیگر این‌که، پاکستان در سال 1396 و در مقابل فشارهای آمریکا تلاش کرد روابط خود را با قدرت‌های رقیب ایالات متحده در منطقه چون چین، روسیه و جمهوری اسلامی ایران گسترش دهد و ائتلاف‌های جدیدی را شکل دهد، اما به رغم سفرهای مختلف منطقه‌ای مقام‌های بلندرتبه این کشور، پاکستان در حوزه سیاسی و امنیتی به نتیجه درخور توجهی دست نیافت؛ از این‌رو بار دیگر تلاش‌ها و لابی‌گری‌های جدیدی را برای عادی‌سازی روابط با آمریکا روی دست گرفت که می‌توان به سفر غیررسمی وزیر امورخارجه و نخست‌وزیر این کشور به آمریکا اشاره کرد22. اما در این سفرها نیز آمریکا از پاکستان خواست که باید تلاش‌های خود را برای شکست دادن طالبان، شبکه حقانی و دیگر گروه‌های تروریستی در خاک این کشور افزایش دهد23.

ایران
سال 1396 یک سال پر دست‌آورد در حوزه روابط افغانستان و ایران بود و رییس‌جمهور افغانستان در رأس دستگاه دیپلماسی این کشور، نگاه و اهتمام ویژه‌ای به گسترش مناسبات دو کشور و ارتقای این روابط به سطح روابط استراتژیک داشته است.
به دنبال سفر ماه اردیبهشت سال 1396 محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی ایران به کابل، وی و اشرف غنی، رییس‌جمهور افغانستان بر آغاز گفتگوهای استراتژیک دو کشور برای دست‌یابی به یک سند جامع همکاری‌ها در پنج کمیته توافق کردند. در نتیجه اولین دور مذاکرات دو کشور در 28 خرداد 1396 آغاز شد و تا پایان این سال، سه دور از مذاکرات میان این کمیته‌های سیاسی و امنیتی، آب، اقتصادی، فرهنگی و امور اتباع برگزار شد24. قرار است با نهایی شدن مذاکرات این پنج کمیته، سند همکاری‌های جامع استراتژیک میان دو کشور، آماده امضای رؤسای جمهوری دو کشور در سال 1397 شود.

از سوی دیگر، پس از سال‌ها انتظار، بندر استراتژیک چابهار مورد بهره‌برداری قرار گرفت و کشتی حامل اولین محموله گندم اهدایی هند به افغانستان، در این بندر پهلو گرفت. در سال 1396، شش محموله گندم از هند به مقصد افغانستان، در بندر چابهار تخلیه و به داخل افغانستان منتقل شده است25.  با افتتاح بندر چابهار، روابط اقتصادی دو کشور و در کنار آن، روند همکاری‌های منطقه‌‌ای وارد فاز جدیدی شد و افغانستان و ایران در محور توسعه روابط متقابل و همکاری‌های منطقه‌‌ای قرار گرفتند؛ به گونه‌ای که از یک‌ سو افغانستان گام‌هایی را برای تبدیل شدن به سکوی پرش جمهوری اسلامی ایران به سوی کشورهای آسیای مرکزی و چین برداشت و از سوی دیگر، ایران نیز سهولت‌ها و زمینه‌های فراوانی را برای رهایی افغانستان از وابستگی به یک کشور و بندر خاص فراهم کرد. در چنین شرایطی، پروژه جدید احداث راه آهن از حیرتان افغانستان (شهرک هم‌مرز با ازبکستان) تا هرات در مرز با ایران، و به دنبال آن اتصال این مسیر از طریق راه آهن هرات ـ خواف به راه آهن سراسری ایران، اقدام جدید و قابل توجه به حساب می‌آید. احداث راه آهن حیرتان ـ هرات در نتیجه توافق‌های اخیر افغانستان و ازبکستان عملی می‌شود. در مقابل، احداث راه آهن خواف ـ هرات از سوی ایران در حال تکمیل بوده و راه آهن چابهار ـ زاهدان و اتصال آن به افغانستان نیز به سرعت در حال پیش‌روی است.

ازبکستان
سال 1396، سال شکوفایی و توسعه بی‌سابقه روابط افغانستان و ازبکستان است. پس از درگذشت اسلام کریموف، رییس‌جمهور پیشین ازبکستان، شوکت میرضیایف با نگاه ویژه‌ و متفاوت‌، رهبری این کشور را به عهده گرفت. وی این نگاه نوین و استراتژیک را به خصوص در مورد افغانستان اجرایی کرده است. پس از روی کار آمدن میرضیایف، این کشور با چندین سفر وزیر امورخارجه خود به افغانستان، اراده خود را برای توسعه روابط به خصوص در حوزه همکاری‌های اقتصادی، تجاری و ترانزیتی نشان داد و در نتیجه، به دنبال سفر 14 آذر 1396 رییس‌جمهور افغانستان به تاشکند، بیست سند توافق چندین میلیون دلاری عمدتا در بخش‌های تجاری و اقتصادی میان افغانستان و ازبکستان به امضا رسید و رؤسای جمهوری‌ دو کشور امضای این توافقنامه‌ها را فصل نو همکاری میان این دو کشور و منطقه دانستند و برای اجرایی شدن آنها متعهد شدند26.

علاوه بر توسعه همکاری‌های اقتصادی میان افغانستان و ازبکستان، با روی کار آمدن میرضیایف، ازبکستان در سال 1396 به دنبال توسعه روابط سیاسی با افغانستان نیز برآمد و تلاش کرد در ادامه تلاش‌های رییس‌جمهور پیشین این کشور - اسلام کریموف، به عنوان کشوری تأثیرگذار در صحنه تحولات سیاسی و امنیتی افغانستان، نقش ایفا کند. اسلام کریموف طرحی را برای افغانستان تهیه کرده و عنوان آن را 6+3 مطرح کرد که بر اساس آن، گروه تماس با شركت 6 كشور همسايه افغانستان، به علاوه کشورهای آمريكا، روسيه و سازمان ناتو تشكيل شود و هدف آن، پيشنهاد برنامه‌ای به گروه‌هاي متخاصم به منظور خاتمه بخشيدن به جنگ، يافتن راه‌حل مصالحه و تأمين امنيت باشد. او این طرح را در سال 1389 در مجمع عمومی سازمان ملل نیز ارائه کرد27.  سرانجام تلاش‌های ازبکستان برای ایفای نقش در عرصه تحولات سیاسی افغانستان به ثمر نشست. در ماه بهمن 1396 اعلام شد که ازبکستان و افغانستان توافق کردند نشستی را تحت عنوان «افغانستان در مسیر صلح» در سطح وزرای کشورهای منطقه در بهار سال 1397 برگزار کنند28. این کنفرانس در 6 و 7 فروردین 1397 در تاشکند، پایتخت ازبکستان برگزار شد. در کنفرانس تاشکند در مورد صلح افغانستان، میرضیایف از گروه طالبان خواست که در گفتگوهای صلح با حکومت افغانستان شرکت کند و کشورش را به عنوان عرصه‌ای برای پیگیری این روند پیشنهاد کرد29. اما فارغ از این‌که این نشست ثمره‌ای داشته باشد یا خیر، ازبکستانِ دوران میرضیایف، افغانستان را به عنوان دریچه‌ای برای رشد و شکوفایی اهداف سیاسی و اقتصادی خود انتخاب کرده است.

ادامه دارد...


منابع
1- بی‌بی‌سی. http://www.bbc.com/persian/afghanistan-39631751
2- بی‌بی‌سی. http://www.bbc.com/persian/afghanistan-40130597
3- خبرگزاری آناتولی. http://bit.ly/2uqrSpH
4- رادیو فرانسه. http://bit.ly/2E1d93U
5- پایگاه خبر تحلیلی خبرنامه. http://khabarnama.net/blog/2017/05/04/gulbuddin-hekmatyar-returns-with-appeal-for-peace/
6- بی‌بی‌سی. http://www.bbc.com/persian/afghanistan-41002769
7- بی‌بی‌سی. http://www.bbc.com/persian/afghanistan-41968961
8- الوقت. http://bit.ly/2I9VRUO
9- بی‌بی‌سی. http://www.bbc.com/persian/afghanistan-43383544
10- طلوع نیوز. http://bit.ly/2IYCrU4
11- بی‌بی‌سی. http://www.bbc.com/persian/afghanistan-40457754
12- خبرگزاری صدای افغان. http://bit.ly/2J0nxwy
13- ایران شرقی. http://easterniran.com/fa/doc/note/1047/
14- طلوع نیوز. http://bit.ly/2GyVGFs
15- طلوع نیوز. http://bit.ly/2uwSsNS
16- تلویزیون یک. http://www.1tvnews.af/fa/news/afghanistan/32616-2017-12-19-10-27-33
17- دیلی افغانستان. http://www.dailyafghanistan.com/national_detail.php?post_id=142861
18- بی‌بی‌سی. http://www.bbc.com/persian/afghanistan-43500355
19- همان
20- همان
21- همان
22- پایگاه خبر تحلیلی خبرنامه. http://khabarnama.net/blog/2018/03/18/pakistan-prime-minister-trip-to-america/
23- بی‌بی‌سی. http://www.bbc.com/persian/afghanistan-43448741
24- خبرگزاری صدای افغان. http://bit.ly/2utvcjC
25- پایگاه خبر تحلیلی خبرنامه. http://khabarnama.net/blog/2017/11/01/first-indian-ship-reached-chabahar/
26- بی‌بی‌سی. http://www.bbc.com/persian/afghanistan-42237110
27- شبکه اطلاع رسانی افغانستان. http://www.afghanpaper.com/nbody.php?id=14533
28- خبرگزاری تسنیم. http://bit.ly/2IvhLC0
29- دویچه وله. http://bit.ly/2uLXNkz
 


کد مطلب: 1319

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/analysis/1319/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir