ایران شرقی 4 ارديبهشت 1400 ساعت 12:06 https://www.iess.ir/fa/translate/2604/ -------------------------------------------------- هند و پاکستان عنوان : سخنرانی ژنرال باجوا و آینده صلح پاکستان -------------------------------------------------- تبدیل موقعیت ژئواستراتژیک پاکستان به ژئواکونومیک‏ تنها در گرو خارج شدن از سیاست تاریک کنونی و برقراری ارتباط با هند است. فرمانده ارتش پاکستان در اظهارات تاریخی خود به دشواری این اشاره کرد و گفت "بدون حل و فصل مسالمت‏ آمیز اختلاف‌های کشمیر، روند صلح دو کشور همیشه در معرض تنش قرار خواهد داشت." او ادعا کرد که هند ابتدا باید برای "از سرگیری روند صلح یا گفتگوی معنادار"، "زمینه مناسب" در جامو و کشمیر را ایجاد کند. از آنجا که باجوا در سخنرانی خود اذعان کرد که پاکستان نسبت به انتخابی حساب ‏شده "مبتنی بر عقلانیت" برای حل همه مسائل مهم با همسایگان از طریق گفتگو "به شیوه‏ای صلح آمیز" اقدام خواهد کرد، بنابراین فرض بر این است که وقتی او در مورد محیط مناسب صحبت می‏‌کند، در مورد قطعنامه‎های سازمان ملل و برگرداندن اصلاحات قانون اساسی انجام شده در جامو و کشمیر صحبت نمی‏‌کند. وی در سخنرانی خود به این دو "پیش شرط" اشاره نکرد. اگر مذاکرات به این "پیش شرط‌‎ها" منوط باشد، قبل از شروع، از بین خواهد رفت. متن : مطالعات شرق/ ظاهرا، سخنرانی ژنرال قمرجاوید باجوا، فرمانده کل ارتش پاکستان، در افتتاحیه نشست امنیتی اسلام‌‏آباد، نشان‌دهنده تغییر 180 درجه‏ای موضع‏‌گیری استراتژیک پاکستان بود. تأكید بر ژئواکونومی ‏به جای ژئوپلیتیک، مطلبی منطقی بود که به تازگی مطرح می‌‏شد. ژنرال باجوا بر همه مواردی که منطقی به نظر می‏‌رسید، بدرستی اشاره کرد و درجاتی از واقع‏‌بینی را منعکس نمود که در بین فرماندهان کل ارتش پاکستان بی‏‌سابقه بود. با توجه به اختلاف زیادی که بین سخنرانی هیجان‏ انگیز فرمانده ارتش پاکستان و واقعیت وجود دارد، چه برداشتی می‌‏توان از سخنان باجوا کرد؟ آیا پاکستان و ارتش بطور کلی مصمم است تا "گذشته را به خاک سپرده و به جلو حرکت کند"؟ یا اینکه تمام این سخنرانی چیزی بیش از تلاشی نرم برای "بازسازی تصویر و وجهه پاکستان" و نمایش آن به عنوان "یک کشور صلح دوست" نبوده است؟ یکی از وزرای برجسته دولت عمران‏ خان بر این تصور است که این سخنرانی اساساً تلاشی برای ارائه تصویری مثبت از پاکستان بوده است. به گفته وی، سخنرانی باجوا نه هند بلکه همه جهان را هدف قرار داده است. علاوه بر این وی سندی که توسط دولت پاکستان تهیه شده ارائه می‏‌کند که به طور دقیق الگویی را که پاکستان باید برای عرصه "روایت ملی" خود به مخاطبان خارجی دنبال کند را فاش می‏‌کند. سخنرانی باجوا تقریباً با دستورالعمل‎‌های تعریف شده برای برقراری ارتباطات استراتژیکِ موجود در سند، مطابقت دارد. اگر در واقع این سخنرانی چیزی بیش از یک تمرین برای بازسازی وجهه مثبت پاکستان نباشد، مشخصا آغاز روند صلح با هند خیلی دور به نظر نمی‏‌رسد. البته هر دو کشور در تلاش برای به دست آوردن رضایت خاطر بیشتر هستند و تلاش حقیقی کمی ‏برای ایجاد فضای مثبت صورت خواهد گرفت. نارندرا مودی نخست وزیر هند پیش از این با آرزوی بهبودی برای همتای خود از کرونا، در این امر پیشگام شده و همچنین در روز ملی پاکستان به مردم این کشور سلام و درود فرستاد. جلساتی از جمله در سطح سیاسی بین مقامات برگزار شده که ممکن است نقشه راه به طور مثال برای چگونگی حرکت به جلو نیز مورد مذاکره قرار گیرد. در این میان موارد غیررسمی ‏نیز مانند جلسات و تبادلات ورزشی و تبادل فرهنگی وجود دارد. هر دو طرف سعی خواهند کرد نشان دهند که آماده تعامل آزاد هستند. هیچ یک از طرفین نمی‏‌خواهند دیگری با جوانمردی ظاهری، امتیاز دیپلماتیکی کسب کند. اما در نهایت، چون هر دو طرف نه برای دستیابی به موفقیت بلکه برای ایجاد مانع در برابر فشارهای اضافی، در این امر درگیر شده‎‌اند، مسئله این است که بنای سست تعامل سازنده بین دو کشور پیش از بازسازی دوباره فرونپاشد. این اتفاق خواهد افتاد چرا که اگر تزیینات و لفاظی‎‌ها را کنار بگذاریم، عملا تغییر قابل توجهی رخ نداده است. چیزی که می‌‏توان به آن امیدوار بود، ایجاد مکانیزمی ‏برای حفظ و کنترل اوضاع است که احتمالاً از طریق کانال‎‌های پشت پرده و تعاملات بین نهادهای دو کشور قابل اجرا است. احتمال دیگری هم وجود دارد مبنی بر اینکه شاید تغییراتی صورت گرفته باشد. شاید تشکیلات ارتش پاکستان متوجه این مطلب شده باشد که هزینه درگیری با هند دیگر منطقی نیست و این هزینه دیگر مانند مخارج مستقیم اقتصادی و سایر هزینه‌‎های خصومت با هند نیست، بلکه هزینه‌‎هایی است که ممکن است به درگیری و تنش ختم شده و بسیار گران تمام شود. سخنرانی فرمانده باجوا مملو از کلمات پر طمطراقی مانند "ارتباط"، "ادغام منطقه‏‌ای"، "امنیت انسانی" و "کریدورهای تجارت و ترانزیت" بود. همه این مفاهیم برای سیاست خارجی پاکستان که ژئواکونومی ‏را در مرکز کانون توجه خود قرار می‏‌دهد لازم به نظر می‏‌رسد. باجوا تلاش کرد تا موقعیت ژئواستراتژیک پاکستان را به عنوان "پلی بین تمدن‎‌ها و مجرای اتصال اقتصادهای منطقه" به نمایش بگذارد. وی در مورد فرصت "استفاده از پتانسیل‎‌های جنوب آسیا و آسیای مرکزی با اطمینانی قابل توجه از ارتباط بین آسیای شرقی و غربی" صحبت کرد. اما همه این برنامه‎‌های بزرگ بدون هند پایدار نخواهد بود. شاید سرانجام فرماندهان پاکستانی دریافته‌‏اند که پاکستان بدون دسترسی به هند، پلی معلق در هوا است. اتصال آسیای غربی به آسیای شرقی یا آسیای مرکزی به جنوب آسیا بدون هند امکان‌پذیر نیست. تبدیل موقعیت ژئواستراتژیک پاکستان به موقعیت ژئواکونومیک‏ تنها در گرو ارتباط با هند است: بازار 1.3 میلیارد نفری و اقتصادی که انتظار می‏‌رود در پایان این دهه به عنوان سومین کشور بزرگ جهان با تولید ناخالص داخلی بیش از 5 تریلیون دلار آمریکا برسد. این در حالی است که پاکستان از آگوست سال 2019، تمام روابط تجاری و اقتصادی خود با هند را قطع کرده است. واضح است که اگر پاکستان در زمینه ژئواکونومی، برقراری ارتباطات و تبدیل شدن به محل اصلی اتصال و ظهور به عنوان یک مرکز تجاری و ترانزیتی جدی است، باید از مسیر تاریکی که با سیاست سست، ناپایدار و غیرقابل تحمل عمران‏ خان نسبت به هند در آن قرار گرفته است، خارج شود. اما این کار به سخن آسان است زیرا همان طور که باجوا گفت "بدون حل و فصل مسالمت‏ آمیز اختلاف‌های کشمیر، روند صلح دو کشور همیشه در معرض خطر تنش قرار خواهد داشت." او ادعا کرد که هند ابتدا باید برای "از سرگیری روند صلح یا گفتگوی معنادار "،" زمینه مناسب " در جامو و کشمیر را ایجاد کند. از آنجا که باجوا در سخنرانی خود اذعان داشت که پاکستان نسبت به انتخابی حساب ‏شده "مبتنی بر عقلانیت" برای حل همه مسائل مهم با همسایگان از طریق گفتگو "به شیوه‏ای صلح آمیز" اقدام خواهد کرد، بنابراین فرض بر این است که وقتی او در مورد محیط مناسب صحبت می‏‌کند، در مورد قطعنامه‎‌های سازمان ملل و برگرداندن اصلاحات قانون اساسی انجام شده در جامو و کشمیر در آگوست 2019 صحبت نمی‏‌کند. وی حداقل در سخنرانی خود به این دو "پیش شرط" اشاره نکرد. اگر مذاکرات به این "پیش شرط‌‎ها" منوط باشد، قبل از شروع، از بین خواهد رفت. مسئله این است اگر باجوا و ارتش، گذشته را بپذیرند و با آن آشتی کنند، بنابراین باید این واقعیت را بدانند و بپذیرند که وضعیت جدیدی پس از آگوست 2019 در جامو و کشمیر حاکم شده است. برگرداندن وضعیت به  عقب در جامو و کشمیر کار راحتی نیست. اصلاح کشور بیشترین چیزی است که می‏‌توان انتظار داشت که این نیز در پی حکمی‏ قضایی یا یک تصمیم اجرایی امکان‌پذیر خواهد شد. اگر اصلاحات براساس تصمیم اجرایی صورت گیرد در حالت ایده ‏آل نباید انتظار داشت که زمینه برای گفتگو ایجاد گردد. در عوض، اصلاحات باید نتیجه اقدام ملموس پاکستان نسبت به جلوگیری از اقدامات تروریست‎‌ها، تأمین سلاح و پول برای تروریست‎‌ها، ایجاد مانع بر سر راه آموزش و هدایت عملیاتی تروریست‎‌ها و حمایت تبلیغاتی از تروریست‎‌ها در این سرزمین باشد. اگر چه هند قطعاً موافقت می‏‌کند که با پاکستان در مورد جامو و کشمیر گفتگو کند، اما ساده لوحانه است که بپذیریم هند در مقابل دسترسی به افغانستان و فراتر از آن و دستیابی به آسیای مرکزی، یا حتی تبدیل شدن به بخشی از کریدور اقتصادی چین - پاکستان (CPEC)، بپذیرد که کشمیر را مبادله کند و یا در حق حاکمیت خود در جامو و کشمیر مصالحه کند. چنین تفکری نشان دهنده جهل و بی اطلاعی حیرت انگیز، نه تنها از هند، بلکه اقتصاد، تجارت بین‌الملل و ضرورت‎‌های استراتژیک و انگیزه‎‌های ملی‎‌گرایانه این کشور که در تعریف سیاست‎‌ها و خط‎‌مشی‎‌های آن است، می‌باشد. اما سیاست‌گذاران، تحلیل‌گران و مفسران پاکستانی به تفسیر اشتباه از هند کاملاً مشهور هستند. چشم‌انداز ژئواکونومی ‏باجوا و احتمالاً ارتش پاکستان بر چهار رکن استوار است: صلح پایدار و باثبات در داخل و خارج؛ عدم مداخله از هر نوع، در امور داخلی کشورهای همسایه و منطقه‏‌ای؛ تجارت و ارتباطات درون منطقه‏‌ای؛ و توسعه پایدار و شکوفایی از طریق ایجاد مراکز سرمایه‏‌گذاری و اقتصادی در منطقه. دو رکن آخر این چشم‌‏انداز منوط به دو رکن اول برقرار شده است. بدون دو رکن اول، دو رکن آخر بی معنی خواهد بود. با این حال، تاکنون هیچ مدرکی دال بر اینکه پاکستان برای تأمین صلح در منطقه یا توقف مداخله در امور داخلی همسایگان خود در شرق و غرب، گام معناداری برداشته باشد، وجود ندارد. این امر بسیار حیاتی است زیرا دیدگاه ژئواکونومی‏ تنها در قالب بست‌ه‏ای ترکیبی، فرصت رشد خواهد داشت. پاکستان نمی‏‌تواند برخی از بخش‌ها مانند برقراری ارتباط، یکپارچگی منطقه‏‌ای، تبدیل شدن به مرکز تجاری و ترانزیتی، را انتخاب و سایر بخش‌ها مانند عادی‎‌سازی روابط با هند یا ادامه دادن به خشونت در افغانستان را رد کند. از این منظر، هم افغانستان و هم هند در چشم‌‏انداز آینده پاکستان بسیار مهم هستند. کاملا واضح است که اجرای "چشم‌‏انداز" بزرگی که فرمانده باجوا بیان کرد، تا زمانی که پاکستان دست از لفاظی برندارد و دست به اقدام نزند، همچنان جریانی دست‏‌نخورده باقی خواهد ماند. البته این امر آسان نخواهد بود. مخالفت‎‌های زیادی از داخل پاکستان، نه تنها از کانال غیرنظامی‎‌ها بلکه از سوی ارتش و نظامی‎‌ها نیز وجود خواهد داشت. آنچه که باجوا تلاش می‏‌کند انجام دهد، بسیار بلند پروازانه‏‌تر از اقدامات پرویز مشرف است. تا زمانی که مشرف در راس امور بود، همه از جمله فرماندهان با او همراه می‏‌شدند. اما لحظه‎‌ای که لباس رسمی ‏خود را بیرون آورد، دیگر کسی از او حمایت نکرد. این امر نشان می‏‌دهد که اگر  واکنش‎‌ها شدید باشد، ارتش به سادگی به الگوی استراتژیک قبلی خود باز خواهد گشت. تا آنجا که به هند مربوط می‏‌شود، در حالی که آماده حضور در این کارزار است اما به دقت و با بدبینی بسیار حرکات و هر اقدامات پاکستان را زیر نظر دارد. هند لحظه‏‌ای نسبت به محافظت از خود غافل نخواهد شد یا فریب لفاظی‎‌های اغواگرانه پاکستان را نخواهد خورد. اگر همه چیز در مسیر درست حرکت کند، هند از حضور و مشارکت استقبال خواهد کرد. اما اگر پاکستان به موضع خود برگردد و سعی کند تا بار دیگر هند را کنار بزند، دوباره بدبختی و خیانت پاکستان را در مقابل چشم جهانیان فاش خواهد کرد. انتهای مطلب/   «آنچه در این متن آمده به معنای تأیید محتوای آن از سوی «موسسه مطالعات راهبردی شرق» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است»