مقدمه
مطالعات شرق | در فضای ژئوپلیتیک کنونی که نیاز به مسیرهای تجاری متنوع و مقاوم بیش از هر زمان دیگری احساس میشود، کشورهای منطقه در حال بازتعریف همکاریهای اقتصادی خود هستند. در این میان، توافق در حال انجامِ تجارت آزاد بین ایران و پاکستان و راهاندازی مجدد کریدور ریلی استانبول - تهران - اسلامآباد (ITI)، دو رویداد بههمپیوسته هستند که از آرمانهای بزرگتری برای یکپارچهسازی اقتصادی و ترانزیتی در اوراسیا حکایت دارند. این دو ابتکار که در صورت اجرای همزمان، اثرات همافزایی چشمگیری خواهند داشت، نهتنها میتوانند نقشۀ تجارت و حملونقل منطقه را متحول کنند، بلکه پتانسیل آن را دارند که اروپا را از طریق ایران به چین متصل کرده و ایران را به کانون تحولات منطقۀ اوراسیا تبدیل کنند. در همین راستا، این نوشتار به تحلیل ابعاد مختلف این دو ابتکار و اثرات ترکیبی آنها بر تجارت و اقتصاد منطقه میپردازد.
موافقتنامۀ تجارت آزاد ایران و پاکستان؛ بستر حذف موانع تجاری
توافق تجارت آزاد میان ایران و پاکستان که بر اساس گزارشها، بخش عمدهای از آن جمعبندی شده است، سنگ بنای رابطۀ اقتصادی آیندۀ دو کشور محسوب میشود. هدف اصلی این توافقنامه، حذف یا کاهش قابلتوجه تعرفههای گمرکی بر روی طیف وسیعی از کالاهاست تا مبادلات تجاری که هم اکنون عمدتاً از طریق مسیرهای زمینی انجام میشود، تسهیل و ارزانتر شود.
شایانذکر است که اقتصاد ایران و پاکستان در بسیاری از حوزهها مکمل یکدیگر هستند. ایران دارای ذخیرههای عظیم انرژی (نفت و گاز)، صنایع پتروشیمی و مواد اولیه است. پاکستان نیز دارای اقتصاد کشاورزی نیرومند (برنج، میوه، پارچه) و نیروی کار جوان و فراوان است. یک پیمان تجارت آزاد میتواند با حذف یا کاهش تعرفههای گمرکی، جریان این کالاهای مکمل را آسان کند. صادرات گاز ایران به پاکستان که سالها درگیر چالشهای سیاسی و مالی بوده، میتواند در چارچوب این پیمان محقق شود.
دو کشور با اشتیاق از نهاییشدن این توافق استقبال کرده و هدفی جاهطلبانه را برای افزایش حجم تجارت دو کشور از 2 میلیارد دلار در شرایط کنونی به 10 میلیارد دلار تا سال ۲۰۲۸ تعیین کردهاند. دستیابی به این هدف مستلزم تحولی اساسی در زیرساختهای مرزی است، چرا که بر اساس برآوردها، برای محقق شدن این حجم از تجارت، روزانه به تردد بین ۱۸۰۰ تا ۲۰۰۰ کامیون در مرزهای زمینی مشترک نیاز است. خوشبختانه دو کشور برای عملیاتی کردن این چشمانداز، بر روی توسعۀ پایانههای مرزی میرجاوه و ریمدان و همچنین تجهیز دیگر پایانهها به توافق رسیدهاند. این اقدامها، بستر فیزیکی لازم برای شتاب دادن به مبادلات را فراهم خواهد کرد.
کریدور ریلی ITI؛ شریان حیات ارتباطی جدید
مسیر ریلی ITI (مخفف استانبول - تهران - اسلامآباد) با مسافتی حدود ۶۵۴۰ کیلومتر، بلندپروازانهترین طرح ارتباطی بین سه کشور ایران، ترکیه و پاکستان است. این مسیر که حدود یک دهه قبل بهصورت آزمایشی فعال بود، سرانجام با توافق مقامهای ایرانی، پاکستانی و ترکیهای، از آذرماه ۱۴04 (دسامبر2025) به طور رسمی احیا خواهد شد. مهمترین دستاورد این مسیر، کاهش چشمگیر زمان جابجایی کالا بین پاکستان و ترکیه است.
در حال حاضر، حمل کالا از راه دریا از کراچی به استانبول حدود ۴۵ روز به درازا میکشد. مسیر ریلی جدید این زمان را به ۱۲ تا ۱۴ روز کاهش خواهد داد. این کاهش زمان، نه تنها به معنای صرفهجویی در هزینههاست، بلکه امکان دسترسی به بازارهای سریع و حساس به زمان اروپا را از طریق ترکیه فراهم میکند. برای تولیدکنندگان پاکستانی و ایرانی، این یک دگرگونی بزرگ در زنجیرۀ تأمین به شمار میرود.
اهمیت راهبردی مسیر ITI زمانی دوچندان میشود که آن را در کنار طرحهای بزرگتر قرار دهیم. این مسیر به طور مستقیم با طرح عظیم «مسیر اقتصادی چین و پاکستان» (CPEC) پیوند میخورد. جریان حمل کالا از بندر گوادر در پاکستان و از طریق جاده و راهآهن به سمت شمال و سپس از طریق این مسیر ریلی به غرب خواهد بود. از سوی دیگر، این مسیر به «طرح کمربند و جاده» چین پیوند خورده و ایران را بهعنوان یک «پل ترانزیتی» حیاتی در این طرح پایدار میکند. این پیوند، مسیر ITI را از یک مسیر منطقهای، به یک حلقۀ پیوندی کلیدی در شبکۀ جابهجایی اوراسیا ارتقا میدهد.
جغرافیای ایران، قلب تپندۀ این مسیر است. مسیرهای راهآهن از شرق (پاکستان) و شمال شرق (ترکمنستان و آسیای میانه) در ایران به هم میپیوندند و از غرب (ترکیه) به اروپا متصل میشوند. بندر راهبردی چابهار در جنوب شرقی ایران نیز میتواند به یک نقطۀ کلیدی در این شبکه تبدیل شود و کالاهای هند و دیگر کشورهای حاشیه اقیانوس هند را جذب کرده و به سمت اوراسیا هدایت کند. این جایگاه، اهرم اقتصادی و ژئوپلیتیک قابلتوجهی در اختیار ایران قرار میدهد.
بر اساس مصوبات نشست مشترک سه کشور در روزهای 17 و 18 شهریور1404 (8و 9 سپتامبر2025)، که در اسلامآباد برگزار شد، مقرر شده است که حداقل یک قطار باری در ماه در این مسیر تردد کند. همچنین توافق بر سر تعرفۀ حمل یکسان و رقابتی، زمانبندی مطلوب و رفع موانع گمرکی از دیگر دستاودهای کلیدی این نشست بوده است.
اثرات همافزایی طرحهای مذکور
تأثیر واقعی و تحولآفرین این دو طرح، هنگامی آشکار میشود که بهصورت ترکیبی و همزمان عمل کنند. موافقتنامۀ تجارت آزاد با حذف موانع تعرفهای، جریان تبادل کالا را بین ایران و پاکستان روان میکند و کریدور ریلی ITI با ارائۀ یک مسیر سریع و مقرونبهصرفه، فشار لجستیکی این جریان عظیم تجاری را کاهش میدهد. از سوی دیگر، موفقیت این طرحها، فرصتهای اقتصادی بیشماری را ایجاد خواهد کرد. این طرح میتواند به توسعۀ استانهای مرزی کمتر توسعهیافته در دو طرف مرز کمک کرده، اشتغالزایی قابلتوجهی ایجاد کند و با کاهش هزینههای حملونقل، رقابتپذیری کالاهای منطقه را در بازارهای جهانی افزایش دهد.
ذکر این نکته ضروری است که اهمیت این کریدور تنها برای سه کشور ذکرشده نیست، بلکه این مسیر، پاکستان را از طریق ایران به ترکیه و بازار اروپا متصل میکند و به طور متقابل، به ترکیه امکان دسترسی به بازارهای پاکستان، هند و شرق آسیا را از طریق ایران میدهد. این امر، تجارت چندجانبه را در سطح منطقه گسترش خواهد داد. از سوی دیگر، این شبکۀ یکپارچه، میتواند توجه بازیگران بزرگ اقتصادی مانند چین را نیز به خود جلب کند. همانطور که وزیر راه و شهرسازی ایران اشاره کرده است: «ظرفیتهای کریدوری ایران و پاکستان فرصتهای ایدهآلی را برای استفاده از این مسیرها بهمنظور اتصال چین به اروپا فراهم کرده است». مطابق این دیدگاه، کریدور ITI در نهایت به بخشی از ابتکار بزرگتر «جادۀ ابریشم جدید» چین تبدیل خواهد شد.
چالشهای پیشرو
باوجود همگرایی مثبت سیاسی میان سه کشور، مسیر اجرای کامل این طرحها کاملاً هموار نیست و چالشهایی در پیش است که در ادامه به بخشی از آنها اشاره میشود.
- چالشهای زیرساختی: خطوط ریلی موجود، بهویژه در مسیر کویته به تفتان، نیاز فوری به نوسازی و بهسازی دارند. اجرای کامل و ارتقای زیرساختهای راهآهنی موجود و ساخت خطوط جدید، به سرمایهگذاری کلانی نیاز دارد. جذب این سرمایه در شرایط ناپایدار منطقهای و تحت تحریمها کار دشواری است.
- ثبات سیاسی و امنیتی: تداوم همکاریها و اجرای طرحها مستلزم تثبیت روابط و حفظ علاقۀ سیاسی در هر سه کشور است. همچنین، تأمین امنیت سرمایهگذاری در طرحهای بزرگ زیربنایی از ملزومات موفقیت بلندمدت است. مناطق مرزی بین ایران و پاکستان، بهویژه در بلوچستان، گاهی شاهد ناامنیهایی است که میتواند امنیت خطوط راهآهن و سرمایهگذاری را تحتتأثیر قرار دهد.
- فشارهای ژئوپلیتیک: ایران در منطقهای حساس و تحت تحریمهای غرب قرار دارد. پاکستان و ترکیه با درک این شرایط به دنبال این همکاری بزرگ با ایران هستند و طبیعی است که این گونه تصور کنیم که برای تبعات سیاسی و فشارهای احتمالی طرف های غربی پیش بینی لازم را کردهاند. به بیان دیگر می توان گفت که برقراری تعادل دیپلماتیک توسط این کشورها، برای پیشبرد طرحها، بدون برانگیختن طرف های دیگر بیشتر، یک هنر دیپلماتیک پیچیده خواهد بود.
- هماهنگی فنی و اداری: سه کشور دارای استانداردهای مختلف راهآهنی (عرض ریل، سامانۀ علائم) و قوانین گمرکی متفاوتی هستند. یکسانسازی و هماهنگسازی این سامانهها نیازمند خواست سیاسی نیرومند و کار فنی نسبتاً دشواری است.
نتیجهگیری
ترکیب «موافقتنامۀ تجارت آزاد» ایران و پاکستان با «کریدور ریلی ITI» را میتوان یک راهبرد برد - برد برای تمام بازیگران درگیر دانست. این ابتکار مشترک، تنها یک مسیر حملونقل نیست، بلکه شریانی اقتصادی است که میتواند رونق و توسعهای پایدار را برای منطقه به ارمغان آورد. کامیابی این دو اقدام میتواند دگرگونیهای شگرفی برای این کشورها به همراه داشته باشد.
با نگاهی فراتر، این همکاریها میتوانند ایران را بهعنوان کریدور مرکزی اتصال شرق به غرب تثبیت کند و علاوه بر خنثیسازی اثرات مخرب تحریمهای اعمال شده علیه کشورمان، وزن ژئوپلیتیک کشور را در معادلات منطقهای ارتقا بخشد. از سوی دیگر این طرحها باعث تسهیل در دسترسی پاکستان به بازارهای آسیای میانه و اروپا و تضمین امنیت جریان انرژی موردنیاز این کشور خواهد شد. همچنین این طرحها باعث تقویت نقش ترکیه بهعنوان پل ارتباطی میان اروپا و آسیا و دسترسی بیشتر این کشور به بازارهای شرق آسیا خواهند شد.
اجرای موفقیتآمیز این طرحهای عظیم، علاوه بر اراده سیاسی قوی، نیازمند همکاری نزدیک بخشهای خصوصی، سرمایهگذاری در فناوری و مدیریت یکپارچه لجستیکی است. اگر این چالشها بهخوبی مدیریت شوند، بدون شک شاهد تولد یک کریدور تجاری و اقتصادی جدید در نقشۀ جهان خواهیم بود که یادآور شکوه جاده ابریشم کهن در عصر مدرن است.




















