کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

چالش انتخاب فرمانده ارتش در دولت شریف

چالش‌های پاکستان پس از برکناری عمران خان

usip , 8 ارديبهشت 1401 ساعت 8:58

مترجم : منصوره اسکندران

دولت تازه بر سر کار آمده شهباز شریف به زودی باید تصمیم بگیرد که چه کسی پس از پایان‏ یافتن دوره تصدی باجوا به عنوان فرمانده ارتش جانشین وی شود. انتقال قدرت نظامی همیشه در پاکستان مهم بوده است. این احتمال وجود دارد که دولت جدید دوره تصدی باجوا را بار دیگر تمدید کند اما تمدید مجدد فرماندهی ارتش برای باجوا می‌تواند خشم برخی فرماندهان ارتش به‌ویژه فرماندهانی را که در صف اول واجدان شرایط برای قرار گرفتن در جایگاه فرمانده ارتش قرار دارند، به همراه داشته باشد. همچنین عمران خان می‎تواند از روی نیمکت مخالفان با تمدید باجوا مخالفت کند. این احتمال وجود دارد که فرمانده ارتش بصورت اجماع انتخاب شود تا هیچ جناحی نتواند با آن مخالفت جدی نماید. در هر حال، انتخاب فرمانده ارتش در این دوره مهم خواهد بود چرا که تاثیرات مهمی بر ثبات داخلی پاکستان و روابط این کشور با بقیه جهان خواهد داشت.


مطالعات شرق/

پس از یک ماه بحران سیاسی در اسلام‌آباد، احزاب متحد اپوزیسیون پاکستان عمران خان را با رأی عدم اعتماد برکنار کردند و به شهباز شریف، رهبر مخالفان به عنوان نخست وزیر جدید رأی اعتماد دادند. این آراء زمانی صادر شد که دادگاه عالی پاکستان اقدامات دولت حزب تحریک انصاف پاکستان (PTI)  را برای رد طرح رای اعتماد و برگزاری مستقیم انتخابات جدید، غیرقانونی و باطل اعلام کرد. عمران خان ضمن محکوم کردن رقبای خود و اعضای حزب با ‌عنوان خائنین به کشور، علی‌رغم برکناری‌ خود همچنان سرپیچی می‌کند و ادعا نموده که تلاش برای برکناری وی نوعی توطئه بین‌المللی بوده و پیروان خود را به تجمع در سراسر کشور فرا می‏‌خواند.
 

متن زیر پرسش و پاسخ با چهار تن از کارشناسان موسسه صلح ایالات متحده به نام‌های کالین کوکمن کارشناس جنوب آسیا و آسیای مرکزی، اسفندیار میر کارشناس ارشد در امور آسیا، تمنا سالک‌الدین کارشناس مسائل جنوب آسیا و جومینه صدیقی کارشناس امور جنوب آسیای می‌باشد که در آن موضوع آینده پاکستان پس از عمران خان بحث شده است.

 
عمران خان ضمن متهم نمودن رقبای خود مبنی بر همکاری با ایالات متحده، این کشور را  به توطئه و حمایت از طرح عدم اعتماد علیه خود متهم کرده و سعی نموده خود را به عنوان مدافع استقلال سیاست خارجی کشور معرفی کند. اقدامات عمران خان چه تأثیری بر روابط آینده ایالات متحده و پاکستان خواهد داشت؟
سالک‌الدین بر این باور است که عمران خان نخست‌وزیر سابق سعی نموده با تبدیل بحران سیاسی به یک موضوع امنیت ملی و با استفاده بدبینانه از احساسات ضدامپراتوری و ضدآمریکایی، مانع از ارائه طرح رای عدم اعتماد علیه خود شود. برند ناسیونالیسم راست عمران خان به تئوری‌‏های توطئه دامن می‌‎زند بر این اساس که غرب و به ویژه ایالات متحده، مدت‏‌ها است که در پاکستان فعالیت می‌‎کند. اگر چه بیانیه "سیاست خارجی مستقل" توسط حزب تحریک انصاف در بین طبقه بالای شهری و رای دهندگان جوان طنین انداز شد، اما عمران خان همچنان با تشکیلات نظامی که ترجیح می‌‎دهد روابط خود را با ایالات متحده و چین، متعادل نگه دارد، دچار مشکل بود. سیاستگذاران ایالات متحده این اتهامات را تحرکات سیاسی ناموفق می‎‌دانند و تا حدودی بدلیل تصمیم دادگاه عالی که هیچ گونه تحقیقی در مورد "توطئه خارجی" را لازم ندانست و همچنین اظهارات اخیر فرمانده باجوا در گفتگوی امنیتی اسلام‌آباد که بر روابط ایالات متحده و پاکستان تاکید نمود، به اطمینان خاطر رسیدند.

عمران خان برای دریافت کمک روسیه در حوزه انرژی در اواخر فوریه به مسکو سفر کرد؛ البته این سفر خیلی پیش از حمله روسیه به اوکراین برنامه‌‏ریزی شده بود. با وجود اینکه نیروهای روسی تا آن زمان به شرق اوکراین وارد شده بودند، عمران خان اصرار داشت که این سفر را برخلاف میل واشنگتن انجام دهد و این اقدام بسیاری از مقامات پاکستانی را عصبانی کرد. این سفر باعث شد که عمران خان اولین رهبر خارجی باشد که پس از شروع جنگ به روسیه سفر می‌‏کرد. اظهارات باجوا در مورد اوکراین در نشست «گفتگوی اسلام‌آباد» آشکارا با هدف آرام کردن ایالات متحده و در عین حال باز نگه داشتن درها به روی روسیه انجام شد. نخست وزیر جدید احتمالاً هرگونه ارتباط با روسیه را متوقف خواهد کرد و عمدتاً این گونه مسائلِ پرچالشِ سیاست خارجی به ارتش موکول خواهد شد.

اگر چه پس از خروج ایالات متحده از افغانستان، روابط ایالات متحده و پاکستان در سطح کاری ادامه یافته، اما در 20 سال گذشته تا این حد مورد بی‌‏توجهی قرار نگرفته است. تداوم اتهامات عمران خان و اعتراضات مداوم تحریک انصاف مبنی بر دخالت ایالات متحده در طرح رای عدم اعتماد وی ممکن است انگیزه‌‏های کوتاه مدتی برای ایالات متحده ایجاد کند تا تعاملی حتی کمتر از حال حاضر با پاکستان داشته باشد. اما با خروج عمران خان ممکن است فرصتی برای تنظیم مجدد روابط بین ایالات متحده و پاکستان، به ویژه با توجه به علاقه باجوا فرمانده ارتش پاکستان و شهباز شریف نخست وزیر این کشور به حفظ روابط واقع بینانه (بخوانید معاملاتی و اقتصادی) با ایالات متحده و چین و همچنین آمادگی برای نزدیک‏تر شدن به هند فراهم شود.
 
دولت تحریک انصاف از زمان به قدرت رسیدن در انتخابات عمومی در سال 2018، از نزدیک با تشکیلات نظامی قدرتمند پاکستان همکاری کرده بود. آیا موضع رهبران نظامی و غیرنظامی در پاکستان دیگر یکی نیست و این امر چه تاثیراتی بر روابط بخش‌‏های غیرنظامی و نظامی در آینده دارد؟
براساس اظهارات دکتر میر، برکناری عمران خان در اسلام‌آباد تا حدی از قطع روابط وی با فرمانده قمر باجوا، رئیس ارتش ناشی گردید،که به همراه ندیم انجم، رئیس اطلاعات ارتش تصمیم گرفتند که در بن بست دولت و اپوزیسیون حزب تحریک انصاف "بی‌‏طرف" بمانند. به نظر می‌رسد که تلاش عمران خان برای روایت توطئه تغییر رژیم از سوی ایالات متحده و ممانعت از ارائه طرح عدم اعتماد، باعث خشم رهبران ارشد نظامی شد و بنابراین هر دو تصمیم گرفتند تا از عمران خان فاصله بگیرند.
به نظر می‌‎رسد عوامل متعددی بر عقب‌‏نشینی نیروهای نظامی اثرگذار بوده است. نخست اینکه ارتش از حکومت عمران خان نگران بود که با توجه به این تصور که خان رهبر سیاسی منتخب ارتش در سال 2018 بوده بنابراین شاید برای تضعیف جایگاه خود ارتش آمده است. دوم، به نظر می‌‎رسد که بین باجوا و عمران خان بر سر سیاست خارجی اختلافاتی از نحوه مدیریت روابط با ایالات متحده گرفته تا باز کردن روابط تجاری با هند وجود داشته است. به نظر می‎‌رسد باجوا شاید به دلیل چالش‌‏های استراتژیک فزاینده پاکستان که در مشکلات اقتصادی این کشور منعکس شده، خواهان رویکردی آشتی‏‌جویانه برای روابط با ایالات متحده و هند بوده است. از سوی دیگر، عمران خان به روایت‌های پوپولیستی ضدآمریکایی و ضد هندی متمایل گردید.

دو عامل می‌‎تواند پویایی بین رهبر نظامی - غیرنظامی را در دولت تحت رهبری شهباز شریف پیچیده کند. اول اینکه در کوتاه مدت، باجوا باید با واکنش از داخل ارتش بر سر برکناری خان مقابله کند. به نظر می‌رسد که بسیاری از افسران با جهان‌بینی پوپولیستی عمران خان همدردی می‌کنند و با وی در ابراز بیزاری نسبت به رهبران سیاسی اتحاد جدید شریک هستند. به علاوه، جایگاه خود باجوا در ارتش توسط برخی از تحلیلگران زیر سئوال رفته است؛ آنها می‌‎گویند که وی یک فرمانده بحث برانگیز در دوره دوم فرماندهی خود که قرار است اواخر امسال به پایان برسد می‏‌باشد. در نتیجه، حتی با وجود اینکه ارتش پاکستان به طورکلی از نظم و انضباط برخوردار است اما خطر مخالفت علیه فرمانده نیز وجود دارد. باجوا باید انسجام ارتش را با دقت مدیریت کند، البته این کار برای یک فرمانده ارتش با طیف وسیعی از اختیارات دشوار بوده اما غیرممکن نیست.

دوم، دولت جدید باید تصمیم گیرد که چه کسی پس از پایان‏ یافتن دوره تصدی باجوا به عنوان فرمانده ارتش جانشین وی خواهد شد. انتقال قدرت نظامی همیشه در پاکستان به طور ضعیف انجام شده است. با وجود "بی‌‎طرفی" باجوا در رای عدم اعتماد، منطقی است که دولت جدید دوره تصدی باجوا را بار دیگر تمدید کند. اما تمدید مجدد فرماندهی ارتش برای باجوا می‌تواند خشم رهبران ارشد ارتش به‌ویژه فرماندهانی را که در صف اول واجدان شرایط برای تبدیل شدن به روسای بعدی ارتش قرار دارند، به همراه داشته باشد. عمران خان همچنین می‎‌تواند از روی نیمکت مخالفان با تمدید باجوا مخالفت کند. این احتمال وجود دارد که فرمانده ارتش بصورت اجماع انتخاب شود تا هیچ جناحی نتواند با آن مخالفت جدی نماید. در هر حال، این انتصاب مهمی خواهد بود چرا که تاثیرات مهمی بر ثبات داخلی پاکستان و روابط این کشور با بقیه جهان خواهد داشت.
 
این بی‏‌ثباتی سیاسی چه تاثیری بر عموم مردم پاکستان و وضعیت کلی اقتصادی این کشور می‌‎گذارد؟ دولت جدید با چه چالش‌‏های دیگری روبرو خواهد بود؟
به گفته صدیقی، علیرغم هرج و مرج سیاسی در ماه گذشته، در نهایت تصمیم دادگاه عالی و تصویب رای عدم اعتماد طبق قانون اساسی پاکستان انجام شد. این اولین بار در تاریخ پاکستان بود که یک نخست وزیر با رای عدم اعتماد به جای یک رویداد از خارج، برکنار می‌‏شد. حل بحران سیاسی بر اساس قانون اساسی ممکن است گواه بر این مهم باشد که عصر کودتا تحت «دکترین ضرورت» برای همیشه دفن شده است.
با وجود اینکه حامیان تحریک انصاف در سراسر کشور در راهپیمایی‏‌های گسترده به خیابان‏‌ها ریخته‌‏اند، اما این راهپیمایی‏‌ها نسبتاً مسالمت‌‏آمیز بوده‌اند. با کنار گذاشتن آشفتگی سیاسی، دولت جدید با یک اقتصاد ضعیف با تورم دو رقمی، روپیه ضعیف و فقر رو به رشد مواجه است. متأسفانه طبقه متوسط پاکستانی‌ است که این مشکلات اقتصادی را احساس می‌کند زیرا تأمین نیازهای روزمره مانند غذا و سوخت برای آنها دشوارتر می‌شود. علاوه بر این چالش‏‌های اقتصادی، دولت بعدی باید به تعدادی از رویدادهای مهمی که در سال 2022 رخ می‌‎دهد من جمله ارائه بودجه سالانه پاکستان در ژوئن 2022؛ پایان برنامه پاکستان صندوق بین‌المللی پول در سپتامبر 2022؛ و همان طور که در بالا گفته شد، انتخاب فرمانده جدید ستاد ارتش در نوامبر 2022،رسیدگی کند.

صندوق بین‌المللی پول مقرر کرده که تا زمان استقرار دولت جدید، برنامه را متوقف می‌کند بنابراین شروع مجدد برنامه، اولویت اصلی دولت شریف خواهد بود. با توجه به طرح‌های پوپولیستی دولت تحریک انصاف پاکستان، بحران تراز پرداخت، قریب‌الوقوع خواهد بود که دولت جدید باید با آن مقابله کند و آنها هم‌اکنون به دنبال دریافت وام‌هایی از عربستان سعودی، امارات و چین هستند. چینی‌ها موافقت کرده‌اند که ۲.۵ میلیارد دلار را به صورت موقت به عنوان وام به پاکستان برگردانند. دولت شریف باید بودجه و برنامه اقتصادی قوی ارائه کند و برای مقابله با بحران اقتصادی با صندوق بین‌المللی پول همکاری نماید تا مبادا در موقعیتی مانند سریلانکا قرار بگیرند. نخست‌وزیر جدید در زمینه اقتصاد، سیاست خارجی و حکومت‌داری داخلی احتمالاً تحت سلطه رهبری نظامی خواهد بود.
 
دولت جدید چقدر باثبات به نظر می‌‏رسد؟ آیا باید در کوتاه مدت منتظر برگزاری انتخابات ملی جدید باشیم؟
به عقیده کوکمن، ائتلاف حکومتی جدید به دنبال اجرای بسته‌ای از تغییرات اداری و قانونی و اقدامات دیگری برای رهایی از نفوذ مقامات و منصوبان باقی‏مانده از تحریک انصاف پاکستان (از جمله رئیس جمهور عارف علوی، که دوره ریاست او تا سپتامبر ادامه دارد) خواهد بود. همچنین موانع اداری برای برگزاری انتخابات وجود دارد. مقامات کمیسیون انتخابات پاکستان قبلاً اعلام کرده‌اند که اولین زمانی که می‌توانند این کار را انجام دهند اکتبر سال جاری خواهد بود و در حال حاضر با استفاده از داده‌های سرشماری سال 2017 قصد دارند تا مرزهای حوزه‌های انتخابیه جدید را تا اگوست نهایی کنند. این طرح به معنای حرکت بی‌‏وقفه برای سرشماری جدید برنامه‌ریزی‌شده است که بعید است تا قبل از پایان سال تکمیل شود و می‌تواند واکنش شدید شرکای ائتلافی که به نتیجه سرشماری قبلی اعتراض کرده بودند را درپی داشته باشد. این احتمال وجود دارد که دولت جدید برای متعادل نمودن موقعیت خود در پارلمان، درخواست انتخابات «زودهنگام»را پیش از برنامه پنج ساله ارائه کند در غیر این صورت برگزاری انتخابات به پاییز 2023 موکول خواهد شد.

در حالی که عمران خان ابتکار سیاسی را برای بازگشت به مبارزات انتخاباتی از اپوزیسیون گرفت، حزب او در آستانه رای عدم اعتماد؛ شاهد کناره گیری تعداد زیادی از اعضا بود. احزاب مخالف سابق و جداشدگان حزب تحریک انصاف با هدف برکناری خان از قدرت متحد شدند، اما اکنون در ایجاد یک دستور کار حکومتی و استراتژی سیاسی آینده در ائتلافی با چندین بازیگر با رای مخالف قوی دچار چالش شده‌‏اند. در نبود همکاری نزدیک و تقسیم قدرت در میان ائتلاف حکومتی جدید، یا مداخلات قوی‌تر از سوی نهادهای نظامی یا قضایی برای مهار یا کمک به بازیگران اصلی سیاسی، این امر نشان می‌دهد که هرگونه مبارزات انتخاباتی در آینده احتمالاً غیرمنسجم‌‏تر و نسبت به انتخابات گذشته در سال 2018 چند حزبی‏‌تر خواهد بود. در چنین محیطی اهمیت احزاب کوچک خرابکار افزایش می‌‎یابد، چه در تعیین نتیجه محاسبات اولیه، و چه در افزایش انگیزه احزاب بزرگ‌تر برای اتخاذ مواضعی قوی‏‌تر و تلاش برای جذب آراء رای دهندگان. چنین محیطی به افزایش عدم اطمینان بیشتر در مورد نتایج پس از انتخابات کمک می‌‎کند. با این اوصاف، بسیار بعید است که ارتش مانند سال 2018 از حزب تحریک انصاف حمایت کند و پاکستان از نظر تاریخی هرگز شاهد بازگشت چنین دولتی به قدرت از طریق چرخه انتخابات بعدی نبوده است.
 انتهای مطلب/
 
« این متن در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است و انتشار آن الزاما به معنای تأیید تمامی محتوا از سوی "موسسه مطالعات راهبردی شرق" نیست »


کد مطلب: 3058

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/translate/3058/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir