English
شنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۴ ساعت: ۱۶:۲۳
  • صفحه نخست
  • کشورهای هدف
    • افغانستان
    • پاکستان
    • آسیای مرکزی
    • ترکمنستان
    • تاجیکستان
    • قزاقستان
    • قرقیزستان
    • ازبکستان
  • موضوعات
    • سیاسی
    • امنیتی
    • اقتصادی
    • اجتماعی و فرهنگی
  • انتشارات
    • نشریه تخصصی
    • ویژه‌نامه
    • اینفوگرافیک
    • گاهنامه
گزارش تحلیلی > افغانستان
تاریخ انتشار
شنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۰:۰۰
جالب است
۰
دورنمای روابط سه‌جانبۀ چین، پاکستان و حکومت طالبان
آینده‌شناسی سلسله نشست‌‌های چین، پاکستان و افغانستان
عبدالرحیم کامل؛ کارشناس مسائل افغانستان
ششمین نشست، از سلسله نشست‌های سه‌جانبه بین چین، پاکستان و حکومت طالبان که به‌عنوان بستری برای ارتقای همکاری‌های سیاسی، اقتصادی و امنیتی میان این سه کشور، تعریف شده است، در سطح وزرای خارجه، روز چهارشنبه ۲۹ مرداد به میزبانی کابل برگزار شد. این سئوال مطرح است که با چه عوامل و چه رویکردهای واقع‌گرایانه‌ای، می‌توان هم‌گرایی بین پاکستان، افغانستان و چین را تحلیل و ارزیابی کرد؟ در این نوشته، تلاش می‌شود اهداف، زمینه‌های هم‌گرایی و واگرایی و همچنین سناریوهای احتمالی در مورد آیندۀ این تعاملات سه جانبه، بررسی شود.
آینده‌شناسی سلسله نشست‌‌های چین، پاکستان و افغانستان
🖊️ نویسنده: عبدالرحیم کامل؛ کارشناس افغانستانی
⏱️ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 16 دقیقه

  1. مقدمه

  2. اهداف چین در گسترش تعاملات سه جانبه

  3. اهداف پاکستان در گسترش همکاری‌های سه جانبه

  4. رویکرد عمل‌گرایانۀ طالبان در معادلات سه‌جانبه

  5. پتانسیل‌ها و چالش‌های روابط سه جانبه

  6. دورنمای روابط سه‌جانبۀ چین، پاکستان و حکومت طالبان

  7. نتیجه‌گیری

آینده‌شناسی سلسله نشست‌‌های چین، پاکستان و افغانستان

مقدمه

مطالعات شرق | ششمین نشست، از سلسله نشست‌های سه‌جانبه بین چین، پاکستان و حکومت طالبان که به‌عنوان بستری برای ارتقای همکاری‌های سیاسی، اقتصادی و امنیتی میان این سه کشور، تعریف شده است، در سطح وزرای خارجه، روز چهارشنبه ۲۹ مرداد به میزبانی کابل برگزار شد. این سئوال مطرح است که با چه عوامل و چه رویکردهای واقع‌گرایانه‌ای، می‌توان هم‌گرایی بین پاکستان، افغانستان و چین را تحلیل و ارزیابی کرد؟ 

در این نوشته، تلاش می‌شود اهداف، زمینه‌های هم‌گرایی و واگرایی و همچنین سناریوهای احتمالی در مورد آیندۀ این تعاملات سه جانبه، بررسی شود.

اهداف چین در گسترش تعاملات سه جانبه

ساختار تعامل سه‌جانبه بین چین، پاکستان و افغانستان با ابتکار چین در ابتدا تحت عنوان «سازوکار همکاری‌های سه جانبه» برگزار می‌شد و پس از روی‌کار آمدن حکومت طالبان تحت عنوان نشست‌های سه‌جانبۀ وزرای سه کشور با محوریت چین و در راستای اهداف راهبردی‌تر تداوم یافت. چین با این رویکرد و ابتکار، در سمت و سو دادن به کنش‌های منطقه‌ای پیرامون افغانستان و ارتقا دادن به سطح تعامل میان پکن و کابل، نسبت به دیگر بازیگران، گام‌های جسورانه‌تر و عمل‌گرایانه‌تری برداشته است. چین با نگاهی راهبردی به افغانستان، از سه منظر به این تعاملات می‌نگرد:

1. منافع اقتصادی

افغانستان سرشار از منابع طبیعی دست‌نخورده مانند لیتیوم، مس، آهن و طلاست که برای صنعت چین حیاتی‌اند. پکن در پی آن است که افغانستان را وارد طرح «ابتکار کمربند و جاده» کند تا از یک ‌سو امنیت زنجیرۀ تأمین مواد معدنی خود را تضمین کند و از سوی دیگر مسیرهای حمل‌و‌نقلی تازه‌ای به بازارهای آسیای مرکزی، خاورمیانه و اروپا بیابد.

2. ملاحظات امنیتی

چین نگران فعالیت‌های گروه‌های افراطی نظیر جنبش اسلامی ترکستان شرقی (ETIM) است. هرچند که در طول چهار سال گذشته، تهدیدهای امنیتی از سوی این گروه با حمایت حکومت طالبان علیه منافع چین مشاهده نشده است ولی به‌ باور پکن، پتانسیل و زمینه‌های این تهدید بالقوه از خاک افغانستان علیه امنیت داخلی چین و منطقۀ سین‌کیانگ کماکان به قوت خود باقی است. چین تلاش می‌کند با فشار دیپلماتیک، طالبان را به مهار این گروه‌های افراطی وادارد.

3. بازیگری در سیاست منطقه‌ای

در شرایطی که روسیه، ایران و هند هرکدام تلاش دارند با طالبان رابطۀ تعریف‌شده‌ای برقرار کنند، چین نیز در صدد تثبیت جایگاه خود در منطقه و حتی پیشی‌گرفتن از فرمت مسکو است. پکن می‌کوشد نقش میانجی، سرمایه‌گذار و حامی سیاسی را هم‌زمان ایفا کند تا موازنۀ قوا را در منطقه به نفع خود تغییر دهد.

اهداف پاکستان در گسترش همکاری‌های سه جانبه

به رغم نوسان و ابهام در سیاست خارجی پاکستان در قبال افغانستان، در یک سال اخیر نوعی تعامل و هم‌گرایی عمل‌گرایانه بین حکومت غیرنظامی پاکستان و حکومت طالبان مشاهده می‌شود. این سیاست عمل‌گرایانه درحالی از سوی پاکستان آغاز شده است که این کشور در گذشته با نوعی دوگانگی و بی‌ثباتی در رفتار با حکومت طالبان برخورد می‌کرد. رفتار جدید پاکستان و ارتقای سطح روابط دیپلماتیک پاکستان با کابل، به نوعی بازتعریف سیاست پاکستان نسبت به افغانستان با محوریت چین، تحلیل می‌شود. به نظر می‌رسد سه عامل نقش عمده را در اتخاذ سیاست جدید پاکستان دارد:

1. بازنگری امنیتی

احتمالا اسلام‌آباد به این نتیجه رسیده که سیاست تقابلی و نظامی علیه طالبان افغانستان برای کنترل تحریک طالبان پاکستان (TTP) بی‌ثمر بوده است. از همین رو، با حفظ گزینه‌های امنیتی و نظامی، مسیر تعامل را نیز با کابل در پیش گرفته است تا شاید بتواند از طالبان به‌عنوان اهرمی برای مهار گروه‌های شورشی داخلی استفاده کند. در این رویکرد، برخی اقدام‌های پاکستان مانند حملات هواپیمای بی‌سرنشین این کشور به مناطقی از ننگرهار و خوست افغانستان در روزهای گذشته، امری موردی محسوب می‌شود نه یک سیاست درازمدت.

2. ملاحظات منطقه‌ای

پاکستان همیشه تلاش کرده در تحولات افغانستان نسبت به دیگر بازیگران منطقه‌ای دست بالا را داشته باشد و به‌رغم دست داشتن در بحران افغانستان، همیشه خود را به عنوان یکی از عوامل حل بحران افغانستان مطرح کرده است. گسترش روابط حکومت طالبان با کشورهایی مانند ایران، روسیه، هند و چین، باعث شده پاکستان موقعیت سنتی خود را در افغانستان در خطر ببیند؛ در نتیجه تلاش دارد با حضور مؤثر در نشست‌های منطقه‌ای، از انزوای سیاسی جلوگیری کند.

3. منافع اقتصادی و ترانزیتی

در سال‌های اخیر پاکستان با فشارهای اقتصادی زیادی روبه‌رو است. پایداری و پویایی اقتصاد ملی پاکستان به شدت به تعاملات و فرصت‌های اقتصادی منطقه‌ای نیازمند است. تعامل با حکومت طالبان و اتصال به طرح‌هایی نظیر ترانس‌افغان یا توسعۀ راهگذر اقتصادی چین- پاکستان (CPEC) به داخل افغانستان، می‌تواند مزایای اقتصادی قابل توجهی برای اسلام‌آباد داشته باشد.

4. بی‌ثباتی ساختاری در سیاست داخلی

عدم انسجام میان نهادهای نظامی، اطلاعاتی و مدنی در پاکستان همواره مانعی برای اتخاذ سیاست خارجی پایدار بوده است. اما نشانه‌هایی از اجماع نسبی در قبال حکومت طالبان دیده می‌شود، هرچند تردیدهایی همچنان باقی است

مطالب پیشنهادی:

برنامۀ «اقدام برای تقویت نزدیکی جامعه‌ چین و پاکستان با آینده‌ای مشترک در عصر جدید» (2029-2025)
گوادر: فرصت‌ها و چالش‌های کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC)

رویکرد عمل‌گرایانۀ طالبان در معادلات سه‌جانبه

با استقرار حکومت طالبان به‌عنوان قدرت مسلط در افغانستان، این قدرت حاکم با مجموعه‌ای از چالش‌های داخلی و فشارهای خارجی روبه‌رو شده است که آن را به اتخاذ رویکردی عمل‌گرایانه و تاحدی انعطاف‌پذیر در سیاست خارجی واداشته است. مهم‌ترین اولویت حکومت طالبان در این چارچوب، دستیابی به مشروعیت سیاسی در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی است؛ هدفی که بیش از هر مسیر دیگری از طریق تعامل با پاکستان و چین به‌عنوان دو بازیگر کلیدی همسایه قابل تحقق به نظر می‌رسد.

از منظر اقتصادی، افغانستان وابستگی عمیقی به راهگذرهای ترانزیتی پاکستان دارد و همین امر، روابط اقتصادی و حمل‌ونقل با اسلام‌آباد را به ضرورتی حیاتی برای حکومت طالبان بدل کرده است. استمرار جریان مبادلات تجاری، دسترسی به بازارهای خارجی و تداوم صادرات و واردات از مسیر پاکستان به جنوب آسیا، وابستگی کابل را به همکاری اقتصادی با اسلام‌آباد حیاتی کرده است.

در بُعد امنیتی نیز حکومت طالبان برای مهار تهدیدهای ناشی از گروه‌های افراطی و مخالفان مسلح در دو سوی مرز، ناگزیر به همکاری نزدیک با پاکستان است. این همکاری، هم برای مدیریت تحرکات مرزی و هم برای جلوگیری از تقویت گروه‌های اپوزیسیون حکومت طالبان توسط پاکستان، اهمیت حیاتی دارد.

افزون بر این، جلب سرمایه‌گذاری چین در افغانستان و تلاش برای پیوستن به ابتکار راهبردی «کمربند و راه» فرصتی تازه برای حکومت طالبان فراهم کرده است. اتصال به راهگذرهای ترانزیتی منطقه‌ای همچون «ترانس- افغان» با حمایت مالی پکن و بهره‌مندی از منافع اقتصادی و ژئوپلیتیک ناشی از آن، حکومت طالبان را به سمت اتخاذ سیاستی معتدل‌تر و همکارانه‌تر در قبال دو کشور پاکستان و چین سوق داده است.

پتانسیل‌ها و چالش‌های روابط سه جانبه

به دلیل منافع و اقتضائاتی که ذکر شد، چین، پاکستان و افغانستان در تلاش هستند تا از مسیر نشست‌های سه جانبه، گام‌های عملگرایانه‌تر را به سوی گسترش سطح همکاری‌های منطقه‌ای بردارند.

گفتگوهای ششمین دور نشست سه جانبه در کابل، با محوریت گسترش ترانزیت منطقه‌ای، مبارزۀ عملی با تروریسم، گسترش توسعۀ زیرساخت‌های مشترک، پیوستن افغانستان به ابتکار کمربند و جاده و افزایش سرمایه‌گذاری چین در منابع افغانستان، نشان‌دهندۀ آن است که این سه کشور در حال عبور از مرحلۀ تقابل و تنش، به سوی هم‌گرایی عمل‌گرایانه هستند.

تمایل مشترک به کاهش تنش‌های مرزی، نیاز متقابل به اتصال اقتصادی، علاقۀ چین به ایفای نقش فعال در منطقه و وجود طرح‌های کلان زیرساختی که ظرفیت تغییر ژئوپلیتیک منطقه را دارند، عواملی هستند که مسیر را به سوی این هم‌گرایی عملگرایانه هموارتر می‌کنند.

با این حال، اختلاف تاریخی مرزی بر سر خط دیورند، بی‌اعتمادی ریشه‌دار میان حکومت طالبان و ارتش پاکستان، حضور گروه‌های افراطی در دو سوی خاک افغانستان و پاکستان، احتمال فشار یا مخالفت بازیگران فرامنطقه‌ای مانند ایالات متحده یا هند و عدم شناسایی بین‌المللی حکومت طالبان، چالش‌های عمیقی هستند که در چشم‌انداز همکاری‌های سه جانبه بین پاکستان و افغانستان و چین همچنان پابرجا هستند.

مطالب پیشنهادی:

عوامل تأثیرگذار بر بهبود روابط پاکستان و حکومت طالبان
روندشناسی تعامل چین با افغانستان تحت حاکمیت طالبان

دورنمای روابط سه‌جانبۀ چین، پاکستان و حکومت طالبان

  • سناریوی خوشبینانه؛ هم‌گرایی تدریجی و مشارکت منطقه‌ای

در این سناریوی خوش‌بینانه (مطلوب)، سه کشور احتمالا موفق می‌شوند از طریق سازوکارهای رسمی و نهادینه‌شده، اختلاف‌ها را مدیریت کرده و بر اساس منافع مشترک، به سمت شراکت‌های اقتصادی و امنیتی پایدار حرکت کنند. در این صورت، طرح‌هایی نظیر اتصال افغانستان به  CPEC، احداث خط آهن ترانس‌افغان، استخراج معادن با مشارکت شرکت‌های چینی و ساخت مراکز صنعتی مشترک به واقعیت می‌پیوندند. از سوی دیگر، همکاری اطلاعاتی و امنیتی منجر به مهار نسبی گروه‌های شورشی شده و اعتمادسازی را تقویت می‌کند. این سناریو، در صورت تحقق، نقطۀ عطفی در تاریخ ژئوپلیتیکی منطقه خواهد بود.

  • سناریوی واقع‌بینانه؛ پیشروی محتاطانه در سایۀ تردیدها و چالش‌ها

در این سناریو، سه کشور به تعامل ادامه می‌دهند، اما روابط بیشتر حالت تاکتیکی/راهکنشی و مقطعی دارد تا راهبردی. در این فرض، طرح‌های زیرساختی با کندی پیش می‌روند. اعتماد کامل میان طالبان و پاکستان شکل نمی‌گیرد. چین با احتیاط سرمایه‌گذاری خود را گسترش می‌دهد و روابط همچنان تحت تأثیر تحولات امنیتی قرار دارد. شکاف میان نهادهای تصمیم‌گیرنده در پاکستان یا تغییر در سیاست طالبان ممکن است موانعی برای پیشرفت باشند. اما ارتباطات قطع نمی‌شود و فضای همکاری در سطح حداقلی حفظ می‌شود.

  • سازوکار تحقق سناریوی خوشبینانه (مطلوب)

با توجه به واقعیت‌های منطقه‌ای، وضعیت شکنندۀ افغانستان، بی‌ثباتی در پاکستان و احتیاط راهبردی چین، به نظر می‌رسد سناریوی واقع‌بینانه، محتمل‌ترین گزینه در کوتاه‌مدت و میان‌مدت باشد. با این حال، می‌توان با مدیریت هوشمندانۀ چالش‌ها، این سناریو را به سمت سناریوی خوشبینانه و مطلوب سوق داد. 

وجود ظرفیت مواد خام در افغانستان برای تبدیل‌شدن به مرکز ترانزیت و تأمین مواد معدنی، نیاز چین به ثبات در مرزهای غربی‌اش، وابستگی اقتصادی پاکستان به همکاری‌های منطقه‌ای، توافق سه‌جانبه در نشست اخیر، بر سر هدف‌های اقتصادی مشترک از جمله زمینه‌ها و فرصت‌هایی هستند که با مدیریت درست آن، می‌توان سناریوی مطلوب را با آنها پایه‌گذاری و تقویت کرد.

اختلاف‌های مرزی و تاریخی میان افغانستان و پاکستان، عدم پذیرش بین‌المللی حکومت طالبان، خطر استفادۀ ابزاری از گروه‌های افراطی- نیابتی، تضاد منافعِ حاکمان نظامی و سیاسی پاکستان در قبال افغانستان، رقابت‌های منطقه‌ای مانند تضاد منافع هند- چین و آمریکا، عواملی هستند که می‌توانند سناریوی خوشبینانه را در مسیر نشست سه جانبه پاکستان، افغانستان و چین، با شکست روبرو کنند.

با این نگاه، با سازوکارهای حساب شده و آینده‌نگری عمل‌گرایانه می‌توان یک نقشۀ راه مطمئن‌تر را فراراه شکل‌گیری یک سناریوی خوشبینانه‌ در راستای اهداف نشست سه جانبه چین، پاکستان و افغانستان طراحی کرد. در این نقشه راه، عناصر زیر ضروری به نظر می‌رسد.

1. تدوین سازوکارهای امنیتی مشترک و غیربازدارنده

ایجاد یک مرکز تبادل اطلاعات امنیتی میان کابل، اسلام‌آباد و پکن برای مقابله با گروه‌های تروریستی فراملی مانند تحریک طالبان پاکستان (TTP)، حرکت اسلامی ترکستان شرقی (ETIM) و «داعش خراسان». این ساختار نباید بهانه‌ای برای مداخلۀ مستقیم نظامی باشد، بلکه باید در چارچوب احترام به حاکمیت ملی هر کشور عمل کند.

2. راه‌اندازی یک چارچوب دیپلماسی منطقه‌ای مکمل

فراتر از نشست‌های سه‌جانبه، ایجاد یک بستر منطقه‌ای فراگیرتر با مشارکت ایران، هند، آسیای مرکزی و روسیه می‌تواند تعاملات را متوازن‌تر کند و خطر مداخلۀ انحصاری یا واگرایی سیاسی را کاهش دهد. چنین ساختاری می‌تواند با الهام از مدل‌هایی مانند «فرمت مسکو» یا «سازمان همکاری شانگهای»، ظرفیت بالاتری برای مدیریت بحران‌ها ایجاد کند.

3. تدوین راهبرد اعتمادسازی مرحله‌ای

هر سه کشور باید به‌صورت شفاف و مرحله‌به‌مرحله، امتیازهای متقابل بدهند. برای نمونه، حکومت طالبان می‌تواند اقدام‌های مؤثری علیه حرکت اسلامی ترکستان شرقی (ETIM)  انجام دهد و در مقابل، چین سطح سرمایه‌گذاری خود را در افغانستان افزایش دهد. یا پاکستان با کاهش فشارهای مرزی و بازنگری در سیاست مهاجران، امتیازی به حکومت طالبان بدهد تا افغانستان هم متقابلاً در سیاست‌ورزی فراملی انعطاف‌پذیری بیشتری نشان دهد.

دورنمای روابط سه‌جانبۀ چین، پاکستان و حکومت طالبان

نتیجه‌گیری

آنچه در ششمین نشست سه‌جانبۀ کابل میان وزرای خارجۀ چین، پاکستان و طالبان رخ داد، صرفاً یک دیدار دیپلماتیک نبود؛ بلکه نشانه‌ای از گذار منطقه به مرحله‌ای جدید از تعاملات راهبردی بود. اگرچه اختلاف‌های عمیق، بی‌اعتمادی تاریخی و موانع ساختاری همچنان پابرجا هستند، اما الگوهای جدیدی از همکاری اقتصادی، امنیتی و ژئوپلیتیکی در حال شکل‌گیری است که در صورت مدیریت هوشمندانه، می‌تواند آیندۀ افغانستان و منطقه را دگرگون کند.

سناریوی واقع‌بینانه، با نوسان‌ها و محدودیت‌هایش، در حال حاضر محتمل‌ترین مسیر تعاملات است. اما با تکیه بر منافع مشترک، مدیریت چالش‌های تاریخی، و بهره‌برداری از فرصت‌های ژئوپلیتیکی این سناریو می‌تواند به‌سوی یک الگوی هم‌گرایی بلندمدت و سناریوی مطلوب سوق داده شود.

کد خبر:4125

اشتراک گذاری
مولف : عبدالرحیم کامل؛ کارشناس افغانستانی
مرجع : موسسه مطالعات راهبردی شرق
  • عناوین مرتبط
بررسی رویکرد جدید پاکستان به حکومت طالبان
رابطه افغانستان و چین؛ نگرش متفاوت، نتیجه متفاوت
سرمایه‌گذاری‌های چین در افغانستان؛ اقدام اقتصادی راهبردی یا انگیزه‌بخشی به طالبان؟
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

 

مقاله

تأثیر سیاست‌های ارتش پاکستان بر روابط با افغانستان
تأثیر سیاست‌های ارتش پاکستان بر روابط با افغانستان
آینده‌شناسی سلسله نشست‌‌های چین، پاکستان و افغانستان
آینده‌شناسی سلسله نشست‌‌های چین، پاکستان و افغانستان
آیندۀ مبادلات گازی ترکمنستان- عراق و ابهام در نقش‌آفرینی ج.ا.ایران
آیندۀ مبادلات گازی ترکمنستان- عراق و ابهام در نقش‌آفرینی ج.ا.ایران
واکاوی سیاست خارجی قزاقستان در دوران نظربایف و توکایف
واکاوی سیاست خارجی قزاقستان در دوران نظربایف و توکایف

مصاحبه

​بازخورد تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران در آسیای مرکزی
​بازخورد تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران در آسیای مرکزی
پیامدهای استقرار دولت جولانی در سوریه بر آسیای مرکزی
پیامدهای استقرار دولت جولانی در سوریه بر آسیای مرکزی
موقعیت تاجیکستان در فرایند هم‌گرایی ترکی در آسیای مرکزی
موقعیت تاجیکستان در فرایند هم‌گرایی ترکی در آسیای مرکزی
چشم‌ انداز سیاست خارجی ترکیه در آسیای مرکزی
چشم‌ انداز سیاست خارجی ترکیه در آسیای مرکزی

ترجمه

برنامۀ «اقدام برای تقویت نزدیکی جامعه‌ چین و پاکستان با آینده‌ای مشترک در عصر جدید» (2029-2025)
برنامۀ «اقدام برای تقویت نزدیکی جامعه‌ چین و پاکستان با آینده‌ای مشترک در عصر جدید» (2029-2025)
چندپارگی طالبان: تسهیل‌گری برای تغییرات سیاسی یا جرقه‌ای برای بی‌ثباتی منطقه‌ای؟
چندپارگی طالبان: تسهیل‌گری برای تغییرات سیاسی یا جرقه‌ای برای بی‌ثباتی منطقه‌ای؟
ناتو در خزر؛ نقض توافق‌نامه و تهدید توازن منطقه‌ای
ناتو در خزر؛ نقض توافق‌نامه و تهدید توازن منطقه‌ای
فصلی نو در روابط پاکستان و روسیه در میانۀ صف‌بندی‌های جدید جهانی
فصلی نو در روابط پاکستان و روسیه در میانۀ صف‌بندی‌های جدید جهانی
🔻512مین نشریه تخصصی "مطالعات شرق" منتشر شد.
 
'
  • پيوندها
  • ارتباط با ما
  • دربارۀ ما
  • آرشيو
جستجوی پيشرفته
نقل و نشر مطالب با ذکر منبع آزاد است
توليد شده توسط نرم افزار جامع ”استوديو خبر“