ایران شرقی 27 شهريور 1400 ساعت 9:24 https://www.iess.ir/fa/translate/2784/ -------------------------------------------------- طالبان و پاکستان عنوان : پاکستان و طالبان جدید -------------------------------------------------- حملات رعد آسای 11 روزه طالبان تمام جهان را متحیر کرد؛ مراکز ولایات تقریباً بدون هیچ مقاومتی یکی پس از دیگری سقوط کرد و راه طالبان برای تصرف کابل باز شد. با ورود طالبان به کابل در هیچ جای این شهر از ارتش افغانستان که توسط ایالات متحده آموزش دیده بود، خبری نبود.. از سال 2001، ایالات متحده 83 میلیارد دلار برای آموزش نیروهای دفاعی و امنیتی ملی افغانستان هزینه کرد. پیش از این که طالبان کابل را تصرف کند، واشنگتن 3.3 میلیارد دلار برای سال 2022 اختصاص داده و قول داده بود که این مبلغ تا سال 2024 به 4 میلیارد دلار برسد. اما اکنون در سال 2021 هیچ کس هیچ تصوری از نحوه شکل‌‏گیری ارتش ملی افغانستان در دولت جدید این کشور ندارد. با شکل‎گیری دولت جدید در افغانستان، منطقه و در درجه اول پاکستان با حقایق جدیدی روبرو خواهند شد. متن : مطالعات شرق/ حمله رعد آسای 11 روزه طالبان تمام جهان را متحیر کرده است. مراکز ولایات تقریباً بدون هیچ مقاومتی یکی پس از دیگری سقوط کرده و راه طالبان برای تصرف کابل باز شد. با ورود طالبان به کابل در هیچ جای این شهر از ارتش افغانستان که توسط ایالات متحده آموزش دیده بود، خبری نبود. شاید آمریکایی‏ها بین بد و بدتر (ارتش در مقابل طالبان) بد را انتخاب کردند. از سال 2001، ایالات متحده 83 میلیارد دلار برای آموزش نیروهای دفاعی و امنیتی ملی افغانستان (ANDSF) از جمله ارتش، نیروهای نخبه و پلیس ملی هزینه کرد. پیش از این که طالبان کابل را تصرف کند، واشنگتن 3.3 میلیارد دلار برای سال 2022 اختصاص داده و قول داده بود که این مبلغ تا سال 2024 به 4 میلیارد دلار برسد. اما اکنون در سال 2021 هیچ کس هیچ تصوری از نحوه شکل‌‏گیری ارتش ملی افغانستان در دولت جدید این کشور چه به صورت کثرت‌‏گرا و چه  با رهبری محض طالبان ندارد.با شکل‎‌گیری دولت جدید در افغانستان، منطقه و در درجه اول پاکستان با حقایق خوب، بد و برخی زشت روبرو خواهند شد.   خوب: اولین حسن شکل‎‌گیری دولت جدید در افغانستان برای پاکستان این است که جنگ در افغانستان به پایان خواهد رسید. نیروهای آمریکایی کشور را ترک کرده و متعاقب آن بیست سال خونریزی در افغانستان و با شبه‎‌نظامیان در پاکستان، به پایان می‌‏رسد. پاکستان بخوبی می‌‏داند که تصمیم این کشور در سال 2001 برای پیوستن به مبارزه جهانی علیه تروریسم (GWOT) کوته بینانه بوده و به پیامدهایی تلخ ازجمله کشته‎ شدن83 هزار پاکستانی منجر شده است. دومین حسن شکل‎‌گیری دولت جدید در افغانستان برای پاکستان این است که تلاش‌‏های او برای متقاعد نمودن طالبان برای شرکت در مذاکره با ایالات متحده و پیگیری روند صلح افغانستان که با خروج ایالات متحده از افغانستان کامل شده، از دست نمی‌رود. پاکستان به طالبان کمک کرد تا درک کنند ارتباط با جامعه بین‌‎المللی و باز پس ‎گیری فضای سیاسی آنها حتی اگر به قیمت تقسیم قدرت تمام شود، از اهمیت قابل ‎توجهی برخوردار است. تعاملات پاکستان با طالبان در طول روند دوحه نیز به طالبان کمک کرد تا روند تکاملی خود را درک کنند و آنها را قادر ساخت تا هزینه و فایده افغانستانِ پس از خروجِ آمریکا را تجزیه و تحلیل کنند و طالبانی که امروز مشاهده می‏‌کنیم، با برگزاری کنفرانس‌‏های مطبوعاتی و مشارکت با جامعه بین‌المللی به عنوان شهروندان فعال افغانستان و تسلط و کنترل شخصیت جنگجوی خود، از زمان سقوط کابل به بعد، می‌‏تواند نتیجه‏ بُرد بُرد را برای همگان به همراه داشته باشد. هیچ یک از این موارد، بدون تعامل مداوم پاکستان با طالبان، ایالات متحده و دیگر شرکای منطقه‌‏ای رخ نمی‌داد و همگی آنها از مواضع، ریسک‌‏ها و آسیب‌‏پذیری‌‏های طرف مقابل مطلع هستند. سومین حسن شکل‎‌گیری دولت جدید در افغانستان برای پاکستان، چشم‌انداز مثبت چین در مورد آینده افغانستان تحت حکومت طالبان است. تاثیر چین بر ثبات منطقه‏‌ای را نباید نادیده گرفت و در حالی که پکن از یک سو می‏‌خواهد خلاء سیاسی ایجاد شده ناشی از خروج ایالات متحده را پر کند، از سوی دیگر آماده است تا نقش رهبری کشورهایی را که هم اکنون در کمربند و جاده (BRI) عضو هستند و  یا در آینده به آن می‏‌پیوندند را در منطقه برعهده گیرد تا با هم بر روی یک پلتفرم در راستای تحقق بلندپروازی‏‌های اقتصادی خود در جنوب آسیا اقدام کنند. همسایگان نزدیک افغانستان، متشکل از پاکستان، ایران، چین، روسیه و کشورهای آسیای مرکزی، از چشم‌‎انداز مشترک قوی نسبت به ارتباطات منطقه‏‌ای برخوردارند. این مشارکت‏‌های منطقه‏‌ای که افغانستان را نیز شامل می‌‌شود، از طریق رویکردی یکپارچه به رهبری چین می‏‌تواند امنیت و تجارت منطقه‏‌ای را تقویت کند. در صورت تحقق این مهم، این نیز می‏‌تواند نتیجه بُرد- بُردی را برای همگان بدنبال داشته باشد.   بد: بدی شکل‌‎گیری دولت جدید در افغانستان برای پاکستان عمدتاً از مسئله به رسمیت شناخته‎ شدن طالبان ناشی می‌‏شود. در آینده، ممکن است اتفاقی رخ دهد و پاکستان را مجبور کند تا تصمیم یک جانبه‌‏ای در مورد به رسمیت شناختن طالبان بگیرد. بدین ترتیب اجماعی که پاکستان امیدوار است با حسن نیت و احترام به رسمیت شناختن طالبان توسط جامعه بین‌المللی شکل بگیرد ممکن است از هم بپاشد. هنوز باید منتظر ماند و دید آیا طالبان جدید با نسخه قبلی خود متفاوت است یا نه. اگر مذاکرات بین طالبان و نخبگان سیاسی افغانستان و دیگر جناح‏‌های قبیله‌‎ای این کشور به زودی به ساختار تقسیم قدرت مطلوب طالبان منجر نگردد، ممکن است این گروه در موقعیتی قرار گیرد که از کل روند صلح فاصله گرفته و شکل‌‎گیری دولت خودکامه خود را به طور یک طرفه اعلام کند. این اقدام امارت اسلامی موجب تحریم این امارت از سوی گروه هفت و دیگر کشورها می‌‏شود و پاکستان را وادار می‌‏کند تا بار دیگر دست به انتخاب بزند. پاکستان باید برای این سناریو استراتژی مشخصی را پیش‏‌بینی کند.   زشت: اکنون که ایالات متحده کاملا از افغانستان خارج شده است و روند تحول مدل تقسیم قدرت در افغانستان به طور خودکار پیش می‌‏رود، طالبان چه انگیزه‏‌هایی برای پایان دادن به این معامله دارند؟ با خروج ایالات متحده، منابع خارجی دولت سابق افغانستان و چشم‌‏انداز مبهم نسبت به پذیرش قانون اساسی افغانستان به عنوان سیستم حکومتی از سوی طالبان که شرایط اولیه توافق 2020 آمریکا و طالبان بوده، رنگ باخته است. شرایط خروج از پیمان القاعده در افغانستان نیز زیر سوال است زیرا گزارش‌‏ها از حفظ ارتباط نزدیک طالبان با القاعده با وجود وعده‌‏هایی که به واشنگتن داده شده است حکایت دارند. با توجه به عدم نفوذ گروه هفت به رهبری آمریکا بر طالبان در این محیط جدید، پاکستان باید اهرم خود را بر طالبان، برای مهار تحریکِ طالبان پاکستان (TTP) و سایر گروه‌‏های تروریستی که به برکت القاعده از خاک افغانستان برای حمله تروریستی به داخل پاکستان استفاده می‌‏کنند، بازیابی کند. طالبان از زمان تصرف کابل، اظهارات متعددی در مورد تحریک طالبان پاکستان داشته‌‏اند که تعهد آنها برای تحویل تروریست‌‏های تحریک طالبان پاکستان به حکومت پاکستان برای محاکمه یا اعمال کنترل مطلق بر این نهاد را نشان نمی‌دهد. در عوض، اظهارات طالبان از نارضایتی این گروه از حصارکشی در مرز پاکستان و افغانستان حکایت دارد. اگر پاکستان نتواند تعهد محکمی از طالبان در مورد منحل‏ کردن، مجازات و تحویل شبه‏ نظامیان تحریک طالبان پاکستان بگیرد و یا اگر طالبان همچنان حصارکشی مرزهای پاکستان و افغانستان را بر اساس دیدگاه ایجاد مرزهای امن بدون مانع مبتنی بر "اعتماد" نپسندد، روابط بین افغانستان به رهبری طالبان و پاکستان به درستی آغاز نخواهد شد. آینده نامشخصِ افغانستان؛ پاکستان را با چالش‏‌های جدی روبرو خواهد کرد. پاکستان نباید تحت هیچ شرایطی در مورد استراتژی مبارزه با تروریسم که حذف تحریک طالبان پاکستان جزء لاینفک آن است، مصالحه کند و تحقق آن به حصارکشی مرز بین‌المللی بین دو کشور بستگی دارد.  انتهای مطلب/   « این متن در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است و انتشار آن الزاما به معنای تأیید تمامی محتوا از سوی "موسسه مطالعات راهبردی شرق" نیست »