کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

بررسی بازگشت مجدد آمریکا به افغانستان

ابعاد و پیامدهای احتمالی همکاری امنیتی آمریکا و طالبان

21 آذر 1401 ساعت 13:56

آمریکایی‌ها به ناچار پس از بیست سال جنگ پر تلفات و با هزینه سنگین، شکست را متقبل شده و افغانستان را ترک کردند. با این حال این خروج، پایان ماجراجویی‌های آمریکا در افغانستان نخواهد بود. فرضیه قریب به یقین این است که افغانستان دارای جاذبه‌های فراوانی است که این جاذبه‌ها هرگز نمی‌گذارند، افغانستان توسط آمریکا به فراموشی سپرده شود. ناظر به چنین فرضیه‌ای، آمریکا علی‌رغم پذیرش شکست و گریز از خاک افغانستان، در تلاش است تا فضا را طوری مدیریت کند که امکان بازگشت مجدد خود را به افغانستان، مهیا کند.
آمریکا احتمالا از ابزارهای مختلفی برای واداشتن طالبان به همکاری امنیتی استفاده خواهد کرد. چنانچه شواهد نشان می‌دهند، واشنگتن در همین مسیر در حرکت است.


مطالعات شرق/

میراحمد مشعل*
 
آمریکایی‌ها به ناچار پس از بیست سال جنگ پر تلفات و با هزینه سنگین، شکست را متقبل شده و افغانستان را در سال گذشته میلادی ترک کردند. با این حال می‌توان پرسید که آیا آن خروج، پایان ماجراجویی‌های آمریکا در افغانستان خواهد بود؟ قطعاً‌ پاسخ منفی است؛ فرضیه قریب به یقین این است که افغانستان دارای جاذبه‌های زیادی است که این جاذبه‌ها هرگز نمی‌گذارند، افغانستان توسط آمریکا به فراموشی سپرده شود. ناظر به چنین فرضیه‌ای، آمریکا علی‌رغم پذیرش شکست و گریز از خاک افغانستان، در تلاش است تا فضا را طوری مدیریت کند که امکان بازگشت مجدد خود را به افغانستان، مهیا کند.

گذشته از هر چیز دیگر، صورت عینی که دال بر توقع بازگشت مجدد آمریکا به افغانستان است، نوع رفتار آمریکا در قبال حکومت طالبان، کمک‌های آمریکا و بویژه کمک‌های نقدی است که به صورت مداوم به کابل ارسال می‌شود. هر چند این کمک‌ها به دلایل بشردوستانه ضروری است و از آدرس جامعه جهانی صورت می‌‌گیرد اما قطعاً موافقت آمریکا شرط اساسی اجرایی شدن آن است. از این توضیح می‌توان نتیجه گرفت که احتمالاً کمک‌های اقتصادی و انسانی آمریکا به افغانستان، مقدمات فراهم‌سازی ورود مجدد امنیتی آن کشور به افغانستان است با این تفاوت که این بار آمریکایی‌ها روی همکاری طالبان حساب کرده‌اند. این که آیا طالبان تن به چنین همکاری خواهند داد یا خیر، بحث دیگری است اما در این یادداشت با فرض این که چنین همکاری صورت گیرد، به این می‌پردازیم که این همکاری در چه ابعادی قابل تصور است و پیامدهای احتمالی آن در سطح داخلی و منطقه‌ای چگونه خواهد بود؟
 
ابعاد همکاری امنیتی دوجانبه
برای درک ابعاد احتمالی همکاری امنیتی آمریکا و حکومت طالبان بر اساس نیت‌خوانی آمریکایی‌ها می‌توان چند بُعد را برجسته دانست. بُعد اول و ظاهری احتمال شکل‌گیری همکاری امنیتی دوجانبه به منظور رصد و سرکوب گروه‌هایی خواهد بود که توسط آمریکا دشمن تعریف شده‌اند. این گروه‌ها شامل القاعده و داعش و دیگر گروه‌هایی هستند که آمریکا حضور و فعالیت آنها را تروریستی تعریف کرده است. آمریکا که همواره به صورت تلویحی تحمل حکومت طالبان را در افغانستان، به قطع ارتباط طالبان با القاعده و مبارزه با داعش و سایر گروه‌های تروریستی منوط کرده است، همچنان تمایل خود را به همکاری با طالبان در این زمینه به طرق غیر مستقیم نشان داده است. جدا از این که آمریکائی‌ها تا چه میزان در این راستا صداقت دارند -که یقیناً نمی‌توان بر صداقت آنها اطمینان داشت -  این موضوع بهانه خوبی برای ایجاد همکاری دوجانبه است. هر چند که طالبان به عنوان یک حکومت این اختیار را دارد که برای استحکام پایه‌های حکومت خود با هر کشوری وارد تعامل و همکاری‌های امنیتی برای مقابله با تهدیدهای مورد توجه خود شود، اما در صورت رقم خوردن و برجسته شدن همکاری حکومت طالبان با آمریکا در این خصوص، همان داستان جمهوریت تکرار خواهد شد. چنان که در بیست سال گذشته علی‌الظاهر آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم در افغانستان حضور نظامی داشت و با حکومت گذشته پیمان امنیتی بسته بود، اما در عمل اهداف و مقاصد دیگری توسط آن کشور دنبال می‌شد.
 
موضوع دیگری که احتمالاً باعث‌ می‌شود طالبان وادار به همکاری‌های امنیتی با آمریکا شود، حافظت از نمایندگی‌های سیاسی آمریکا در افغانستان در صورت افتتاح مجدد است. در این حالت، حضور مجدد آمریکا در افغانستان با تعریف دیگری و در مقیاس متفاوتی نسبت به گذشته خواهد بود. چنانچه قبلاً بیان شد، آمریکایی‌ها برای تأمین اهداف منطقه‌ای خود، هیچ‌گاه دست از حضور مجدد گسترده، پیچیده و منظم در افغانستان برنخواهند داشت و قطعاً‌ از هر وسیله‌ای برای وادار کردن طالبان به همکاری استفاده خواهند کرد. با این که احتمال وقوع چنین چیزی در کوتاه‌مدت بعید است اما در صورتی که شرط اصلی آمریکایی‌ها برای شناسایی حکومت طالبان و بازگشایی سفارت آن کشور در افغانستان حضور نیروهای نظامی به بهانه تأمین امنیت اماکن دیپلماتیک باشد، احتمالاً طالبان به این امر تن دهند.

مورد دیگری که تقربیاً سهل‌الوصول‌تر از موارد دیگر است، در اختیار گذاشتن فضای افغانستان برای فعالیت آمریکا در جمع‌‌آوری اطلاعات است. با این که آمریکایی‌ها در حال حاضر نیز می‌توانند به راحتی در فضای افغانستان پرسه بزنند اما به دلیل اعتراض‌های مقام‌های کنونی کابل و ایجاد حساسیت‌ها،‌ از چنین اقداماتی خودداری می‌کنند. ولی در صورتی که حکومت طالبان در این زمینه به آمریکایی‌ها چراغ سبز نشان دهد، آمریکا می‌تواند به راحتی در اطراف و اکناف افغانستان هواپیماهای تجسسی خود را به پرواز درآورد.   
 
پیامد‌ها    
پیامدهای همکاری‌های امنیتی آمریکا با حکومت طالبان از زوایای مثبت و منفی قابل بررسی است. زوایای مثبت آن، برخورداری حکومت طالبان از کمک‌های بی‌دریغ مالی و حمایت‌های غیر مستقیم سیاسی و در صورت گسترش همکاری‌ها، حمایت‌های مستقیم سیاسی خواهد بود. منفعت دیگر حکومت طالبان از همکاری با آمریکا،‌ امکان تجهیز و ترمیم تسلیحات نظامی آمریکایی است که در حال حاضر بخش اعظم تجهیزات مورد استفاده طالبان را تشکیل می‌دهند. این موضوع از آن جهت مهم است که آمریکا در بیست سال گذشته بنیان نظامی افغانستان را از سیستم روسی به سیستم‌ آمریکایی تغییر داد. چنین تغییری وابستگی نظامی افغانستان از سیستم‌های شرقی به غربی را سبب شده و موجب می‌شود که طالبان مجبور شوند برای تأمین مهمات و قطعات تسلیحات و تجهیزات خود دست نیاز به سوی آمریکا دراز کنند. از این‌رو در صورت همکاری طالبان با آمریکا طبیعتاً‌ واشنگتن مجراهای تأمین نیازمندی‌های نظامی طالبان را باز خواهد کرد.
 
پیامدهای منفی همکاری امنیتی طالبان با آمریکا، در چند سطح قابل بررسی است. در سطح اول، در صورت همکاری امنیتی طالبان با آمریکا دو دستگی شدیدی بین طالبان به‌ وجود خواهد آمد. طالبان که از بدو ظهور به عنوان گروه یکپارچه جهادگرا معرفی شده، در صورتی همکاری مستقیم با آمریکا به احتمال زیاد دچار دو دستگی موافقین و مخالفین چنین امری می‌شوند و سطح رهبری راست‌آیین طالبان و نیروهای جنگی وفادار به آنها با بخش دیگری که موافق همکاری‌های حکومت طالبان با آمریکا هستند، دچار اختلاف خواهند شد. این امر موجب می‌شود که انسجام درونی طالبان از میان رفته و شکاف عمیقی میان آنها به وجود آید که برآیند آن ممکن است باعث انشعاب در گروه شده و حتی منجر به درگیری داخلی شود.

پیامد منفی دیگر، تحریک گروه‌های دیگر علیه طالبان خواهد بود. در حال حاضر بزرگ‌ترین گروهی که علیه طالبان فعالیت کرده و عملاً‌ با حکومت طالبان درگیر بوده، گروه داعش است. هر چند تأثیر همکاری آمریکا و طالبان بر داعش دو پهلو است اما، در صورت برملا شدن همکاری امنیتی طالبان با آمریکا، داعش می‌تواند از آن استفاده تبلیغاتی کرده و با تحریک نیروهای خود و جذب سایر نیروهای مستعد، علیه طالبان جهاد دیگری را شروع کند. حتی این احتمال نیز وجود دارد که بخشی از طالبان ایدئولوژیک همانند گذشته به جبهه داعش بپیوندند. بنابراین، همکاری طالبان با آمریکا ولو که به شکل ظاهری به قصد سرکوب داعش عنوان شود، در اصل دردسر کلان‌‌تری برای طالبان ایجاد خواهد کرد چه اینکه در حال حاضر نیز چنان است.

پیامد منفی دیگر، تحریک کشورهای منطقه علیه حکومت طالبان خواهد بود. طبق نظریه‌ای هر زمانی که یک قدرت بزرگ در افغانستان حضور یابد، موضوع افغانستان منطقه‌‌ای و جهانی می‌شود. تاریخ معاصر افغانستان نشان می‌دهد که این کشور هر زمان که با یکی از قدرت‌های بزرگ وارد همکاری امنیتی شده، بحران و جنگ و مداخله دیگر قدرت‌ها را شاهد بوده است. آرامش افغانستان در طول یک سال و اندی گذشته، بیش از هر چیز ناشی از خروج آمریکا و تعهد طالبان بر عدم نزدیکی با یک قدرت خارجی بوده است. در صورتی که این تعهد به هر بهانه‌ای شکسته شود آن هم در همکاری با بزرگ‌‌ترین قدرت ماجراجوی جهان که تمام قدرت‌های آسیایی مخالف آن هستند، به طور قطع افغانستان بار دیگر به میدان جنگ‌های نیابتی تبدیل خواهد شد؛ زیرا قدرت‌های همسایه افغانستان به هیچ وجه اجازه نخواهند داد که آمریکا بار دیگر در این کشور لانه گزیند و به صورت خزنده به دنبال تحقق اهداف مغرضانه خود در مناطق اطراف افغانستان باشد.  
 
جمع‌بندی
آمریکا احتمالا از ابزارهای مختلفی برای واداشتن طالبان به همکاری امنیتی استفاده خواهد کرد. چنانچه شواهد نشان می‌دهند، واشنگتن در همین مسیر در حرکت بوده و امید است که طالبان با محاسبه درست و منطقی از پیامد‌های مخرب آن، افغانستان را بار دیگر به میدان جنگ و درگیری تبدیل نکند.
اتخاذ یک سیاست واضح امنیتی، سیاسی و اقتصادی حول محور همکاری در سطح منطقه، می‌تواند سطح نیاز حکومت طالبان را به همکاری آمریکا کاهش داده و پیامدهای وسیع همکاری امنیتی کابل – واشنگتن را قابل مدیریت سازد.
انتهای مطلب/

*کارشناس ارشد روابط بین‌الملل


کد مطلب: 3306

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/analysis/3306/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir