کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

تنش مرزی تاجیکستان و قرقیزستان

مکانیسم‌های حل و فصل مناقشات مرزی قرقیزستان و تاجیکستان

خبر.آسیا , 21 مهر 1401 ساعت 13:14

مترجم : موسسه مطالعات راهبردی شرق، الهام چرمگی

در مطلب پیش رو، کارشناسان مسائل آسیای مرکزی در مورد ابعاد مختلف درگیری‌های مسلحانه مرزی اخیر بین قرقیزستان-تاجیکستان در روزهای 14 تا 17 سپتامبر، تاثیر گذاری آن بر پروژه‌های مربوط به سازمان همکاری شانگهای و همکاری‌های منطقه‌ای و همچنین در مورد مکانیسم‌های آستانه و تاشکند برای برقراری صلح، نظر و تحلیل خود را ارائه داده‌اند.


مطالعات شرق/

روزهای 14 - 17 سپتامبر سال جاری چندین درگیری مسلحانه در مرز تاجیکستان-قرقیزستان رخ داد. هر دو کشور یکدیگر را به آغاز درگیری متهم می‌کردند. بر اساس اعلام منابع رسمی قرقیزستان در روز 20 سپتامبر، در جریان این درگیری‌های مسلحانه 59 قرقیز تبار کشته و 198 نفر مجروح شدند و در مجموع 136770 شهروند نیز از منطقه باتکن تخلیه شده اند. مقام‌های رسمی تاجیکستان نیز از کشته شدن 41 نفر از اتباع خود در جریان این درگیری‌ها خبر دادند.
هیئت تحریریه CABAR.asia نظرات رستم بورناشف، استاد دانشگاه قزاقستان-آلمان (از قزاقستان) و فرهاد طالب‌اف، مدیر موسسه علمی-آموزشی غیر دولتی "بیلیم" کارونی» (از ازبکستان) را در مورد این درگیری‌ها جویا شده که در ادامه می‌خوانید:

دیدگاه قزاقستان در مورد اختلافات مرزی قرقیزستان-تاجیکستان و ابعاد آن چگونه است؟
رستم بورناشف: این درگیری هم از نظر سطح حضور نیروهای طرف‌های درگیر و هم از نظر نقاط مورد مناقشه، طولانی و چند سطحی ارزیابی می شود. درگیری‌های مرزی قرقیزستان-تاجیکستان مدت زیادی است که ادامه دارد : حداقل از آغاز مرحله فعال تحدید حدود مرزها در منطقه یعنی از اواخر دهه 1990 .
 البته برخی از کارشناسان معتقدند که این درگیریها حتی زودتر نیز آغاز شده است. توسعه درگیری‌ها معمولا به صورت موجی صورت می‌گیرد (گاهی کم و گاهی شدید) و از طریق سازوکارهای مرموز، از مرحله آشکار و اغلب خشونت‌آمیز به مرحله‌ای دیگر منتقل می‌شود.
این درگیری چند بعدی بوده و به تقابل در سطح دولتی نیز محدود نمی‌شود. تنها مسئله تعیین حدود مرزها بین دو کشور و همچنین مالکیت برخی از واحدهای مهم اقتصادی مرتبط با زیرساخت‌های آب و حمل و نقل،  دارای بعد رویارویی بین‌دولتی است. اما تعیین شیوه‌های استفاده از این واحدها، یک بعد محلی به این درگیری می‌بخشد که به رژیم مرزی و توسعه مناطق مورد مناقشه نیز مربوط می شود. مسئله قابل توجه این است که معمولا مراحل حاد درگیری، با اقدام‌های ساکنان محلی آغاز می شود. بُعد دیگر درگیری، فعالیت گروه‌هایی است که در مناطق مرزی قاچاق می‌کنند که حداقل بر مردم و مقام‌های محلی نفوذ جدی دارند. بعد دیگر این درگیری، جنگ هویت هاست - زمانی که درگیری آشکارا بعد قومی به خود می‌گیرد – که توسط مری کالدور مطرح شده است. در عین حال، هر یک از طرف‌های درگیر خود را مظهر خیر و درستی و حریف خود را مظهر شر می‌دانند.
متأسفانه، توسعه این تقابل‌ها نشان می دهد که در هیچ یک از سطوح آن، آمادگی برای حل و فصل درگیری‌ها وجود ندارد. نکته اصلی این است که هیچ توضیح واضحی در مورد این که هر یک از طرف‌ها در هر سطحی، حل و فصل درگیری را چگونه می بینند و چه نوع مصالحه ای را قابل قبول می دانند، وجود ندارد. علاوه بر این، نه تنها طرف‌های مختلف، بلکه سطوح مختلف درگیری نیز صدای یکدیگر را نمی شنوند. بدون توجه به چنین مواردی، روند مذاکرات برای خروج از بحران عملا غیرممکن است.
تجزیه و تحلیل من نشان می دهد که قرقیزستان و تاجیکستان هر دو دولت‌های ضعیفی هستند که رهبران آنها، تنها یکی از گروه‌های ذی نفع حاضر در این کشورها هستند و به همین دلیل، کنترل کاملی بر فرآیندهای کشور خود ندارند. معمولا در دولت‌های ضعیف یک سیستم مدیریتی قوی که میشل فوکو از آن به عنوان «governmentality»  یاد می کند و شامل مدیریت موثر خطرها و وقایع می‌شود، وجود ندارد. در چنین شرایطی، حتی اگر در سطح رهبران دو کشور توافق‌هایی حاصل شود، امید بخش نبوده و بنابراین، درگیری‌ها دائما وارد مرحله خشونت‌آمیز می‌شود.

درگیری مرزی قرقیزستان-تاجیکستان چه تاثیری بر وجهه سازمان همکاری شانگهای و همچنین توافق‌ها در چارچوب این سازمان دارد؟
رستم بورناشف: به نظر من، این درگیری هیچ تأثیری بر وجهه سازمان همکاری شانگهای ندارد. این نوع درگیری‌ها جزء مسئولیت‌های سازمان همکاری شانگهای نیست و این سازمان هرگز خود را به عنوان مکانیسم یا ابزاری برای پیشگیری از آنها معرفی نکرده است. موضوع دیگر، اجرای توافق‌هایی است که به نوعی با فعالیت‌های سازمان همکاری شانگهای مرتبط هستند. در اینجا قطعا مسائلی وجود دارد. به عنوان مثال، در چارچوب اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای که در ماه سپتامبر سال جاری در سمرقند برگزار شد، توافقنامه همکاری در مورد پروژه ساخت راه آهن چین - قرقیزستان – ازبکستان به امضا رسید. با این حال، روابط نابسامان بین قرقیزستان و تاجیکستان قطعا چالش‌های جدی بر سر راه اجرای این پروژه و عملکرد پایدار آن ایجاد می‌کند.

درگیری مرزی قرقیزستان-تاجیکستان چه تاثیری بر همکاری‌های منطقه ای دارد؟
رستم بورناشف: به نظر من حل و فصل درگیری‌ها مبنای همکاری‌های پایدار منطقه‌ای است. چنین همکاری‌هایی نه بر پایه برخی تصورهای فانتزی در مورد "تاریخ و فرهنگ مشترک" کشورهای منطقه یا چیزی شبیه به آن، بلکه در نتیجه طراحی و اجرای موثر راه حل‌هایی برای مشکلات واقعی ایجاد می‌شود. بنابراین، باید کشورهای منطقه به دنبال راه‌های خروج از بحران بر اساس مصالحه متقابل باشند و نهادهای منطقه‌ای ضدبحران و امثال آن را ایجاد کنند. این امر است که می‌تواند زمینه ساز ایجاد یک منطقه واقعی باشد و نه یک خیال پردازی ژئوپلیتیک.

چگونه می توان این درگیری را حل و فصل کرد و آستانه چه پیشنهادی ممکن است ارائه دهد؟
رستم بورناشف: تمایل زیادی برای سوء استفاده و امتیازگیری از مناقشات بین قرقیزستان و تاجیکستان وجود دارد.
من فکر نمی‌کنم که هیچ یک از بازیگران خارجی، حتی آنهایی که در منطقه آسیای مرکزی حضور دارند، اکنون بتوانند پیشنهادی مؤثر دقیقا بر اساس ماهیت چندبعدی درگیری ارائه دهند.
این بدان معنا نیست که هیچ مکانیسمی وجود ندارد یا شرکای منطقه‌ای دو کشور چیزی برای ارائه ندارند. بلکه این بدان معناست که دقیقا این طرف‌های درگیر هستند که باید به نقطه شروعی برای حل این تقابل تبدیل شوند. آنها هستند که می توانند و باید بر اساس ارزیابی وضعیت، تصمیم نهایی را بگیرند. در اینجا نمی‌توان هیچ توصیه کلی ارائه کرد.
 
دیدگاه ازبکستان در مورد درگیری مرزی قرقیزستان و تاجیکستان و ابعاد آن چگونه است؟
فرهاد طالب‌اف: درگیری مرزی بین قرقیزستان و تاجیکستان از یک سو مظهر یک درگیری قدیمی است که منشأ آن مانند بسیاری از حوادث مشابه که قبلا در کل منطقه رخ داده است، با روند ناقص تحدید حدود مرزهای بین دولتی در ارتباط است. از سوی دیگر، در چنین شرایطی، غالبا فرضیه‌هایی با ماهیت ژئوپلیتیکی مبنی بر اینکه این حادثه از بیرون تحریک شده است، مطرح می‌شود. هر دو جنبه با یکدیگر مرتبط هستند، یعنی حتی اگر علت واقعی درگیری، مرزهای تعیین‌نشده و نامشخص باشد، نیروهای مخرب خارجی همیشه می توانند از این وضعیت سوء استفاده کنند. از این گذشته، اصل قدیمی «تفرقه بینداز و حکومت کن» هنوز هم کارامد است.

درگیری مرزی قرقیزستان-تاجیکستان چه تاثیری بر وجهه و توافق‌های درونی سازمان همکاری شانگهای دارد؟
فرهاد طالب اف: این درگیری‌ها نه تنها با قوانین بین المللی و اصول سازمان ملل متحد، بلکه با توافق نامه‌های سازمان همکاری شانگهای که اجلاس آن اخیرا در سمرقند برگزار شد، نیز مغایرت دارد. لازم به یادآوری است که یکی از اولین توافق‌ها در سازمان همکاری شانگهای مربوط به انجام اقدام‌های لازم در جهت اعتمادسازی در مناطق مرزی و همچنین عدم انجام فعالیت‌های نظامی در 100 کیلومتری مرزها بود. هر دوی این قراردادها در سال های 1996-1997 توسط جمهوری قرقیزستان و جمهوری تاجیکستان به امضا رسیدند.
در آخرین اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در سمرقند متأسفانه هیچ اظهارنظر رسمی در رابطه با این حادثه صورت نگرفت و اعلامیه سمرقند نیز آن را نادیده گرفت. به طور سنتی، اعلامیه‌های سازمان همکاری شانگهای هر سال به موضوع های مختلف مهم بین‌المللی و جهانی، از جمله خلع سلاح هسته‌ای شبه جزیره کره، جنگ در سوریه و حتی نظامی‌سازی محیط بیرونی سازمان اشاره می‌کنند. اما آنچه در «منطقه مسئولیت» سازمان همکاری شانگهای اتفاق افتاده، در سند اصلی اجلاس منعکس نشده است.
البته که این موارد نمی توانند برای اعتبار این سازمان بی تأثیر باشند. اما از سوی دیگر، مشخص نیست که در صورت انتشار بیانیه‌ای خاص در این زمینه از سوی شرکت کنندگان اجلاس سازمان همکاری شانگهای نیز، این بیانیه چه تاثیری می‌توانست بر پایان واقعی این درگیری‌ها داشته باشد؟

درگیری مرزی قرقیزستان-تاجیکستان چه تاثیری بر همکاری‌های منطقه ای دارد؟
فرهاد طالب اف: همانطور که می‌دانید در ماه جولای سال جاری در شهر "چولپان آتا" قرقیزستان، چهارمین نشست مشورتی با حضور هر پنج رئیس جمهور کشورهای آسیای مرکزی، از جمله رهبران قرقیزستان و تاجیکستان برگزار شد. در این نشست، معاهده دوستی، حسن همجواری و همکاری برای توسعه آسیای مرکزی در قرن بیست و یکم  به تصویب رسید که طرف‌های تاجیک و ترکمن هنوز آن را امضا نکرده اند. با این حال، نشست مشورتی بعدی، سال آینده در دوشنبه برگزار خواهد شد. تاجیکستان تا کنون هرگز از امضای اسناد مشترک منطقه ای خودداری نکرده بود، بنابراین اکنون نیز ضروری است که هیچ یک از پنج کشور منطقه از مسیر استراتژیک اتحاد خارج نشوند.
هر نشست مشورتی رهبران آسیای مرکزی گامی به سوی همگرایی آینده منطقه است. در این راستا به دومین نشست مشورتی روسای جمهور آسیای مرکزی در ماه نوامبر سال 2019 اشاره نموده و گزیده ای از بیانیه مشترک تصویب شده در این نشست را یادآوری می‌نمایم:
- تأکید بر نقش اصلی و کلیدی کشورهای آسیای مرکزی در حل مشکلات مهم کل منطقه از طریق مذاکرات و رایزنی بر اساس اجماع، حقوق برابر، احترام به منافع یکدیگر و ...؛
- داشتن اتفاق آرا مبنی بر اینکه فعال سازی و تقویت همکاری‌های چند جانبه بین کشورهای آسیای مرکزی بر اساس دوستی، حسن همجواری و منفعت متقابل، پاسخگوی منافع اساسی ملت های برادر است.
- روند فعلی همگرایی منطقه ای که در آسیای مرکزی ایجاد شده است، یک واقعیت مشروط از لحاظ تاریخی است.

چگونه می توان این درگیری را حل کرد و تاشکند چه پیشنهادی می‌تواند ارائه دهد؟
فرهاد طالب اف: ما باید فورا و به هر طریق ممکن عملیات نظامی را متوقف کنیم. همه کشورهای آسیای مرکزی می توانند با یکدیگر، رویکردهای جدیدی را برای این درگیری بررسی کنند. به هر حال، این درگیری روزی متوقف خواهد شد... اما اکنون زمان ایجاد مکانیسم واکنش سریع به چنین موقعیت هایی در آسیای مرکزی فرا رسیده است.
رؤسای جمهور دو کشور باید شجاعت خود را برای تعلیق عملیات نظامی نشان دهند! اخیرا توافقی در مورد آتش بس صورت گرفته است. اما اکنون باید هرگونه اقدام نظامی در منطقه مرزی برای مدت نامحدود به تعویق بیفتد. لازم به ذکر است که در تمام سال‌های استقلال، عملا هیچ مذاکره جدی ارضی بین دو کشور وجود نداشته است. بحث‌های ارضی معمولا پراکنده و جسته گریخته هستند و فقط در سال‌های اخیر بیشتر شده اند.
مفهومی به نام ") "out-of-box thinkingتفکر خارج از چارچوب) وجود دارد که به معنای فراتر رفتن از کلیشه های معمول، پیش داوری‌ها، مفاهیم و استانداردهای تفکر در جستجوی راه حل‌های جدید است. تا کنون "in-box thinking" (تفکر درون چارچوب) متکی بر مفاهیم حاکمیت و ناسیونالیسم بوده است که استراتژی سازش ناپذیری را در رابطه با موضوع مرزها در نظر دارد. بر همین اساس، وجود گروه‌های جغرافیایی فرامرزی در آسیای مرکزی، بویژه در دره فرغانه، نسبت به حفاظت از حاکمیت و منافع ملی در درجه دوم اهمیت قرار داشته است. این دوآلیسم ملی-منطقه ای در آسیای مرکزی عملا نادیده یا دست کم گرفته می‌شود. دوآلیسم به این معناست که تعیین نقطه آغاز و پایان منافع ملی و منطقه‌ای در آسیای مرکزی اغلب دشوار است.
از این منظر، مشکلات مرزی مستلزم رویکردهای نوآورانه هستند. تاشکند، به عنوان آغازگر جلسات مشورتی روسای جمهور، می‌تواند به نقش فعال خود ادامه داده و به چنین موقعیت‌هایی در منطقه واکنش سریع و فعال نشان دهد.
تماس‌های تلفنی با روسای جمهور طرف‌های درگیر، بیانیه‌های رسمی، ارتباط‌های ویژه دیپلماتیک، نشست‌های مشورتی فوق العاده و همچنین استفاده از دیپلماسی عمومی تنها بخشی از اقدام‌های پیشگیرانه‌ای است که تاشکند می‌تواند و باید در چنین موقعیت‌هایی انجام دهد.
انتهای مطلب/
 

«این متن در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است و انتشار آن الزاما به معنای تأیید تمامی محتوا از سوی "موسسه مطالعات راهبردی شرق" نیست.»


کد مطلب: 3261

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/translate/3261/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir