هفتمین نشست مشورتی «فرمت مسکو» دربارۀ افغانستان، در پانزدهم مهر (۷ اکتبر) در مسکو برگزار شد. در این نشست، نمایندگان ویژه و مقامهای ارشد افغانستان، هند، ایران، قزاقستان، چین، قرقیزستان، پاکستان، روسیه، تاجیکستان و ازبکستان حضور داشتند. برای نخستین بار بود که هیأت حکومت طالبان به ریاست مولوی امیرخان متقی، وزیر خارجۀ حکومت طالبان، به عنوان عضو رسمی در نشست فرمت مسکو حضور یافت و بیانیۀ پایانی آن را امضا کرد. این نشست در واقع تریبونی بود که هم دیدگاه رسمی حکومت طالبان دربارۀ مسائل منطقهای و بینالمللی در آن مطرح شد و هم کشورهای منطقه و همسو، مواضع رسمی خود را دربارۀ تحولات افغانستان و منطقه بیان کردند.
مقدمه
مطالعات شرق | هفتمین نشست مشورتی «فرمت مسکو» دربارۀ افغانستان، در پانزدهم مهر (۷ اکتبر) در مسکو برگزار شد. در این نشست، نمایندگان ویژه و مقامهای ارشد افغانستان، هند، ایران، قزاقستان، چین، قرقیزستان، پاکستان، روسیه، تاجیکستان و ازبکستان حضور داشتند. برای نخستین بار بود که هیأت حکومت طالبان به ریاست مولوی امیرخان متقی، وزیر خارجۀ حکومت طالبان، به عنوان عضو رسمی در نشست فرمت مسکو حضور یافت و بیانیۀ پایانی آن را امضا کرد. این نشست در واقع تریبونی بود که هم دیدگاه رسمی حکومت طالبان دربارۀ مسائل منطقهای و بینالمللی در آن مطرح شد و هم کشورهای منطقه و همسو، مواضع رسمی خود را دربارۀ تحولات افغانستان و منطقه بیان کردند.
محورها و رویکرد سخنان وزیر خارجۀ طالبان
سخنرانی وزیر امور خارجۀ طالبان، در نشست هفتم فرمت مسکو، نقطۀ عطفی در تعاملات بینالمللی حکومت طالبان محسوب میشود. با این سخنرانی، برای اولین بار نمایندۀ حکومت طالبان به عنوان عضو رسمی در یک نشست مهم منطقهای معرفی شد. وزیر خارجۀ حکومت طالبان در این سخنرانی هدفمندانه تلاش کرد تا چهرۀ طالبان را بهجای یک گروه مسلح قبل از سال ۱۴۰۰، بهعنوان یک حکومت با ظرفیت و مشروعیت بازتعریف کند. محتوای سخنرانی وزیر خارجۀ طالبان در سه بخش داخلی، منطقهای و بینالمللی طراحی شده بود.
1. بخش داخلی: مشروعیت و ثبات افغانستان
مولوی امیرخان متقی در این بخش از سخنان خود بر دستاوردهای داخلی و توانایی حکومت طالبان در ادارۀ کشور بیشتر تأکید کرد. او به چالشهای امنیتی گذشته، مقابله با گروههای مسلح، قاچاق اسلحه و مواد مخدر و استقلال مالی حکومت اشاره و تلاش کرد تصویر طالبان را به جای یک جنبش مسلح در گذشته، به صورت یک حکومت توانمند در شرایط کنونی نشان دهد.
امیرخان متقی تأکید کرد که همزمان با رویکار آمدن حکومت طالبان، چالشهای امنیتی بزرگی برای کشور به ارث رسیده بود؛ از جمله گروه داعش، مافیای مواد مخدر، قاچاق اسلحه و سایر عواملی که افغانستان را از منطقه و جهان منزوی کرده بودند. او گفت که خوشبختانه این تهدیدها اکنون به خوبی مدیریت شدهاند.
در حوزۀ توسعۀ ملی، او اشاره کرد که حکومت طالبان برای نخستین بار راهبرد پنجسالۀ توسعۀ ملی را اعلام کرده است که هدف آن تقویت بنیانهای اقتصادی کشور از طریق رشد تولید، افزایش سرمایهگذاری، توسعۀ صادرات و گسترش زیرساختهاست. او به پیشرفتهای اقتصادی افغانستان پرداخت و رشد تولید ناخالص داخلی و توسعۀ صنعتی را از دستاوردهای مهم چهار سال اخیر خواند و تصریح کرد که «تولید ناخالص داخلی از ۱۴.۴ میلیارد دلار به ۱۷.۴ میلیارد رسیده و شمار کارخانهها از ۳۵۰۰ به بیش از ۶۰۰۰ افزایش یافته است.»
بر اساس شواهد، این گفتههای وی حاوی نکاتی مثبت است که با واقعیتهای افغانستان تاحدودی مطابقت دارد. با این حال، ادعاهایی مانند ریشهکن شدن تروریسم و مافیای مواد مخدر بدون ارائۀ آمار توسط نهادهای مستقل، نیازمند تأیید میدانی است. سخنان متقی در حوزۀ اقتصادی، گرچه نشانگر جهتگیری مثبت در زمینۀ توسعه است، اما از منظر تحلیل اقتصادی، ارائۀ ارقام دقیق و روندهای آماری، بدون اشاره به منبع یا شاخصهای معتبر بینالمللی و نهادهای بیطرف، باعث میشود اعتبار این آمارها تا حدی مورد سؤال باشد. از همه مهمتر، وی نسبت به نگرانی و مطالبات داخلی افغانستان در خصوص تشکیل دولت فراگیر، حقوق زنان، پیروان مذاهب، حق آموزش و کار زنان و دختران هیچ اشارهای نکرد و دریچهای از امید را نگشود.
2. بخش منطقهای: همگرایی و همکاری با کشورهای همسایه
در این بخش، وزیر خارجۀ حکومت طالبان به نقش افغانستان در ثبات منطقهای و همگرایی اقتصادی اشاره کرد. او بر لزوم همکاری مشترک در مبارزه با مواد مخدر، مدیریت تهدیدهای امنیتی و ارتقای اعتماد متقابل با کشورهای همسایه تأکید داشت. او تصریح کرد: «امارت اسلامی عزم راسخ دارد که افغانستان را به نقطۀ پیوند و اتصال برای توسعۀ اقتصادی منطقه تبدیل کند.»
وزیر خارجۀ حکومت طالبان ابراز داشت که حضور غیرقانونی نیروهای خارجی در بیست سال گذشته و همکاری برخی کشورها با این حضور، عوامل اصلی بیثباتی امنیتی در منطقه بودهاند و افزود که خوشبختانه در چهار سال اخیر تمامی عوامل ناامنی در افغانستان ریشهکن شدهاند. او تصریح کرد: «افغانستان دیگر تهدیدی امنیتی نیست، بلکه به شریکی برای ثبات منطقه و فرصتی برای توسعۀ اقتصادی بدل شده است.»
در خوشبینانهترین حالت، وضعیت امنیتی موجود در افغانستان دستاورد مهمی برای افغانستان است، ولی وزیر خارجۀ حکومت طالبان در این سخنرانی به ملاحظات، مطالبات و نگرانیهای کشورهای منطقه، تعامل امنیتی و اطلاعاتی مشترک منطقهای برای مبارزه با «داعش خراسان» و دیگر گروههای افراطی بهصورت صریح نپرداخت و نقشۀ راهی را مطرح نکرد.
3. بخش بینالمللی: مشروعیت و تعامل جهانی
وزیر امور خارجۀ حکومت طالبان بر تعامل با کشورهای جهان بر پایۀ احترام متقابل، گفتوگو و مشارکت فعال تأکید کرد. او به شناسایی رسمی حکومت طالبان توسط روسیه اشاره کرد و از کشورهای منطقه و جهان خواست که این راه را ادامه دهند.
امیرخان متقی، سیاست خارجی افغانستان را مبتنی بر تعامل مثبت و احترام متقابل با همه کشورهای جهان معرفی کرد و گفت: «امارت اسلامی افغانستان خواهان روابط خوب با همۀ کشورهای جهان بر مبنای احترام متقابل و گفتوگوست.» وی یادآور شد که «در چارچوب یک سیاست متوازن و مبتنی بر اقتصاد، خواهان آن هستیم که افغانستان را بخشی از جامعۀ جهانی بگردانیم.»
از منظر تحلیل ژئوپلیتیکی، این موضع نشاندهندۀ تلاش حکومت طالبان برای کاهش وابستگی تاریخی به یک محور خاص و حضور فعال در نظم چندقطبی موجود است که دارای یک پیام مثبت است، ولی این ادعاها نیازمند اثبات است.
تنها سیر تحولات آتی منطقه و جهان و رفتار حکومت طالبان در آینده میتواند این ادعاها را به واقعیت تبدیل کند.
محتوا و موضعگیری نشست مسکو
رویکرد و موضعگیری بیانیۀ پایانی نشست هفتم فرمت مسکو بازتاب واضحی از تعاملات منطقهای و بینالمللی پیرامون وضعیت افغانستان و سیاستهای حکومت طالبان است. این بیانیه حاوی چند محور مهم است:
تأیید استقلال و وحدت افغانستان: در این بیانیۀ مشترک، کشورهای شرکتکننده حمایت خود را از افغانستان بهعنوان کشوری مستقل، متحد و صلحآمیز، مجدداً اعلام کردند. این محور نشاندهندۀ توافق عمومی دربارۀ ضرورت ثبات داخلی افغانستان برای امنیت منطقهای است.
توسعۀ همکاری اقتصادی و سرمایهگذاری: بیانیه بر ارتقای مبادلات اقتصادی، اجرای طرحهای سرمایهگذاری منطقهای و حوزههای کلیدی مانند بهداشت، فقرزدایی، کشاورزی و مدیریت بلایا تأکید دارد. کشورهای شرکتکننده، در این بیانیه تصریح کردهاند که حمایت از ادغام افغانستان در سیستمهای اتصال منطقهای، از جمله شبکههای ترانزیتی و انرژی، اهمیت راهبردی داشته و افغانستان را به نقطۀ کانونی تعاملات اقتصادی تبدیل میکند.
حمایت بشردوستانه و عدم سیاسیسازی کمکها: کشورهای شرکتکننده بر ادامۀ حمایتهای انسانی و تشدید کمکهای اضطراری تأکید کرده و مخالفت خود را با سیاسیسازی کمکها اعلام کردند. این موضوع نشاندهندۀ حساسیت منطقه و جامعۀ جهانی نسبت به مشکلات انسانی و تلاش برای حفظ بیطرفی در توزیع کمکها در افغانستان است.
تقویت همکاریهای ضدتروریسم: بیانیه بر اهمیت اقدامهای جامع برای مقابله با تروریسم و جلوگیری از استفاده از خاک افغانستان برای تهدید امنیت منطقه و جهان تأکید دارد که بازتاب نگرانی کشورهای منطقه و جامعۀ بینالمللی دربارۀ امنیت و ثبات طولانیمدت افغانستان است.
نقش چارچوبهای منطقهای و مسئولیت کشورهای کلیدی: کشورهای شرکتکننده به نقش مهم همکاریهای منطقهای در مدیریت بحرانها و توسعۀ افغانستان اشاره کرده و از کشورهایی که مسئول وضعیت فعلی افغانستان هستند خواستند به تعهدهای خود در حوزۀ توسعۀ اقتصادی عمل کنند.
مخالفت جمعی با بازگشت دوبارۀ آمریکا: مخالفت کشورهای منطقه با هر نوع استقرار زیرساختهای نظامی آمریکا در افغانستان و کشورهای همسایه، بازتاب نگرانی جمعی نسبت به احتمال تنشهای نظامی آینده و تأثیرات ناگوار آن بر صلح منطقهای است.
پیامهای بیانیۀ پایانی
۱. پذیرش افغانستان به عنوان کنشگر منطقهای: کشورهای شرکتکننده، بهویژه روسیه، چین و ایران، بر اهمیت ادغام فعال افغانستان در سیستمهای اتصال منطقهای تأکید کردهاند که نشاندهندۀ تلاش برای کاهش حاشیهنشینی و انزوای افغانستان و بهرهبرداری از موقعیت جغرافیایی راهبردی آن است.
۲. محدودیت مداخلات نظامی خارجی: مخالفت با استقرار زیرساختهای نظامی در افغانستان و کشورهای همسایه، پیام روشنی را به قدرتهای خارجی مبنی بر لزوم اجتناب از تشدید تنش و رقابت نیابتی، ارسال میکند.
۳. توازن سیاسی و اقتصادی: با تأکید بر همکاریهای اقتصادی و ضدتروریسم، بیانیه در پی ایجاد شبکهای از تعاملات چندجانبه و توازن منافع میان کشورهای منطقه است.
۴. تثبیت چارچوبهای منطقهای: حمایت از چارچوبهای منطقهای نشان میدهد که کشورهای عضو تمایل دارند مسائل افغانستان را در چارچوب همکاری منطقهای حل کنند و نه صرفاً از طریق اقدامهای یکجانبه یا فشار خارجی.
از سوی دیگر، حکومت طالبان تلاش کرد برای مدیریت نزاع تی تی پی با ارتش پاکستان و نیز ابراز حسننیت به اسلامآباد، نقش میانجی میان پاکستان و طالبان پاکستان را ایفا کند. همچنین حکومت طالبان با درخواست پاکستان برای کمک به نابودی گروه طالبان پاکستان موافقت نکرد. این رویکرد کابل، این شائبه را ایجاد کرد که گویا طالبان افغانستان در تلاش است از گروه طالبان پاکستان به عنوان یک ابزار بازدارنده یا یک مزیت در کنشگری سیاسی با دولت پاکستان استفاده کند.
با این برداشت، متقابلاً، استراتژیستهای پاکستان نیز گزینۀ دیرینۀ ارتباط با مخالفان دولت مرکزی افغانستان را در راهبرد خود حفظ کردند تا بهعنوان رفتار متقابل، از مخالفان طالبان بهعنوان ابزار کنترل رفتارهای حکومت طالبان افغانستان استفاده کنند.
در صورتی که حکومت طالبان بار دیگر این ادعای تاریخی منازعه ارضی با پاکستان را در دستور کار قرار دهد، پاکستان نوع نگاه خود را در قبال مخالفان طالبان که در گذشته هم نشان دادهاند اهتمامی به بحث دیورند ندارند و خواهان دامن زدن به آن نیستند، دوباره ارزیابی خواهد کرد و با حمایت از آنها رفتار تقابلی را در برابر طالبان در پیش خواهد گرفت.
نقد و ارزیابی بیانیۀ پایانی
از منظر تحلیلی، بیانیۀ نشست مسکو دارای ویژگیهای مثبت و نیز محدودیتهایی است که بررسی آنها برای فهم واقعبینانۀ جایگاه افغانستان ضروری است. این بیانیه لحن صلحآمیز و اجماعی دارد و بر واژگانی مانند «حمایت بیدریغ»، «توسعۀ پایدار» و «همکاری منطقهای» تأکید کرده که نشاندهندۀ تلاش برای تثبیت وحدت و ثبات داخلی است. همچنین، بیانیه تلاش کرده است توازن میان حاکمیت ملی افغانستان و انتظارات بینالمللی را نشان دهد و اهمیت توسعۀ اقتصادی، انسانی و بهداشتی را بیشتر برجسته کند که این امر نشاندهندۀ درک واقعگرایانۀ کشورهای منطقه از ظرفیتها و نیازهای افغانستان است.
با این حال، بیانیه، محدودیتهای روشنی نیز دارد. اظهارات مربوط به نقش افغانستان به عنوان نقطۀ کانونی اقتصادی و امنیتی منطقه از لحاظ سیاسی دلگرمکننده است ولی شواهد نشان داده که ژئوپلیتیک افغانستان در عین فرصت، بنا به هر دلیلی بخشی از چالشهای افغانستان و منطقه است. ژئوپلیتیک افغانستان تاکنون به عنوان میدان رقابت توسط قدرتهای بزرگ و کشورهای همسو با آنها، مورد استفاده قرار گرفته است که البته ناشی از ضعف دولتهای افغانستان نیز بوده است.
در حوزۀ اقتصادی نیز، گرچه بیانیه بر عزم مشترک کشورها بر توسعه و سرمایهگذاری در افغانستان اشاره دارد، اما چالشهایی مانند تأثیر تحریمها، نابرابریهای منطقهای و حتی رقابتهای ناسالم منطقهای، فقدان زیرساختها در افغانستان و ظرفیت محدود دستگاههای اجرایی افغانستان، موانع بزرگی در پیشِ رو هستند که برای آن راهکار یا تصمیم مشخصی ارائه نشده است.
از همه مهمتر، برخلاف انتظار مردم افغانستان، در بیانیۀ رسمی نشست فرمت مسکو به نگرانیهای اصلی مردم افغانستان راجع به تدوین قانون اساسی، زنان و آموزش دختران اشارهای نشده است. این نشان میدهد که نه تنها در این نشستهای منطقهای، اقوام، پیروان مذاهب و زنان افغانستان نمایندۀ غیرحکومتی ندارند، بلکه بین نگرانی کشورهای منطقه با نگرانیهای اساسی مردم و شهروندان افغانستان نیز یگانگی وجود ندارد. این مورد را میتوان بزرگترین نقد به نشست فرمت مسکو دانست.
آیندۀ افغانستان در پرتو فرمت مسکو و حاکمیت طالبان
از منظر آیندهپژوهانه، وضعیت کنونی افغانستان را میتوان در بستر سه روند اصلی تحلیل کرد: تثبیت داخلی حکومت طالبان، بازآرایی ژئوپلیتیکی منطقه و شکلگیری نظم چندقطبی جهانی. اگر حکومت طالبان بتواند میان مشروعیت داخلی و تعامل بینالمللی توازن ایجاد کند، افغانستان میتواند از وضعیت انزوا خارج شده و به موقعیتی دست یابد که در آن نقش اتصالدهندۀ آسیای مرکزی، جنوب و غرب آسیا را ایفا کند. با این حال، تداوم سیاستهای بسته و انحصاری، محدودیتهای اجتماعی و عدم شکلگیری دولت فراگیر، تهدیدی جدی برای آیندۀ ثبات سیاسی و انسجام اجتماعی افغانستان است.
فرمت مسکو، با حضور قدرتهای منطقهای، در واقع تلاشی برای ساخت چارچوب منطقهای در مدیریت بحران افغانستان است؛ چارچوبی که جایگزین رویکردهای مداخلهگرایانۀ غرب شود و افغانستان را از میدان رقابت نیابتی، به محور همکاری اقتصادی و امنیتی تبدیل کند. با این حال، این چارچوب زمانی اثربخش خواهد بود که از سطح بیانیههای دیپلماتیک فراتر رود و به سازوکارهای اجرایی در زمینۀ مبارزه با تروریسم، توسعۀ زیرساختها و تقویت ظرفیتهای حکومتی و ملی افغانستان منتهی شود.
در سطح منطقهای و جهانی، حکومت طالبان همچنان در مرحلۀ «انتظار مشروعیت» قرار دارد. کشورهای بزرگ، بهویژه چین، روسیه و ایران، سیاستی عملگرایانه و مشروط را دنبال میکنند. با همین دیدگاه، کشورهای مهم منطقهای به جز روسیه در عین تعامل، از بهرسمیتشناسی رسمی حکومت طالبان خودداری کردهاند. آیندۀ تعامل منطقه و جهان با حکومت طالبان بستگی به توان این حکومت در ایجاد اصلاحات حداقلی، تضمین حقوق اساسی شهروندان و جلوگیری از تبدیلشدن افغانستان به پناهگاه گروههای افراطی دارد. دوری افغانستان از میدان رقابت کشورهای رقیب نیز اهمیت ویژه دارد. حکومت طالبان باید توازن را در سیاست خارجی خود با جهان و منطقه حفظ کند؛ مخصوصاً در بعد منطقهای، رعایت توازن بین هند و پاکستان در سیاست خارجی افغانستان بسیار حائز اهمیت است.
در مجموع، موفقیت حکومت طالبان در مسیر تثبیت مشروعیت و توسعۀ افغانستان، بهشدت وابسته به ترکیبی از مدیریت کارآمد داخلی، همکاری منطقهای واقعی و تعامل مشروط با جامعۀ جهانی است. غفلت از این اصول میتواند موجب بازتولید بحرانهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی شود. در حالیکه اجرای این راهکارها، افغانستان را قادر خواهد ساخت نقشی فعال و سازنده در معادلات منطقهای و جهانی ایفا کند.
جمعبندی
در یک جمعبندی کوتاه میتوان گفت نشست هفتم فرمت مسکو نهتنها بازتاب دهندۀ رویکرد جدید منطقه نسبت به افغانستان است، بلکه میتواند نقطۀ آغاز گذار این کشور از انزوا به تعامل هدفمند باشد. آیندۀ افغانستان در گرو توانایی حکومت طالبان برای بهرهگیری از این فرصت و ایجاد توازن میان اقتدار داخلی، همکاری منطقهای و اعتماد بینالمللی است.
اگر این مسیر با عزم و همکاری عملی حکومت طالبان در ایجاد اصلاحات تدریجی، پایهگذاری حکمرانی ملی و پاسخگو و همسویی برای ادغام در نظم منطقهای همراه شود، فرمت مسکو ظرفیت آن را دارد که از یک نشست مشورتی به یک چارچوب مؤثر برای ثبات پایدار در افغانستان و همگرایی منطقهای بدل شود.