ایران شرقی 30 بهمن 1397 ساعت 9:17 https://www.iess.ir/fa/translate/1835/ -------------------------------------------------- تفسیر و چشم‌انداز مذاکرات صلح افغانستان عنوان : تفسیری بر مذاکرات آمریکا - طالبان -------------------------------------------------- مذاکرات شش روزه‌ی ایالات متحده و طالبان واضح‌ترین علامتی بود که نشان داد ایالات متحده نسبت به خروج نیروهای خود از افغانستان مصمم است و طالبان اهمیت این تصمیم را درک می‌کند. اگر چه برای نتیجه‌گیری زود است، اما مذاکرات قطر الهام‌بخش خاتمه ‌یافتن طولانی‌ترین جنگ آمریکا است. مدت‌ها است که خروج نیروهای ایالات متحده و ناتو، تقاضای اصلی طالبان و منطق محرک شورش بوده است. مذاکرات دوحه همچنین نخستین موردی است که در آن ایالات متحده به طور آشکارا به اصرار طالبان، مبنی بر این که مذاکرات دو جانبه در مورد شرایط خروج نیروهای نظامی‌ پیش از انجام هر گونه مذاکرات صلح با حضور سایر افغانستانی‌ها، صورت گیرد، تن داده است. اگر چه طالبان هیچ گونه ابراز رضایتی نداشته، اما اشاراتی داشته در این باره که توافق بر سر مسائل کلیدی صورت گرفته است. در نهایت، اگر چارچوب توافقنامه‌ای که در گزارش دوحه مطرح شده است؛ منجر به مذاکره میان شمار بیشتری از ذینفعان در مورد توافقات سیاسی و امنیتی آینده گردد، این مذاکرات پیشرفت مهمی‌ را فراهم خواهد کرد. متن : ایران شرقی/ به دنبال مذاکره آمریکا و طالبان در دوحه پایتخت قطر، امیدها نسب به پایان حضور ایالات متحده در جنگ افغانستان قوت گرفته است. بر همین اساس سه تن از تحلیل‌گران گروه بین‌المللی بحران در حوزه افغانستان، آنچه را که در مذاکرات دو طرف توافق شده و آنچه را که حل نشده باقی مانده است، تحلیل و بررسی کرده‌اند.   مذاکرات آمریکا و طالبان چقدر مهم و قابل توجه بود؟ مذاکرات شش روزه‌ی ایالات متحده و طالبان واضح‌ترین علامتی بود که نشان داد ایالات متحده نسبت به خروج نیروهای خود از افغانستان مصمم است و طالبان و متحدان منطقه‌ای آن اهمیت این تصمیم را درک می‌کنند. اگر چه برای نتیجه‌گیری زود است، اما مذاکرات دوحه الهام‌بخش خاتمه ‌یافتن طولانی‌ترین جنگ آمریکا است.  مدت‌ها است که خروج نیروهای ایالات متحده و ناتو، تقاضای اصلی طالبان و منطق محرک شورش بوده است. مذاکرات دوحه همچنین نخستین موردی است که در آن ایالات متحده به طور آشکارا به اصرار طالبان، مبنی بر این که مذاکرات دو جانبه در مورد شرایط خروج نیروهای نظامی‌ پیش از انجام هر گونه مذاکرات صلح با حضور سایر افغانستانی‌ها، صورت گیرد، تن داده است. اگر چه طالبان هیچ گونه ابراز رضایتی نداشته، اما اشاراتی داشته در این باره که توافق بر سر مسائل کلیدی صورت گرفته است. در نهایت، اگر چارچوب توافقنامه‌ای که در گزارش دوحه مطرح شده است؛ منجر به مذاکره میان شمار بیشتری از ذینفعان در مورد توافقات سیاسی و امنیتی آینده گردد، این مذاکرات پیشرفت مهمی‌ را فراهم خواهد کرد.   برسر چه چیزی توافق صورت گرفته است؟ زلمی‌ خلیل‌زاد، فرستاده آمریکا، به نیویورک تایمز گفته است که ایالات متحده و طالبان در اصل بر اساس یک چارچوب و برای رسیدن به توافقی که بر اساس آن طالبان از تبدیل شدن افغانستان به "مرکزی برای گروه‌های بین‌المللی و تروریست‌ها" جلوگیری خواهد کرد و آمریکا نیز نیروهای خود را از این کشور خارج خواهد کرد، مذاکره خواهند کرد. خلیل‌زاد همچنین اظهار داشت که با توجه به این چارچوب که بیش از این قابل اصلاح است، امتیازات طالبان باید آتش بس و توافق برای مذاکره مستقیم با دولت افغانستان را در برداشته باشد. اکنون طالبان می‌بایست در نظر بگیرد که آیا آمادگی لازم برای اعطاء چنین امتیازاتی را دارد یا نه؟ اگر چه تعهد متقابل بین طالبان و ایالات متحده در زمینه مبارزه با تروریسم و خروج نیروهای نظامی؛ ‌ممکن است برای پایان دادن به مشارکت نظامی‌ آمریکا در افغانستان کافی باشد، اما بدون توافق صلح کامل، آنچه که اکنون به عنوان مرگ‌بارترین درگیری در جهان شناخته است، به پایان نمی‌رسد. در حال حاضر، ایالات متحده این موضع را در پیش گرفته است که خروج نیروها، تنها بخشی از بسته بزرگی است که حل و فصل مسائل سیاسی و امنیتی در بین مردم افغانستان را در بر دارد. بررسی این که آیا ایالات متحده این موضع را حفظ می‌کند یا نه، مهم است.   چه مسائلی حل نشده باقی مانده است؟ یک سوال مهمِ بدونِ پاسخ این است که چطور می‌توان گفتگوی بین افغانستانی‌ها را سازماندهی نمود. پس از چند دهه جنگ، چگونه می‌توان همه طرف‌ها را در کنار یک میز دور هم جمع کرد؟ همچنین مشخص نیست که نظر طالبان در مورد پذیرش زمان بندی و تداوم چنین مذاکراتی چیست – به این معنا که، آیا آنها با انجام گفتگو قبل از آغاز خروج نیروهای بیگانه یا بعد از خروج نیروهای نظامی‌ که دولت افغانستان و نفوذ فعلی ایالات متحده را تضعیف می‌کند، موافقند؟ اگر چه طالبان مدت‌ها است مایل به مذاکره با آمریکا به صورتی که اکنون اتفاق افتاده، هست و تمایل خود را برای مذاکره با دیگر افغانستانی‌ها به صورت مبهم نشان داده، اما جزئیات فرایند مذاکره بین افغانستانی‌ها که بتواند حمایت همه طرف‌ها را جلب کند؛ همچنان نامشخص است. جزئیات در مورد تضمین مبارزه با تروریسم از سوی طالبان در دوحه و اینکه این تضمین تا چه حد برای واشنگتن قابل قبول است، هنوز مشخص نشده است. ایالات متحده به دنبال آن است که طالبان چیزی فراتر از آن چه در گذشته اعلام کرده است، بيان نكند. حداقل از سال 2010، طالبان وعده داده‌اند که اجازه نخواهند داد از افغانستان به عنوان پايگاهي براي تهدید کشورهای ديگر استفاده شود و از پناه دادن به گروه‌های جهادی فراملی در سرزمین خود جلوگیری كند. این اظهار ضمني ممکن است براي یک توافق صلح مناسب باشد یا نباشد؛ پذیرش آن تا حدودي به ميزان تمايل ایالات متحده براي خروج از افغانستان بستگی دارد. مسئله این است که آیا ممکن است طالبان مايل به فراتر رفتن از شرايط كنوني باشد و برای اولین بار تعهد كند كه با گروه‌های جهادي، فعالانه مقابله كند. از دیدگاه طالبان، باید تعهد ثابتي در مورد خروج نیروهای نظامی‌ آمریکا بدون هیچ ابهامی ‌از سوی ایالات متحده مشاهده شود. "مقامات طالبان می‌گویند هدف آتش بس قبلی آن بود كه به جهان نشان دهند که اگر آنها بخواهند جنگ را متوقف کنند، می‌توانند."   آیا طالبان با آتش بس موافقند؟ آتش بس جامع، متاسفانه، در مرحله اولیه مذاکرات بعید است. از آنجا كه طالبان نگران از دست دادن تحركات خود در میدان جنگ است، با آتش بس موافقت نمي‌کند، چرا كه اين تحركات، قدرت و نفوذ قابل توجهی در اختيار آن قرار داده است. اولین آتش بس کوتاه مدت در ماه ژوئن 2018 به طور غیر منتظره‌ای موفقیت‌آمیز بود و موج حمایت عمومي از پایان دادن به جنگ را نشان داد. صحنه شادي جنگجویان طالبان در کنار مخالفان خود در خیابان‌ها، رهبر شورشی‌ها را غافلگیر کرد. مقامات طالبان می‌گویند هدف از آتش بس قبلی آن بود كه به جهان نشان دهند که اگر آنها بخواهند جنگ را متوقف کنند، می‌توانند. با این حال، در حال حاضر، آتش بس طولاني مدت براي طالبان تنها در شرايط انتقال حتمي به صلحي ممكن مي‌شود كه در آن سایر احزاب افغانستانی حضور داشته باشند. طالبان بدون شک آگاه است که آتش بس پیروزی سیاسی قابل توجهي برای دولت کابل و تقویت روحیه نیروهای دولتی خواهد بود و بنابراین بدون شک تمایلی به دادن این دستاورد به دولت نخواهد داشت. در ضمن، به نظر می‌رسد طالبان برای ادامه مبارزه آماده است. این گروه براي كسب قدرت از طریق تلاش در میدان جنگ و نه میدان سیاست، پیکربندی شده است. همان طور كه یک جنگجوی طالبان اخيرا به گروه بحران گفت: "دلیل این که همه در مورد ما صحبت می‌كنند، توانایی نظامی‌ و قابليت جنگي ما است؛ در غیر این صورت، هیچ کس در مورد صلح و آشتی صحبت نخواهد كرد. "در برخی موارد، چشم ‌انداز یک توافق صلح، موجودیت فعلی طالبان را تهدید می‌کند. به نظر نمی‌رسد آنها به زودی اين مبارزه را رها كنند.    چه تفاوتی در عملکرد ایالات متحده در این دور از مذاکرات مشاهده می‌شود؟ اگر چه چشم‌انداز مذاکره در مورد خروج نیروهای نظامی‌ در دور قبلی مذاکرات ایالات متحده و طالبان مطرح شد، اما به طور مستقیم به این موضوع پرداخته نشد. به نظر می‌رسد که آمریکایی‌ها این بار به اصرار طالبان مبنی بر بحث و گفتگوی دقیق در مورد خروج نیروهای آمریکایی قبل از اینکه بحث در مورد جزئیات مذاکره سیاسی بین افغانستانی‌ها برقرار شود، تن داده‎اند. این گام نشان می‌دهد که ایالات متحده تمایل دارد تا دخالت نظامی ‌خود در افغانستان را متوقف کند. این امر سال‌ها در حال مطرح شدن است، اما در دومین سال ریاست جمهوری ترامپ به شدت پیگیری شده است. این واقعیت که ایالات متحده علنا در مورد مسائل اساسی با طالبان مذاکره می‌کند، تغییر دیگری است که در این دور از مذاکرات مشاهده شده است. اگر چه تماس‌های متناوبی بین ایالات متحده و طالبان از سال 2011 وجود داشته است، اما هرگز تا این حد علنی و با قید فوریت صورت نگرفته است. آخرین مذاکرات چنان عمیق به مسائل اساسی پرداخته، که مشخص شدن جزئیات بیشتر، منطقی خواهد بود.   آیا دولت افغانستان در مذاکرات در کنار ایالات متحده قرار دارد؟ خلیل‌زاد، نماینده ایالت متحده، پس از مذاکرات دوحه، برای دیدار با اشرف غنی به کابل سفر کرد. پس از آن، در 28 ژانویه، غنی یک سخنرانی رسمی‌ درباره افغانستان آینده بدون نیروهای بین‌المللی در تلویزیون ملی این کشور ایراد کرد- چیزی که دولت وی سال‌ها برای رویارویی با آن مقاومت کرده است. او به حملات هوایی اخیر که غیرنظامیان بسیاری در آن کشته شدند اشاره کرد و ابراز امیدواری کرد که نیروهای امنیتی افغانستان پس از توافق صلح، نقش متفاوتی داشته باشند. با این حال، رئیس جمهور در سخنان خود در مورد مذاکرات؛ محتاطانه سخن گفت. غنی، سرنوشت رئیس جمهور پیش از خود محمد نجیب الله را برای مخاطبان یادآور شد که در طول هرج و مرج پس از خروج نیروهای شوروی، توسط طالبان کشته شد. "طالبان اعلام کرد که عبدالغنی برادر، یکی از بنیانگذاران خود، مسئولیت «کمیسیون سیاسی» طالبان در دوحه را بر عهده دارد و وی مذاکره کننده اصلی طالبان می‌باشد." در حالی که ممکن است غنی توافق با طالبان را به عنوان تهدیدی برای موقعیت خود تلقی کند، برخی از نخبگان مخالف سیاسی وی در افغانستان، شاید با امید به کسب قدرت و جایگاه در دولت موقتی که ممکن است به عنوان بخشی از توافق صلح باشد، تحولات دوحه را مثبت ارزیابی می‌کنند. دیدگاه ثابت در میان جناح‌های سیاسی ضد طالبان این است که سازش با مخالفان بر سر مسائل اساسی- مانند تحریر یک قانون اساسی کاملا جدید- غیرقابل قبول است. آنها همچنین نگران خطری هستند که از سوی ایالات متحده آمریکا با توافق جداگانه بر سر "صلح " و کنار گذاشتن افغانستانی‌ها، آنها را تهدید می‌کند. ایالات متحده احتمالا می‌بایست از نفوذ قابل توجه خود در جناح‌های سیاسی افغانستان استفاده کند تا آنها را به میز مذاکره کشانده و برای مذاکره و توافق با طالبان تشویق کند.     انتصاب جدید در تیم مذاکره طالبان از چه اهمیتی برخوردار است؟ با ادامه یافتن گفتگو‌ها در هفته گذشته، طالبان اعلام کرد که عبدالغنی برادر، یکی از بنیانگذاران این گروه، عنوان معاونت رهبری را متقبل خواهد شد و مسئولیت «کمیسیون سیاسی» طالبان واقع در دوحه را به عهده خواهد داشت و مذاکره‌کننده اصلی آنها خواهد بود. این پیشرفت نشان می‌دهد که طالبان در مورد مذاکرات جدی هستند و همچنین نقش سازنده پاکستان را بازتاب می‌دهد- پاکستان ملا برادر را در سال 2010 زندانی و درست در ماه اکتبر گذشته زمانی که تلاش ایالات متحده برای گسترش مذاكرات آغاز شد، وی را آزاد کرد. این انتصاب همچنین نقش قطر را به عنوان محل اصلی برگزاری مذاکرات، با وجود تلاش کشورهای دیگر منطقه، برای نقش‌آفرینی به عنوان میانجی، تثبیت کرده است. طالبان منتظر لحظه‌ای مناسب برای اعلام این خبر بود، زمانی که باور داشته باشد تلاش‌های صلح به اندازه کافی به مرحله پیشرفته رسیده است. برادر یکی از اعضای ارشد و محترم جنبش است که می‌بایست این مطلب را در نظر داشته باشد که آیا این گروه می‌تواند از طریق سیاست؛ به جای جنگ و مبارزه؛ به اهداف خود برسد یا نه.   توافق به چه شکل خواهد بود؟ جزئیات هنوز در مذاکرات مطرح نشده و تا زمانی که نتایج به صورت مکتوب ارائه شود، این احتمال وجود دارد که ایالات متحده و مذاکره‌کنندگان طالبان تا حدودی درک متفاوتی در مورد آنچه که تا به امروز بر سر آن توافق صورت گرفته است داشته باشند. با مشخص شدن جزئیات این مذاکرات، گروه بحران (Crisis Group) بر پاسخ به این سوالات و دیگر مسائل نظارت خواهد کرد: به چه میزان گفتگو بین افغانستانی‌ها و ایجاد آتش بس؛ به عنوان بخشی از مجموعه کلی توافق، مشخص و درک شده است؟ چگونه اجراء خروج نیروهای نظامی‌ به این مسائل مرتبط می‌گردد؟ آيا برداشت‌ها تاکنون - به ویژه در مورد خروج نيروهای نظامی‌- بدون در نظر گرفتن میزان پیشرفت خروج نیروها، در مراحل بعدي روند، مطرح و اجرا خواهند شد؟ در صورتی که طالبان با مذاکره با مخالفان خود در افغانستان موافق باشد، آیا با دولت هم مذاکره خواهد کرد یا تنها با برخی از گروه‌های بزرگ‌تر که در افغانستان قدرت را دردست دارند وارد مذاکره خواهد شد؟ دستور کار مذاکره بین گروه‌های افغانستان به چه شکل خواهد بود و به طور ویژه، آیا نظام مشروطه کنونی نقطه شروعی برای مذاکره و توافق سیاسی در آینده خواهد بود یا همه چیز در هرج و مرج قرار خواهد گرفت؟  انتهای مطلب/ «آنچه در این متن آمده به معنای تأیید محتوای آن از سوی «موسسه ایران شرقی» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است»