کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

تقابل داعش و طالبان در شمال افغانستان

نبرد شمال افغانستان؛ منازعه‌ای سه جانبه

Afghanistan Analysts Network , 14 آذر 1396 ساعت 14:53

مترجم : مریم قهرمانی

ناامنی‌های شمال افغانستان که پس از 2014 وارد مرحله تازه‌ای شده است، با ورود بازیگر جدیدی به نام داعش که برخی از فرماندهان محلی طالبان را جذب خود کرد و نقاط استراتژیکی در ولایت‌های شمالی را در اختیار خود گرفت، بر پیچیدگی اوضاع امنیتی این خطه افزوده است. در برخی ولایت‌های شمالی افغانستان مانند جوزجان و فاریاب که این منازعه شدت بیشتری دارد، سه بازیگر طالبان، داعش و نیروهای دولتی افغانستان درگیر نبرد با یکدیگر هستند.


ایران شرقی/

طالبان در به‌ کارگیری مجدد و یا حذف یکی از فرماندهان مخالف خود در ولایت شمالی جوزجان شکست خورده است؛ فرماندهی که در نتیجه مناقشات داخلی طالبان بر سر کنترل سرزمینی و مالیات، به داعش پیوسته است. تهاجم نظامی اخیر که در آن مبارزان از ولایات متعدد بسیج شده‌اند، در نیمه دوم ماه اکتبر ناموفق بود. در نتیجه، منطقه دیگری در افغانستان می‌تواند به عنوان پایگاه بالقوه‌ای برای داعش ظاهر شود؛ البته همچنان ماهیت دقیق لینک‌ها میان فرماندهی محلی و "داعش مرکزی" در عراق و سوریه یا همتایان افغان آن در ننگرهار تحت عنوان دولت اسلامی ولایت خراسان نامشخص است. عبید علی، نویسنده این مقاله، به وضعیت نظامی کنونی در این ناحیه و پیامدهای احتمالی برای جنگ در افغانستان (براساس داده‌های رسیده از توماس راتینگ و جلنا بجلیکا) اتکا داشته است.

در نیمه دوم اکتبر 2017، طالبان صدها نفر از مبارزان خود را در ولایت جوزجان مستقر کرد تا نواحی تحت کنترل قاری حکمت، یکی از فرماندهان ناراضی طالبان، را باز پس گیرند. در سال 2015، در نتیجه مناقشات داخلی طالبان درباره کنترل سرزمینی و پرداخت مالیات، حکمت فرماندار در سایه سابق طالبان در وطن خود در فرمانداری درزاب، خود و مبارزان خود را به عنوان بخشی از دولت اسلامی ولایت خراسان، با مرکزیت عراق و سوریه، معرفی کرد. از آن‌ پس، حکمت تقریباً کنترل کامل فرمانداری موطن خود، درزاب، در منطقه‌ای دور افتاده در جنوب جوزجان، نزدیک مرز فاریاب و سرپل را به دست گرفت. طالبان در این منطقه حضور ندارد و حضور نیروهای دولت افغان نیز محدود به دفتر دولت محلی و همچنین چندین پایگاه در همان حوالی است.

در اوایل اکتبر، نیروهای تحت امر حکمت به طالبان در هم‌جواری منطقه قوش تپه، یورش برده و بسیاری از مواضع طالبان در آن ناحیه را به تاراج بردند. بخشی از این حمله به مرکز فرماندهی طالبان در این منطقه صورت گرفت؛ این منطقه و درزاب تحت کنترل کمیته نظامی محلی طالبان است.

 براساس گفته یکی از فرماندهان میدانی طالبان، نیروهای وفادار به حکمت در اوایل ماه اکتبر، طالبان را در روستاهای بگ سر، خانقاه، گردن و شیربگ در قوش تپه، به محاصره خود در آوردند. به گفته وی، طالبان محلی به منطقه آستانه در همسایگی فرمانداری دولت‌آباد در ولایت فاریاب عقب‌نشینی کرده است. در 21 اکتبر، طالبان ضد حمله‌ای ناموفق علیه شبکه حکمت صورت داد که 5 روز متوالی ادامه داشت. طبق گفته مردم محلی، درحالی‌که طالبان توانایی بازپس‌گیری برخی روستاها برای مدت کوتاهی را داشت، اما نیروهای تحت امر حکمت در طول برخی درگیری‌های اخیر بازگشتند. نهایت اینکه، طالبان بار دیگر به دولت‌آباد عقب‌نشینی کرد.

در پی این تهاجم، تلاش‌های ناموفق متعددی توسط طالبان برای مذاکره درخصوص بازگشت قاری حکمت به این جنبش صورت گرفت. این تلاش‌ها در پی انگیزه و نفع طالبان در جلوگیری از جنگ‌های بزرگی بود که هم در سطح ملی و هم در سطح محلی جلب‌ توجه می‌کرد. مخصوصاً که طالبان نمی‌خواست در میان اجتماعات ازبک اصطکاک و جنگ داخلی صورت گیرد؛ چراکه طالبان از حدود 10 سال پیش، موفق به پیوند با ازبک‌ها شده بود. همین امر به آن‌ها امکان داد تا موفق به ایجاد پایگاه‌های قوی در شمال افغانستان شوند.

اینکه طالبان مبارزان فراوانی را از ولایت‌های متعدد، از همسایگی فاریاب و سرپل، همچنین از مناطق دوری مانند غور،بادغیس و هلمند، بر ضد حکمت بسیج کرد، نشان‌دهنده میزان جدی بودن چالش‌های ایجاد شده توسط قاری حکمت برای طالبان است. البته، استقرار این مبارزان نشان‌دهنده رهبری ضعیف طالبان در سطح محلی نیز است. ظاهراً این ضعف به دلیل ناکامی طالبان در برخورد با حکمت بود که جنبش در آغاز ماه اکتبر، فرماندار سایه خود و برخی فرماندهان را جایگزین کرد. از زمان ارتقا مولوی عبدالرحمان، فرماندار سایه سابق و رئیس کمیته نظامی در منطقه شمال غرب، به سمت عضویت در شورای رهبری طالبان، این جنبش در جوزجان با چالش‌های جدی روبرو شد. عبدالرحمان، یکی از شخصیت‌های وفادار طالبان در شمال غرب بود که به عنوان رئیس اتاق بازرگانی ولایت هرات در زمان امارت طالبان در دهه 1990، در میان مبارزان محلی نه‌ تنها در جوزجان بلکه در منطقه شمال غرب از نفوذ و قدرت برخوردار بود. طبق گفته یکی از فرماندهان میدانی، جانشین وی مولوی سنت‌الله، که به عنوان یکی از فرماندهان میانی در فرمانداری درزاب در جوزجان خدمت کرده بود، توانایی رهبری طالبان در این ولایت را نداشت، و این عدم توانایی را می‌توان از بکارگیری نیروهای خارجی برای غلبه بر قاری حکمت تشخیص داد.

درگیری سه‌جانبه
طالبان و دولت در مناطق دورافتاده قوش تپه یا درزاب نفوذ زیادی ندارند. هر دوی این مناطق تا سال 2014 تحت کنترل قاری حکمت از سوی طالبان بود. طالبان در اصل از این منطقه به عنوان پناهگاه امن برای مبارزان خود از مناطق هم‌جوار فاریاب و سرپل استفاده می‌کرد، چرا که نیروهای دولتی- تنها دشمن آن‌ها پیش از اختلاف با قاری حکمت- بسیار ضعیف بوده و توانایی درگیری با شبه‌نظامیان در میدان نبرد را به دلیل کمبود نفرات نداشتند. آن‌ها صرفاً بر فعالیت‌های قاری حکمت در این مناطق دورافتاده نظارت داشتند. همین امر تا زمانی که حکمت آشکارا با طالبان خصومت پیدا نکرده بود، در رابطه با طالبان صادق بود. پس از حذف وی از رتبه‌های طالبان، این منطقه به‌ طور کامل از دست جنبش خارج شد.

با ظهور و بروز قاری حکمت به عنوان یک بازیگر مستقل و درگیر با طالبان و اکنون به‌صورت رسمی هم‌راستا با دولت اسلامی ولایت خراسان، جنگ در جوزجان به مناقشه‌ای سه‌جانبه تبدیل‌شده است. در حال حاضر، دولت به عنوان ضعیف‌ترین طرف در این مثلث به نظر می‌رسد. طبق تائید مقامات دولتی، بیشتر جنگ‌ها، بین طالبان و مبارزان قاری حکمت صورت می‌گیرد.

امین‌الله، والی دولت در فرمانداری درزاب به شبکه تحلیلگران افغانستان گفت که، "به دلیل واهمه از اینکه مرکز فرمانداری به دست طالبان یا داعش بیافتد، دفاتر دولتی به مرکز ولایت منتقل شده‌اند." از دو سال گذشته تاکنون مدارس همچنان بسته هستند. به نظر فرمانده اسماعیل، رئیس پلیس فرمانداری درزاب، نیروهای امنیتی در وضعیت مناسب برای انجام ضد حمله علیه شبه‌نظامیان در این منطقه نیستند. وی به شبکه تحلیلگران افغانستان گفت، "اگر بخواهیم ضد حمله‌ای علیه شبه‌نظامیان صورت دهیم، چون نیروی کافی و تأمین تدارکات از دولت مرکزی را در اختیار نداریم، نمی‌توانیم جان سربازان را به خطر بیاندازیم." قوش تپه هم با چالش‌های مشابهی، مانند نبود نیروهای امنیتی کافی و نبود امکانات پایه، و همچنین درگیری‌های منظم و دائم میان طالبان و مبارزان قاری حکمت، مواجه است. به دلیل جنگ‌های اخیر، ده‌ها خانوار مجبور به فرار از این مناطق شده‌اند.

برای قاری حکمت نیز، دو منطقه تحت کنترل وی به‌مثابه شمشیر دولبه است. از طرفی این منطقه به‌مثابه محلی امن برای وی است که دور از دسترس دولت و تا حدی دور از دسترس طالبان است. اما این منطقه محصور است، و قاری حکمت با دو دشمن روبرو است که می‌توانند منابع بسیار بیشتر از آنچه که وی در دسترس دارد را برای مقابله با وی بسیج کنند. دولت در منطقه شمالی ولایت، حول مرکز شبرغان قوی‌تر است؛ طالبان نیز مناطقی را در نواحی شمالی (خم آب و منگجک) و همچنین در شرق این ولایت (آقچه، مردیان و خانقاه) تحت کنترل دارد. همچنین طالبان در نزدیکی قاری حکمت حضور داشته و منابع نظامی بیشتری در اختیار دارد.  
                                
در همین حال، تنها قلمروی دولت اسلامی ولایت خراسان از شرق افغانستان دور بوده و هم از طرف نیروهای امنیت ملی افغانستان  و هم نیروهای ایالات‌متحده تحت فشار هستند. بنابراین دولت اسلامی ولایت خراسان نه می‌تواند در امور قاری حکمت دخالت کند و نه می‌تواند کمکی زیادی برای وی ارسال دارد (اگر اصلاً توانایی چنین کاری را داشته باشد، که به نوبه خود محل تردید است)؛ و احتمالاً از اینکه فعالیت‌ها و اقدامات موفق او در شمال را به نام خود تمام کنند، خوشحال هم خواهد شد. در سال 2016، تلاش برای برقراری تماس شکست خورد؛ چرا که طالبان در مسیر خود برای دیدار با حکمت یکی از اعضای هیئت دولت اسلامی ولایت خراسان را دستگیر کرده و کشتند. کاملاً مشخص نیست که آیا تنها همین یک اقدام بوده است یا موارد دیگری نیز وجود داشته است؛ در هر صورت، شبکه تحلیلگران افغانستان درباره مورد دیگری گزارشی دریافت نکرده است.

اینکه آیا قاری حکمت به دنبال گسترش نفوذ خود و یا اینکه تهاجم وی در ماه اکتبر ضد طالبان صرفاً شکلی از "دفاع رو به جلو" برای تثبیت قلمرو وی است، مشخص نیست. همان‌ طور که تلاش‌ها توسط یکی از فرماندهان همفکر و مخالف در ولایت سرپل برای تماس با قاری حکمت نشان می‌دهد، متحدان بالقوه‌ای در این منطقه از افغانستان برای ایجاد اتحاد وجود دارند.

کنترل قاری حکمت بر قوش تپه و درزاب به وی کمک کرد تا بتواند از تولید خشخاش در هر دو فرمانداری کسب درآمد کند. درحالی‌که ولایت جوزجان بین سال‌های 2008 تا 2015 رسماً "بدون خشخاش" (کمتر از 100 هکتار زمین زیر کشت خشخاش داشت) بود، اما در سال 2016 رقم زیر کشت خشخاش به‌شدت افزایش یافت.

براساس داده‌های دفتر مبارزه با مواد مخدر سازمان ملل، در سال 2016 حدود 85 هکتار زمین در درزاب و 316 هکتار در قوش تپه زیر کشت خشخاش بودند که مجموعاً چیزی برابر با 401 هکتار زمین، برابر با 98 درصد از 409 هکتار زمین جوزجان زیر کشت خشخاش بود. تولید کل خشخاش در جوزجان 14 تن تخمین زده‌شده است که قیمت متوسط هر کیلو تریاک خشک در مزرعه چیزی برابر با 126 دلار و ارزش تولید کل دو منطقه چیزی برابر با یک‌میلیون و 730 هزار دلار بوده است.

چنین به نظر می‌رسد که کشت خشخاش در قوش تپه در زمان کنترل طالبان و در درزاب تحت کنترل قاری حکمت، پس از اعلام عضویت وی در دولت اسلامی ولایت خراسان افزایش داشته است.  این موضوع از این جهت حائز اهمیت است که دولت اسلامی ولایت خراسان تجارت مواد مخدر را شدیداً کنترل می‌کند. آیا قاری حکمت همین روند را ادامه می‌دهد و یا اینکه از آن دست خواهد کشید که نشان‌دهنده تعهد وی به سیاست‌های دولت اسلامی ولایت خراسان است.

چه میزان ارتباط با دولت اسلامی ولایت خراسان وجود دارد؟
ماهیت دقیق تابعیت قاری حکمت هم با داعش مرکزی و هم با دولت اسلامی ادعایی (و پذیرفته‌شده) پاکستانی- افغانی در ولایت خراسان تحت عنوان ISKP، به‌سختی قابل تائید است. قاری حکمت با اجبار مبارزان خود به حمل پرچم دولت اسلامی ولایت خراسان در زمان دریافت مالیات و صدور حکم با لوگو و سربرگ ISKP، خود را به عنوان بخشی از دولت اسلامی ولایت خراسان معرفی می‌کند.

اینکه اصلاً قاری حکمت با داعش مرکزی اعلام بیعت کرده است، در پرده‌ای از ابهام است. براساس شریعت، اگر خلیفه در دسترس نباشد (در این مورد خلیفه هم دور بوده و هم جایی در خاورمیانه پنهان است)، اعلام بیعت می‌تواند در مقابل نماینده خلیفه صورت پذیرد. درباره حکمت قاری، این نماینده می‌تواند رهبر دولت اسلامی ولایت خراسان، به عنوان یکی از شاخه‌های مورد تائید داعش باشد. اما شبکه تحلیلگران افغانستان هیچ ویدئو و یا بیانیه‌ای مبنی بر سوگند وفاداری حکمت قاری و یا تأییدیه رسمی از جانب دولت اسلامی ولایت خراسان و یا داعش مرکزی را مشاهده نکرده است. با توجه به این موضوع، استفاده وی از نشان رسمی دولت اسلامی ولایت خراسان می‌تواند تنها ابزاری برای تهدید طالبان و جمعیت تحت کنترل وی، بدون ابراز وفاداری واقعی وی باشد.

پیامدهای آن برای طالبان
پیوست موفقیت‌آمیز قاری حکمت با درزاب و قوش تپه برای طالبان از اهمیت به سزایی برخوردار است. ناکامی آن‌ها در شکست حکمت، حداقل در حال حاضر و با چنین تلاش فراوانی برای بسیج برای جنبش دو مشکل اساسی ایجاد می‌کند.

اول اینکه، موفقیت قاری حکمت در حفظ و تحکیم موقعیت خود در برابر نیروی بزرگ طالبان، تهدید شکست و وارونگی دستاوردهای مهم در بخش مهمی از کشور را در پی دارد که در نتیجه سیاست‌های فراگیرتر در برابر اکثریت‌های قومی محلی است. در مورد جوزجان، این قومیت‌ها ازبک‌هایی هستند که در سراسر کشور، اقلیتی در افغانستان تحت سلطه پشتون‌ها و در جنبش طالبان تحت سلطه پشتون‌ها هستند. در میان آن‌ها، تنها تعداد معدودی از فرماندهان میدانی، طالبان را در تجسم خارجی این جنبش در بین سال‌های 1994 تا 2001 مورد حمایت قرار داده‌اند. البته اخیراً، طالبان در جوزجان، غیر پشتون‌های محلی را برای اکثر پست‌های رهبری ولایت‌ها در جنبش منصوب کرده است، که به نظر سلطه آن‌ها را تقویت کرده است. اما در مورد قاری حکمت، طالبان اکنون با واژگونی دستاوردهای سرزمینی (کنترل بر دو منطقه) و دستاوردهای سیاسی (چراکه هویت دیگری، مانند دولت اسلامی ولایت خراسان، ممکن است نتایج کار آن‌ها را برداشت کند) مواجه هستند.

این حقیقت که قاری حکمت در مقابل تهاجم اخیر طالبان موفق عمل کرده است، به شهرت وی در این منطقه کمک خواهد کرد.

دوم و مهم‌تر اینکه، این اولین باری است که یک گروه رقیب در شمال موفق شده تا با ادعای نام جدیدترین انتقام جوی طالبان، داعش، طالبان را به چالش بکشد. در نقاط دیگر، طالبان به‌سرعت تلاش‌های هواداران داعش برای ایجاد پایگاه را سرکوب کرده است. فرماندهان مظنون به هواداری از دولت اسلامی ولایت خراسان در مکان‌های گوناگون در شمال و شمال شرق افغانستان، مانند فرمانداری اشکمش در تخار و فرمانداری برکه در ولایت بغلان بازداشت و یا اخراج شده‌اند.

موارد مشابه در دیگر نقاط کشور در سال‌های 2014 و 2015، پس از آنکه گروه‌های ناراضی طالبان شاهد ظهور دولت اسلامی در عراق و سوریه بودند، به عنوان فرصتی برای پیگیری وابستگی و درآمد جدید رخ داد. بلافاصله طالبان برای درهم شکستن آن‌ها در هلمند، فراه، زابل و لوگر اقدام کرد و تنها در ننگرهار ناموفق عمل کرد و جنگ همچنان بین طرفین ادامه دارد. اما این رویداد در منطقه حیاتی طالبان پشتون قرار دارد و تقویت آن آسان‌تر است.
برای داعش مرکزی و دولت اسلامی ولایت خراسان، که مظنون به ادعای حملاتی، چه در افغانستان و چه در سطح بین‌الملل، هستند که آن‌ها صورت نداده‌اند، اینکه قاری حکمت بتواند تحت نام آن‌ها در مقابل طالبان برای مدت بیشتری مقاومت کند، گامی معتبر خواهد بود. داعش چه برای عملیات‌های قاری حکمت اقدامی انجام بدهند و چه نه، می‌توانند مدعی ناحیه دیگری در افغانستان شوند. درنهایت، بعید به نظر می‌رسد که طالبان از جزیره قاری حکمت در دو فرمانداری جوزجان به دلیل بیرون بودن این مناطق از حیطه کنترل خود دست برداشته و آن را به رسمیت بشناسند.

همچنین، حمله اخیر طالبان به حکمت قاری، فرمانده خود خوانده داعش در جوزجان، ادعای 8 اکتبر ژنرال رازق، رئیس پلیس ولایت قندهار، مبنی بر درخواست هیبت الله آخوندزاده، رهبر طالبان، از مبارزان خود در عدم برخورد با داعش را رد می‌کند.   
انتهای مطلب/

«آنچه در این متن آمده به معنای تأیید محتوای آن از سوی «موسسه ایران شرقی» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است»


کد مطلب: 1067

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/translate/1067/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir