کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

تهدیدات جریان افراط در منطقه

آیا آسیای مرکزی از جانب افغانستان مورد تهدید است؟

https://www.ritmeurasia.org/news--2018-11-08--realnye-i-mnimye-ugrozy-dlja-stran-centralnoj-azii-s-afganskogo-napravlenija-39458 , 30 آبان 1397 ساعت 13:10

مترجم : موسسه مطالعات راهبردی شرق، الهام چرمگی



ایران شرقی/

در ماه گذشته، ششمین کنفرانس بین‌المللی ساختار ضدتروریستی سازمان همکاری شانگهای تحت عنوان "مبارزه با تروریسم – همکاری بدون مرز" با مشارکت نمایندگان سازمان‌های امنیتی کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای، ساختارهای ضدتروریستی بین‌المللی سازمان ملل متحد، سازمان امنیت و همکاری اروپا و اتحادیه کشورهای همسود، در تاشکند برگزار شد. 
در این کنفرانس علاوه بر تمرکز توجه به وضعیت و روندهای حوزه مبارزه با تروریسم بین‌المللی و افراط‌گرایی در سطوح جهانی و منطقه‌ای؛ در مورد توسعه نگران کننده وضعیت افغانستان ابراز نگرانی شد. همچنین تاکید شد که شبه‌نظامیان "دولت اسلامی" (داعش) در قلمروی ولایت‌های مرزی افغانستان متمرکز شده‌اند و بیشتر آنها شهروندان کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای هستند که قبلا در عملیات نظامی خاورمیانه حضور داشته‌اند.

تهدید تبدیل افغانستان به پناهگاه جدید گروهک "دولت اسلامی" و تروریسم بین‌المللی و همچنین تجاوز احتمالی دولت اسلامی از قلمروی افغانستان؛ افکار عمومی آسیای مرکزی و کل فضای پساشوروی را برانگیخته است.
تجزیه و تحلیل عینی وضعیت نظامی- سیاسی در افغانستان و پیرامون آن نشان می‌دهد که در حال حاضر، فرآیندهای بسیار پیچیده و دشواری در آنجا روی می‌دهند. این وضعیت هر سال پیچیده‌تر و دشوارتر شده و در حقیقت به هرج و مرج نزدیک می‌شود. فقدان دولت به عنوان یک نهاد موثر و عدم توانایی دولت مرکزی افغانستان برای کنترل وضعیت، امکان سرایت وضعیت داخلی افغانستان به کشورهای آسیای مرکزی را فراهم می‌آورد. اما در عین حال، پویایی این وضعیت به هیچ وجه با "دولت اسلامی" در ارتباط نیست. در واقع، نقش دولت اسلامی بیش از حد بزرگ جلوه داده شده است. بنابراین، تمام گفتگوهای مربوط به انتقالِ فعالِ شبه‌ نظامیان دولت اسلامی از خاورمیانه به افغانستان؛ کمتر قابل توجیه هستند.

به عنوان مثال، در ماه فوریه سال جاری، والری سمریکوف، معاون دبیر کل سازمان پیمان امنیت جمعی در کنفرانس مطبوعاتی خبرگزاری "اینترفاکس" خاطرنشان کرد: «پس از اتمام موفق عملیاتِ نیروهای روسی در سوریه، شبه‌نظامیان دولت اسلامی بازگشت به کشورهای خود را آغاز کردند. بیشتر آنها در قلمروی افغانستان متمرکز شده‌اند. براساس داده‌های ما، حدود 7 هزار شبه ‌نظامی دولت اسلامی پس از شکست در سوریه به آنجا نقل مکان کرده‌اند».
در ماه جولای سال جاری، الکساندر مانتیسکی، سفیر روسیه در افغانستان خاطرنشان کرد که آمریکا شبه‌نظامیان را با هلی‌کوپترهای ناشناس از سوریه و عراق به افغانستان منتقل می‌کند. وزارت خارجه روسیه هم بارها نگرانی خود را در این مورد بیان کرده است. اخیرا، این گونه اظهارات به طور مرتب از سوی مقامات رسمی شنیده می‌شوند.

حمایت آمریکایی‌ها جهادگران سوریه و خروج فرماندهان آنها از منطقه درگیری به هنگام حمله ارتش سوریه، مدتهاست که یک راز آشکار به شمار می‌رود. اما در اینجا این سوال مطرح می‌شود که با توجه به فاصله بیش از 1500 کیلومتری سوریه تا افغانستان، چگونه می‌توان شبه‌ نظامیان را به افغانستان منتقل کرد؟ این کار باید به صورت نامحسوس انجام شود، چرا که کوتاه‌ترین مسیر باید از حریم هوایی ایران عبور کند. این مسئله یادآور اخبار جعلی است که نمایندگان غرب اخیرا اغلب از آنها سوءاستفاده می‌کنند.

خبر مربوط به حضور گلمراد حلیم‌اف، سرهنگ فراری تاجیکستان و وزیر جنگ دولت اسلامی در شمال افغانستان را نیز می‌توان جزء این اخبار در نظر گرفت. هدف وی، شکست دادن سریع نیروهای طالبان است که راه رسیدن جهادگران به مرزهای جنوبی کشورهای همسود را بسته‌اند. هدف دیگر حلیم‌اف، حمله به تاجیکستان و ازبکستان است. براساس ارزیابی‌های برخی از مولفان، تعداد کلی شبه‌نظامیانی که به همراه حلیم‌اف وارد افغانستان شده‌اند به 6 هزار نفر رسیده است.

به اعتقاد این کارشناسان، حلیم‌اف در آینده نزدیک به رهبر نظامی "ولایت خراسان" تبدیل خواهد شد. این خبر مهم در پس زمینه رویدادهای گورنو بدخشان و ورود رحمان در ماه سپتامبر سال جاری به آنجا، منتشر شد.
در حال حاضر، هیچ کس نمی‌گوید که شبه‌نظامیان دولت اسلامی در افغانستان حضور ندارند. بلکه بالعکس، افغانستان همانند سابق ناآرام‌ترین مکان از لحاظ تهدیدهای خارجی برای منطقه آسیای مرکزی به شمار می‌رود. بنابراین، نادیده‌گرفتن این مسئله و عدم درک تغییر ماهیت تهدیدهای منطقه‌ای؛ نامطلوب‌ترین واکنش نسبت به آن است.
ظهور طرفداران دولت اسلامی در افغانستان برای اولین بار در اواسط سال 2014 و ایجاد "ولایت خراسان" در ژانویه سال 2015 رسما اعلام شد. این بیانیه ماهیت تبلیغاتی داشت، چرا که توسط نهاد تبلیغاتی مرکزی دولت اسلامی و نه ساختارهای محلی فرمول بندی شده بود.
هدف اصلی دولت اسلامی دستیابی به برتری نظامی بر نیروهای دولتی سوریه و عراق بود.

گروه‌های وابسته به دولت اسلامی (داعش)؛ از اعضای دیگر گروهک‌های اسلامی - که در مرز افغانستان با پاکستان کم نیستند- ؛ تشکیل شده‌اند. در میان آنها، شبه‌نظامیان خارجی خاورمیانه و آسیای مرکزی هم وجود داشتند، اما تعداد آنها بسیار اندک بوده و هست. در جریان روابط متقابل پیچیده بین رهبران برخی از گروه‌ها که اغلب با اقدامات نظامی هم همراه بود، دو گروهک اصلی "ولایت خراسان" که در حال حاضر، عملا به طور مستقل از یکدیگر و با تکیه بر گروه‌های قومی فعالیت می‌کنند تشکیل شدند. یکی از آنها عمدتا از پشتون‌های قومی تشکیل شده و روابط پایداری با شبکه حقانی – یک جناح از طالبان افغانستان – و همچنین طالبان پاکستان دارد.
گروه دیگر دولت اسلامی که عمدتا از غیرپشتون‌ها و شهروندان آسیای مرکزی و چین تشکیل شده است در شمال کشور فعالیت داشته و هم با گروه جنوبی و هم با احزاب طالبان مبارزه می‌کند. تابستان سال جاری گروه دولت اسلامی (داعش)،در جریان درگیری‌های شدید با طالبان در ولایت‌های شمالی افغانستان تلفات زیادی را متحمل شد و در واقع، از آنجا بیرون رانده شد.

بدین ترتیب، ولایت خراسان یک شبکه گسترده از سلول‌های خودمختار بسیار ناهمگن و پراکنده است که هر یک از آنها انگیزه‌ها و اهداف خاص خود را تحت پرچم "دولت اسلامی" دارد. به همین دلیل، ساختارهای دولت اسلامی در حال حاضر، نیروی کافی برای تصرف مستقل قلمرو‌های بزرگ در افغانستان را ندارند.

در حال حاضر، هیچ کس از ظرفیت نظامی "دولت اسلامی" و تعداد دقیق شبه‌نظامیان و طرفداران آن در افغانستان مطلع نیست. ارقامی که به صورت دوره‌ای اعلام می‌شوند؛ بین 2 هزار تا 10 هزار نفر در نوسان هستند. اما احتمالا رقم واقعی، بین این دو رقم قرار دارد. این تعداد شبه نظامی نه در قالب یگان‌ منظم نظامی ، بلکه در قالب گروه‌های کوچک پارتیزانی عمل می‌کنند. بنابراین، هماهنگ سازی آنها بسیار دشوار خواهد بود. چرا که آنها قادر نیستند اقدامات مشترک طولانی انجام دهند.

بنابراین، به سختی می‌توان انتظار داشت که تروریست‌ها  از افغانستان به شهرهای آسیای مرکزی هجوم ببرند. آنها می‌دانند که در این صورت نابودی‌شان توسط نیروهای سازمان پیمان امنیت جمعی و نیروهای هوایی روسیه کار آسانی خواهد بود. اما همین داعشی‌ها ممکن است سطح فعالیت تروریستی در منطقه آسیای مرکزی را افزایش دهند. در کشورهای آسیای مرکزی مشکلات داخلی زیادی وجود دارد و افغانستان می‌تواند به راحتی به چاشنی انفجارهای اجتماعی در آنها تبدیل شود.

به نظر می‌رسد که ادامه پرداختن به موضوع اغراق آمیز "دولت اسلامی" در افغانستان  توسط ساختارهای رسمی مختلف و نمایندگان جامعه کارشناسان و ایجاد تصویر یک هیولا از آن که سعی دارد از شمال افغانستان به کشورهای همسایه تجاوز کند، اهداف خود را دنبال می‌کند. در مورد این اهداف می توان گفت : حفظ امنیت آسیای مرکزی به نفع بازیگران خارجی است و سرکوب مخالفان داخلی و ارائه کمک‌های نظامی و تزریق مالی بیشتر توسط بازیگران بین‌المللی؛ به نفع بازیگران منطقه‌ای است.

درعین حال، اینکه افغانستان ناامن‌ترین کشور از لحاظ تهدیدهای خارجی برای منطقه آسیای مرکزی بوده و خواهد بود یک واقعیت مسلم است. در اینجا منظور از ناامنی؛ بی‌ثباتی در افغانستان (و نه حملات مستقیم نظامی از طریق افغانستان) است. بی‌ثباتی در افغانستان به ویژه در استان‌های شمالی؛ قاچاق مواد مخدر و اسلحه و همچنین نفوذ احتمالی گروه‌های کوچک شبه‌نظامی را تسهیل می‌کند.

علاوه بر این، آمریکا هم به طور غیر مستقیم به تقویت دولت اسلامی در افغانستان کمک می‌کند، چرا که گروه دولت اسلامی(داعش) یکی از ابزارهای آمریکا برای حفظ بی‌ثباتی در افغانستان و همچنین بهانه خوبی برای حفظ حضور نظامی و مشروعیت بخشی به آن در این منطقه مهم، و بهره برداری از آن برای فشار بر کشورهای همسایه (ایران، روسیه و چین) است.  

 

«آنچه در این متن آمده به معنای تأیید محتوای آن از سوی «موسسه ایران شرقی» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است»


کد مطلب: 1722

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/translate/1722/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir