کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

گفتگو با عضو تیم مذاکره کننده افغانستان در دوحه

تشریح تغییرات و سیاست‌های طالبان

11 بهمن 1399 ساعت 13:33

درباره طرح "دولت اسلامی" باید گفت که موسسه تحقیقاتی "رند" نقشه راهی را درباره افغانستان تهیه کرده که شامل 200 صفحه است. متن انگلیسی این طرح از سوی برخی مقامات آمریکایی به بعضی از جوانب داده شده است. پیش از این که به قطر سفر کنیم به این متن دسترسی پیدا کردیم، اما در میز گفتگو هنوز هیچ بحثی در این مورد به میان نیامده است. در حاشیه مذاکرات قطر، ناظرین خارجی و نمایندگان کشورهای مختلفی حضور دارند و این مسأله را به عنوان یک طرح ابتدایی و پیش نویس مطرح کرده اند. در این پیش نویس از ایجاد یک "حکومت مشارکتی" سخن گفته شده است.
اگر بنا باشد با طالبان به تفاهم برسیم، لازم است که حکومت مشترک جدیدی با حضور طالبان ساخته شود. راه منصفانه تری غیر از دوره انتقال برای پایان جنگ و منازعه در افغانستان وجود ندارد.


مطالعات شرق/

بیش از چهار ماه است که از آغاز مذاکرات بینالافغانی میان هیأتهای دولت افغانستان و طالبان میگذرد. در این مدت روایتهای مختلفی در مورد ماهیت فکری و رویکرد طالبان از سوی کارشناسان و تحلیلگران و همچنین برخی از اعضای هیأت افغانستان ارائه شده، اما هنوز پرسشهایی وجود دارد که بیپاسخ مانده است؛ پرسشهایی از این قیبل که آیا طالبان همچنان خواهان احیای امارت اسلامی در افغانستان است؟ تعریف طالبان  از نظام سیاسی آینده چیست؟ روایت طالبان از اسلام چیست؟ این گروه چه دیدگاهی در مورد انتخابات دارد  باور اعضای این گروه در مورد اقلیتهای افغانستان بخصوص شیعیان و نیز حقوق زنان چیست؟ چرا طالبان با برقراری آتش بس مخالفت میکند؟ موسسه مطالعات راهبردی شرق برای پاسخ به این سئوال‌ها گفتگویی با "عبدالحفیظ منصور"، عضو هیأت مذاکرهکننده دولت افغانستان در دوحه انجام داد.
 
سئوال: شخصیت ها و چهره های سیاسی که با طالبان دیدار کرده اند، برداشت های ضد و نقیضی از این گروه ارائه داده اند؛ برخی معتقد هستند که رهبران طالبان مانند دوران امارت اسلامی نمی اندیشند و برخی دیگر مصرانه معتقد هستند که این گروه هیچ تغییری نکرده است. اگر تغییر را در دو شاخص اندیشه و رفتار بررسی کنیم، از نظر شما که از نزدیک با هیأت مذاکره کننده طالبان در ارتباط هستید، آیا رهبران طالبان تغییر کرده اند؟!
منصور:
به باور من، در طول مدتی که از نزدیک با آنها دیدار داشته ام، ذهنیت طالبانی در بنیاد تغییری نکرده و شاهد تغییر دیدگاه این گروه نسبت به مسائلی چون حکومت داری، حقوق زنان، هنر، ادبیات، آزادی و رسانه، مذهب تشیع، روابط بین الملل و... نیستیم. از دید طالبان، جهان همچنان به "دارالاسلام" و "دارالحرب" تقسیم شده است.
اما دو تغییری که می توانم بیان کنم، این است:
بر اساس موافقتنامه ای که سال گذشته طالبان با آمریکایی ها در دوحه امضا کردند، عملا مفهومی به عنوان "دولت ملی" را پذیرفته‌اند. به این معنا که آنها منافع افغانستان را از سایر کشورهای اسلامی جدا کرده و تعهد سپردند دیگر در قلمرو خود به جنگجویان غیرافغانستانی اجازه فعالیت نمی دهند و رابطه خود را با القاعده، داعش و سایر گروه هایی که از کشورهای دیگر آمده‌اند، قطع می‌کنند. طالبان پیش از این "جهان وطنی" فکر می کردند، اعتقادی به این مرزها نداشتند و اموری به نام "منافع ملی، مصالح ملی و وحدت ملی" مفهومی برای  آنها نداشت. 20 سال پیش که "ملا عمر" از تسلیم کردن "اسامه بن لادن" به آمریکا سر باز زد، به این دلیل بود که فکر می کرد بین مسلمانان مرزی نیست و این قلمرو را یکی می‌دانست، بر این اساس، طالبان دفاع از اسامه بن لادن را برای خود "واجب شرعی" می شمردند و جنگ با آمریکا را به جان خریدند، ولی امروز وقتی با آمریکا موافقتنامه امضا کردند، یک تفاوت اندیشه ای در این گروه دیده می شود.
نکته دوم، برخی از اعضای طالبان در سال های گذشته دو دوره آموزشی کوتاه مدت فن مذاکره را در نروژ و در موسسه آلمانی "برگاف" دیدند و این آموزش‌ها، آنها را قادر ساخته که چگونه از تاکتیک و شیوه های مذاکره استفاده کنند.
من تنها تفاوت در گروه طالبان را در همین دو مورد می بینیم، در غیر آن، در "دستار"(عمامه) طالبان، لباس، رنگ ریش و... آنها تفاوتی دیده نمی شود. به عنوان مثال، اعضای هیأت مذاکره کنده طالبان در همین شهر بسیار مدرن دوحه، با همان حال و هوای افغانستان و لباس‌هایی که در پیشاور و کویته بلوچستان می‌پوشیدند، به سر می برند. جالب این است، غیر از دفاتری که برای بحث و مذاکره در نظر گرفته شده و طالبان خود را ناگزیر می بینند پشت میز بنشینند، در همین هتل شرقی که ما هم حضور داریم، یک اتاق وسیع تر برای شب نشینی های خود دارند که در آن، لحاف، تشک و بالشت های وطنی پهن کرده و فقط خود را در چنین حالتی راحت احساس می کنند. در این اتاق می نشینند و گفتگو می کنند. این نشان می دهد که طالبان حتی در مسائل بسیار ابتدایی هم تغییری نیافته‌اند.
 
سئوال: آنچه مطرح کردید، بیشتر به رفتار طالبان برمی گردد. در بحث ایدئولوژی و اندیشه این گروه چه تغییری به میان آمده است؟ شما مباحث بسیار مهمی را در دور دوم مذاکرات پیش رو دارید، به خصوص نوع نظام آینده افغانستان و تعریف بخصوصی که طالبان از آن دارند. برخی در اظهار نظرهای خود به صراحت بیان کرده اند که طالبان خواهان بازگشت امارت اسلامی هستند.
منصور:
ما باید روی همه مسائل بر اساس واقعیت ها، فکت ها و حقایق مشهود صحبت کنیم. هیأت طالبان فهرستی از عناوین و محورهای مذاکرات خود را که شامل 24 مورد بود، به ما ارائه دادند. در یکی از این موارد، در باب دولت اسلامی عنوان شده "نظام جدید اسلامی"، فقط همین! " نظام جدید اسلامی: زعامت". ما چندین بار از آنها خواستیم که این نظام جدید اسلامی را حتی در یک بحث غیررسمی تعریف کنند، اما تا حالا تعریفی برای ما ارائه نشده است. بر این اساس، من نمی توانم از طرف خود بگویم که منظور آنها از چنین نظامی چیست!.
 
سئوال: در روزهای گذشته برخی از رسانه های افغانستان طرحی را درباره "دولت اسلامی" افشا کردند که گویا از سوی زلمی خلیل‌زاد، نماینده ویژه وزیر خارجه  آمریکا برای صلح افغانستان با برخی از مقامات و چهره های سیاسی در کابل در میان گذاشته شده است. به عنوان عضو تیم مذاکره کننده دولت افغانستان چه توضیحی در این باره دارید؟
منصور:
حدود یازده ماه قبل، موسسه تحقیقاتی معروف "رند" طرحی را درباره افغانستان آماده کرده که شامل 200 صفحه است. متن انگلیسی این طرح به تازگی از سوی برخی مقام های آمریکایی به بعضی از جوانب داده شده است. ما پیش از این که به قطر بیاییم، به این متن در کابل دسترسی پیدا کردیم، اما در میز گفتگو هنوز هیچ بحثی در این مورد به میان نیامده است. در حاشیه مذاکرات قطر، ناظرین خارجی و کشورهای مختلفی که اینجا حضور دارند، مانند آمریکایی ها، اروپایی‌ها و نمایندگان سازمان ملل، این مسأله را به عنوان یک طرح ابتدایی و پیش نویس مطرح کرده اند. در این پیش نویس از ایجاد یک "حکومت مشارکتی" سخن گفته شده، که بر اساس آن، طالبان می توانند در حکومت آینده افغانستان شریک شوند، البته با حفظ ارزش هایی مثل انتخابات، آزادی بیان، حقوق بشر و حقوق زنان. چیزی که در این پیش نویس وجود دارد، یک دوره انتقالی در افغانستان تا رفتن به سوی برگزاری یک انتخابات در نظر گرفته شده و آن زمان، یک دولت مشترک با حضور طالبان و دولت افغانستان ساخته می شود.
 
سئوال: یکی از مهم‌ترین پرسش های بی‌جوابی که طالبان همواره از کنار آن گذشته، موضع این گروه در قبال انتخابات بوده است. بر اساس ایدئولوژی طالبان و نیز بر اساس دیدارهایی که با رهبران این گروه داشته اید، طالبان انتخابات را مشروع می‌دانند یا خیر؟ و آیا تن دادن به این امر برای این گروه مقدور خواهد بود؟
منصور:
بله، این پرسش بسیاری از افراد است، اما طالبان تاکنون فهرست موضوعات و دستور کار خود را شرح نداده‌اند، بنابراین من مجاز نیستم به جای آنها شرح دهم. البته طالبان عمدتا در مدارس دینی پاکستان تحصیل کرده‌اند و خود را پیرو "مکتب دیوبندی" می دانند، تمام دانشمندان شبه قاره بخصوص پاکستانی‌ها و آنهایی که رابطه بسیار نزدیکی با طالبان دارند و استادان  این گروه هستند، عملا در انتخابات پاکستان شرکت کرده و فتواهای مختلفی هم در مورد مشروعیت و جایز بودن انتخابات عمومی صادر کرده‌اند.
 
سئوال: شما در ابتدای صحبت خود اشاره کردید که دید و اندیشه طالبان نسبت به زنان، جوانان، آزادی بیان و رسانه‌ها و همچنین شیعیان تغییر نکرده، می شود توضیح بیشتری در این زمینه دهید؟
منصور:
دور اول مذاکرات که توانستیم روی طرزالعمل یا کارشیوه گفتگوها به توافق برسیم، فرصتی بود که بعضی از نکته های مبهم در مورد طالبان برای ما روشن شود. مثلا این گروه وقتی مساله شیعه و سنی مطرح شد، بسیار واضح برای مدتی در برابر "فقه جعفری" موضع گیری کرد، اما زیر فشار تغییر موضع داد. از سوی دیگر، در ترکیب هیأت ما چهار خانم برجسته از افغانستان حضور دارند، اما در روزهای نخستین مذاکرات، بسیاری از اعضای هیات طالبان از نشستن پشت میز و روبروی آنها ابا می ورزیدند.
 
سئوال: در مورد رسانه ها چطور؟
منصور:
ما صحبت هایی در مورد رسانه ها نیز داشتیم. جالب است که اعضای هیأت طالبان؛ رسانه‌های افغانستان را با این آزادی که دارند، "متاع غربی" برمی شمارند. از برخی از اعضای هیأت طالبان شنیده شد، نسل جدیدی که در 20 سال گذشته در افغانستان پرورش یافته و رشد کرده، یک نسل "تربیت یافته آمریکایی" است و با تنفر و بدبینی به آنها نگاه می‌کنند.
 
سئوال: در موضوع فقه جعفری، موضع گیری طالبان در ابتدا چه بود؟ چه مسائلی را مطرح کردند و استدلال آنها چه بود؟ چه شد که تغییر موضع دادند؟
منصور:
من را از رفتن به جزییات در مورد این موضوع معذور بدارید، زیرا می تواند به روند گفتگوها صدمه بزند، اما به همین مقدار اکتفا می‌کنم که بیش از دو ماه طول کشید که ما و طالبان روی رسمی شدن بدون تبعیض فقه حنفی برای پیروان حنفی مذهب و جعفری برای پیروان مذهب امام جعفر صادق (ع) به نتیجه برسیم.
اما این که چه شد طالبان عقب نشینی کردند، به نظر من به دلیل ایستادگی یک پارچه تمام اعضای هیأت مذاکره کننده افغانستان بود. شاید طالبان فکر می‌کردند، اگر این موضوع را مطرح کنند، چون بیشتر اعضای هیأت دولت افغانستان اهل سنت هستند، بی‌خیال از کنار این مسأله می‌گذرند، یا این که آن را دست کم می‌گیرند، اما آن طور نبود. رسمیت مذهب جعفری به عنوان یک حق مشروع، اسلامی، قانونی و اساسی مردم ما از سوی هیأت دولت افغانستان شناخته شده و همه متحدانه از آن دفاع کردند تا سرانجام طالبان به این واقعیت تن دادند.
 
سئوال: وقتی طالبان با این واکنش ها مواجه شد، مطرح کردند که هدف آنها صرفا حل اختلافات در طول مذاکرات بر اساس فقه حنفی بوده، نه جایگاه عمومی شیعیان در قانون اساسی افغانستان، واقعا همین طور بود؟
منصور:
نه، طالبان می‌خواست یک سنگ بنای ناعادلانه را در همان ابتدا بگذارد و یک بخش بزرگی از مردم را از حقوق  خود محروم سازد، و این آغازی شود که در ادامه به سراغ مسائل دیگری چون آزادی بیان و حقوق مدنی برود و یک تفکر طالبانی را به ما بقبولاند. نظر ما این بود که در طول مذاکرات شاید کمتر به مسائل اختلافی بر بخوریم که می بایست به فقه مراجعه کرد و در گفتگوهای سیاسی عمدتا مسائل حقوقی، اقتصادی، روابط بین‌الملل و چیزهای دیگر مطرح می شود. پیرامون این مسأله ما متحد بر این نظر بودیم که هدف طالبان، اعمال یک تبعیض است و با قوت در برابر آن ایستادگی صورت گرفت.
 
سئوال: اولویت هیأت افغانستان آتش بس است، اما طالبان بحث نظام آینده سیاسی را مطرح می کنند. در نمونه های مختلف مذاکرات برای حل بحران داخلی در بسیاری از کشورها، معمولا آتش بس اولین گام در مذاکرات صلح بوده، اما طالبان حاضر به پذیرش آتش بس در افغانستان نیستند. چرا طالبان حاضر به قبول آتش بس نیستند؟
منصور:
این مسأله برای ما هم یک پرسش اساسی است، اما در پاسخ به آن به دو نتیجه رسیدیم که؛
اولا طالبان یک جریان دینی نیست و تنها شعار دینی می دهد. چرا؟ چون بارها از آنها خواهش کردیم که با تکیه بر آموزه های دین مبین اسلام، موضوع جنگ و صلح در افغانستان را حل کنیم، اما حاضر نشدند.
نکته دومی که برای ما واضح شده، طالبان یک حرکت سیاسی هم نیست، بلکه شوق "زعامت و رهبری" افغانستان را دارد، اما هیچ برنامه سیاسی برای اداره و رهبری کشور ندارد.
ما بسیار واضح به هیأت طالبان گفتیم که آتش بس و توقف جنگ اولویت دارد و برای شما هر موضوعی که مهم است را مشخص کنید تا مذاکرات در مورد آن را نیز هم زمان پیش ببریم. مثلا اگر نظام جدید اسلامی برای شما مهم است، باکی نیست، با گرمی استقبال می‌کنیم و هم زمان با بحث روی موضوع آتش بس، در مورد نظام جدید اسلامی هم صحبت می کنیم. اما این گروه آماده صحبت و آتش بس نیست. به همین دلیل ما بیشتر گروه طالبان را یک لشکر جنگی می شناسیم، که فقط جنگیدن و ویران کردن را یاد دارد.
 
سئوال: در بحث مذاکرات، آیا طبق آنچه طالبان ادعا می کند، به عنوان یک جریان مستقل عمل می‌کند یا خیر؟
منصور:
من در وضعیت حساسی قرار دارم که حق تحلیل را ندارم، اما آنچه که همه دیدند، بعد از دور اول مذاکرات که ما به افغانستان برگشتیم، طالبان به پاکستان رفتند و برخی از شخصیت های این گروه با جنگجویان خود، حتی با زخمی هایی که در بیمارستان های پاکستان زیر درمان بودند و هم چنین با مقام های پاکستانی ملاقات کردند. این نشان می‌دهد که طالبان تعلقات و روابط تنگاتنگی با دولت پاکستان دارند و این چیزی است که رسانه‌های بین‌المللی هم منتشر کردند و همه شاهد بودند. اما این که حدس بزنم در پشت پرده بین اینها چه گذشته، از توان من خارج است.
 
سئوال: زلمی خلیل‌زاد نماینده ویژه وزیر خارجه آمریکا برای صلح افغانستان چه دیدگاهی نسبت به افغانستان دارد؟
منصور:
فکر می‌کنم اشتباه بسیاری از سیاست مداران ما در افغانستان این است که خلیل‌زاد را پسر عموی خود فکر می‌کنند و سطح انتظار و توقع  آنها از او بسیار زیاد است، اما فراموش کردیم که این یک مقام بلندپایه آمریکایی است که دولت آمریکا روی او سرمایه گذاری کرده، او را آموزش داده و از آزمون‌های مختلف نیز موفقانه عبور نموده تا این که به نمایندگی آمریکا در سازمان ملل؛ افغانستان و عراق رسیده است. چنین شخصی کاملا آمریکایی است، فکر آمریکایی دارد و در پی منافع ایالات متحده است. اگر از این منظر ببینیم، همه باید خود را با خلیل‌زادی عیار کنیم (تطبیق دهیم) که دیگر افغانستانی  نیست، بلکه آمریکایی است.
 
سئوال: گفته می شود که دلیل امتناع اشرف غنی برای دیدار با خلیل‌زاد، ارائه طرح ایجاد دولت موقت از سوی آمریکایی ها برای افغانستان بوده است. شما هم پیشتر در اظهاراتی اعلام کردید که ایجاد دولت موقت یک نیاز اساسی است. دیدگاه شما در مورد طرح ایجاد دولت موقت در افغانستان چیست؟
منصور:
من هنوز هم فکر می‌کنم که اگر بنا باشد به یک تفاهم با طالبان برسیم و جنگ پایان یابد، لازمه آن، این است که یک حکومت مشترک جدید با حضور طالبان بسازیم. برای برگزاری یک انتخابات سراسری و عمومی در افغانستان، یک دوره انتقالی نیاز است. این طبیعی است که یک دوره انتقالی نیاز است تا بتوانیم غیرنظامی سازی صورت گرفته و طالبان هم کاندیداهای خود را در انتخابات مجلس نمایندگان و هم در سطح ریاست جمهوری افغانستان داشته باشند. به این لحاظ من هنوز باور دارم که راه منصفانه تری غیر از دوره انتقال برای پایان جنگ و منازعه در افغانستان وجود ندارد.

سئوال: غنی بحث دولت موقت را قبول ندارد و می خواهد دوره قانونی حکومت خود را به پایان رساند. در عین حال برخی از چهره‌های سیاسی، حامی دولت موقت هستند. شما وضعیت را در داخل افغانستان چگونه می بینید؟ آیا اجماع سیاسی وجود دارد؟!
منصور:
در این مورد من تنها از طرف خود می توانم صحبت کنم. به دلیل این که هیأت مذاکره کننده با طالبان که من جزئی از آن هستم، از زیر مجموعه شورای عالی مصالحه ملی حساب می شود، این هیأت تنها و تنها در برابر این شورا که در رأس آن عبدالله قرار دارد، پاسخگو می باشد، بر این اساس، هیچ وزارت خانه به شمول رئیس جمهوری صلاحیت مداخله در این باب را ندارد.
 
سئوال: اما برخی از اعضای هیأت شما، از نزدیکان رئیس جمهور هستند؟
منصور:
در هیأت مذاکره کننده عبدالسلام رحیمی، نماینده ویژه رئیس جمهوری افغانستان که معاون شورای عالی مصالحه و عبدالله است، حضور دارد و تمام جزئیات مسأله را هم می‌داند، اما ما که روزانه بین خود نشست و جلسه داریم، با هم تفاهم و اتفاق نظر داشته و مشکلی از این بابت در میان ما وجود ندارد.
 
سئوال: در خبرها به نقل از رهبران سیاسی افغانستان آمده که آمریکا طرح دولت موقت را ارائه کرده، اما کاردار سفارت آمریکا در کابل گفت که از طرح دولت موقت حمایت نکرده است؟
منصور:
در ترجمه متنی که از کاردار سفارت آمریکا نقل قول شده، کمی اشتباه وجود دارد. منظور او، این بوده که طرح حکومت موقت را سفارش نکردند، یعنی در پشت آن قرار ندارند، بلکه اگر خود جوانب درگیر در افغانستان و شخصیت‌های این کشور با آن موافق باشند، در آن صورت مانعی ندارد و می‌تواند به عنوان یک بدیل، راه و یک گزینه مطرح شود، اما اجباری در پذیرش آن نیست.
من پیشتر عرض کردم، تا جایی که من می‌فهمم، این طرح ماه‌ها پیش در موسسه تحقیقاتی رند تدوین شده و در اختیار شماری از شخصیت‌های سیاسی افغانستان نیز قرار گرفته است.
 
سئوال: با اظهاراتی که از تیم جدید بایدن شنیده شد، فکر می‌کنید موضع دولت او در قبال تغییر توافقنامه دوحه با طالبان چیست؟ درباره استفاده تیم بایدن از خلیل‌زاد چه نظری دارید؟
منصور:
در مورد خلیل‌زاد ما هنوز فکر می‌کنیم که او بلندپایه و معتبرترین افغانستان شناسی است که آمریکا در اختیار خود دارد. من فکر می کنم هر حزبی که در آمریکا به قدرت برسد، دموکرات یا جمهوری خواه، از تجربه خلیل‌زاد در مورد افغانستان استفاده خواهد کرد.
نکته دوم این که به لحاظ مدیریتی، جو بایدن یک تفاوت اساسی با ترامپ دارد. ترامپ از طریق توییتر خود می‌خواست آمریکا و مناسبات این کشور با جهان را اداره و کنترل کند و بیشتر به مشورت کارشناسان و متخصصان امور توجه چندانی نمی کرد، اما من فکر می‌کنم که بایدن با توجه به تجربه طولانی که در کار سیاست و اداره در آمریکا دارد، به نظر کارشناسان و نظامیان اعتبار بیشتری قائل خواهد شد. من نمی‌دانم که آمریکا در موافقتنامه دوحه با طالبان چه تغییراتی می‌آورد، اما بدون شک می توانم این را بگویم که بایدن مانند ترامپ بسیار بی‌حساب و کتاب عمل نخواهد کرد و از دقت بیشتری استفاده خواهد کرد. این هرگز به این معنا نیست که بایدن نیروهای آمریکایی را دوباره به افغانستان برگرداند، اما در حال حاضر که آمریکا کمترین تعداد سربازان خود را در افغانستان دارد (2500 تن) شاید این سقف نیرو برای چند ماهی حفظ شود.

نکته بعدی که مستقیما بر افغانستان تأثیر دارد، این است که متحدان آمریکا در ناتو از رفتار ترامپ راضی نبودند، فکر می‌کنم که بایدن ملاحظات دوستان و همکاران بین‌المللی خود را درک خواهد کرد و در سطح جهان و به خصوص مسأله افغانستان، با هماهنگی و مشورت بیشتر با اعضای ناتو عمل خواهد کرد.
نکته دیگر اینکه در سطح منطقه، باور من این است که سخت گیری‌های ترامپ در مورد جمهوری اسلامی ایران با روی کار آمدن جو بایدن، اندکی کاهش خواهد یافت و اگر آمریکا به برجام برگردد، به معنای این است که ایران نقش فعال تری در گفتگوهای صلح افغانستان نیز به عهده خواهد گرفت، در حالی که امروز تنها کشوری که در این گفتگوها حضور ندارد و حداقل ما در این مذاکرات هیچ کسی از این کشور را نمی بینیم، جمهوری اسلامی ایران است.

به همین صورت، من یقین دارم که مناسبات آمریکا و روسیه در دوره ترامپ بر هم خواهد خورد و بایدن یک موضع جدی تر در برابر روسیه اتخاذ خواهد کرد. بحث سیاست و مناسبات آمریکا با چین هم پیرامون مسأله افغانستان بی‌اثر نیست. شما می‌دانید که بخشی از مصارف طالبان باید از جانب چین تامین شود. هنوز برای من روشن نیست که بایدن در مورد چین راه ترامپ را ادامه خواهد داد، یا این که از تنش موجود خواهد کاست؟! با روشن شدن سیاست‌های بایدن، اوضاع هم روشن خواهد شد.
 
سئوال: در بحث تغییر قانون اساسی افغانستان، طالبان چه مسائلی را مطرح کرده و برنامه آنها چیست؟
منصور:
هیچ! تا حالا هیچ چیزی نگفته‌اند.
 
سئوال: بحث تغییر قانون اساسی تا چه اندازه می‌تواند نظر جناح های داخلی در افغانستان را تأمین کند، به خصوص این که  عبدالله در سال های گذشته همواره به دنبال تغییر نظام سیاسی افغانستان بوده است؟
منصور:
بله، عبدالله در جای خود، من خود یکی از طرفداران تغییر قانون اساسی هستم و نظام ریاستی را ناعادلانه می‌دانم، ولی تغییر یک ساختار باید از راه های قانونی، مشروع و قابل پذیرش انجام شود. ما به طالبان گفته‌ایم که تنها شما اصلاحات نمی‌خواهید، ما هم اصلاحات می‌خواهیم، ولی راه آوردن اصلاحات؛ جنگیدن، کشتن، ویران کردن و انفجار نیست.
 
سئوال: مذاکرات بین‌الافغانی برخلاف انتظار طراحان این روند، به درازا کشید و هنوز هم چشم اندازی برای پایان آن متصور نیست. دیده می‌شود که با آغاز دور دوم مذاکرات، طالبان چندان علاقه‌ای به ادامه آن ندارد. مهمترین موانع روند مذاکرات بین‌الافغانی را چه عواملی می‌دانید؟ چه چشم اندازی را می‌توانید ترسیم کنید؟
منصور:
هیأت دولت افغانستان مشکلی ندارد و برای هر نوع بحث آماده بوده و است، اما در مورد پیش بینی این که آینده چه می‌شود، من پیشتر اشاراتی داشتم. عناصر مختلفی در این جا دخیل است که من به صورت دقیق نمی‌توانم پیش بینی کنم که آینده چه خواهد بود، مذاکرات چقدر طول خواهد کشید و چه چالش‌هایی به میان خواهد آمد؟! اما در حال حاضر یک چیز واضح است که طالبان آماده گفتگوی سازنده و مفید نیستند.
 
سئوال: عدم آمادگی طالبان برای گفتگوی سازنده چه دلایلی می‌تواند داشته باشد؟ روشن شدن موضع بایدن در مورد روند صلح افغانستان مطرح است، یا مسائل دیگری وجود دارد!
منصور:
نمی‌دانم، به عنوان یک حدس مطرح است، اما به صورت دقیق، فقط همین را می‌فهمم که فعلا طالبان مانع ادامه مذاکرات هستند، اما این که چرا؟ نمی‌دانم! مسائل مختلفی می‌تواند مطرح باشد.
 
سئوال: شما تا هر زمان که طالبان برای گفتگو حاضر شدند، صبر می‌کنید؟
منصور:
طبعا، این جنگ 40 ساله بسیار صبر و حوصله نیاز دارد.
 انتهای مطلب/


کد مطلب: 2548

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/interview/2548/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir