برقراری روابط دیپلماتیک با کشورهای خاورمیانه
نخستین اقدام طالبان، برداشتن گامهای پیوسته برای ایجاد ارتباطات دیپلماتیک و رسمی با کشورهای خاورمیانه بوده است. فعالترین رابطۀ در حال رشد، با امارات متحده عربی شکل گرفته است؛ کشوری که در دورۀ اول حکومت طالبان (2001–1996) یکی از سه کشوری بود که رژیم آنان را (در کنار پاکستان و عربستان سعودی) بهرسمیت شناخت.
در آگوست ۲۰۲۴، امارات اعتبارنامۀ سفیر منصوبشده از سوی طالبان را پذیرفت. امارات دومین کشور در جهان (پس از چین) بود که نمایندۀ طالبان را در چنین پستی پذیرفت. هماکنون، طالبان کنترل سفارت افغانستان در ابوظبی و همچنین کنسولگری این کشور در دوبی را در اختیار دارد. در ۴ ژوئن ۲۰۲۴، سفر هیئت افغانستانی به ابوظبی به ریاست «سراجالدین حقانی» سرپرست وزارت داخلۀ امارت اسلامی و رهبر «شبکۀ حقانی» بهعنوان یک رویداد سیاسی مهم شناخته شد. در این سفر، «عبدالحق وثیق» رئیس استخبارات طالبان نیز حضور داشت. در جریان این سفر، اعضای هیئت افغانستانی با «محمد بن زاید آل نهیان»، امیر امارات دیدار کردند.
طالبان همچنین روابط نزدیکی با قطر ایجاد کردهاست؛ این کشور همچنان یک شریک مهم در ایجاد ارتباط بین جنبش طالبان و جامعۀ جهانی به حساب میآید. قطر از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱ میزبان مذاکرات آمریکا و طالبان بود و نقش مهمی در توافقنامۀ دوحه داشت که به پایان حضور نظامی آمریکا در افغانستان انجامید.
طالبان اخیراً در دوحه به یک پیشرفت سیاسی دست یافت. هیئت طالبان نهتنها در «سومین نشست نمایندگان ویژه در امور افغانستان» که از سوی سازمان ملل در سال ۲۰۲۴ برگزار شد شرکت کرد، بلکه از سوی سازمان ملل بهعنوان «مقامهای دوفاکتوی افغانستان» شناخته شدند. در ضمن، سازماندهندگان این نشست خواستۀ طالبان مبنی بر عدم حضور زنان افغانستانی در این رویداد را نیز پذیرفتند. «سهیل شاهین» سفیر امارت اسلامی در قطر، بهخوبی به تشریح کمکهای قطر در این زمینه پرداخته و نقش دوحه را در گسترش روابط دولت موقت طالبان با جهان مهم دانسته است. همچنین، میانجیگری قطر در آزادی شهروندان آمریکایی همچون «رایان کوربت»، «ویلیام مککنتی»، «فی هال» و «جورج گلزمن» که در اسارت طالبان بودند، نشانۀ دیگری از نقش مهم قطر در ایجاد ارتباط بین طالبان و غرب بوده است.
در مورد کشور پیشرو در خاورمیانه، یعنی عربستان سعودی، باید گفت که این کشور در دسامبر ۲۰۲۴ سفارت خود را در کابل دوباره بازگشایی کرد. ریاض پیشتر، در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۳ به دلایل امنیتی دیپلماتهای خود را از افغانستان خارج کرده بود.
طی چهار سال گذشته، طالبان موفق به برقراری روابط سازندۀ سیاسی و دیپلماتیک با ایران شده است. در فوریۀ ۲۰۲۳، مقامهای ایرانی، بهرغم مخالفت برخی گروههای اپوزیسیون افغانستانی، «فضلمحمد حقانی» دیپلمات طالبان را بهعنوان کاردار سفارت افغانستان پذیرفتند. دعوت از فضلمحمد حقانی برای شرکت در نشست فوریۀ 2024 که با حضور رهبر ایران آیتالله علی خامنهای و سفرای کشورهای اسلامی برای بررسی وضعیت غزه و سیاستهای اسرائیل برگزار شده بود نیز نشانهای دیگر از ارتقاء سطح روابط ایران و طالبان است. همچنین، سفر عباس عراقچی، وزیر خارجۀ ایران، به کابل در ژانویۀ ۲۰۲۵ نیز یک رویداد مهم دیگر تلقی میشود.
اگر به یاد آوریم که در سال ۱۹۹۷ و در جریان حکومت اول طالبان، این گروه ۹ دیپلمات و یک روزنامهنگار ایرانی را در مزارشریف کشتند و ایران در آستانۀ یک جنگ تمامعیار با طالبان قرار گرفت، آنگاه درک میکنیم که تلاشهای دیپلماتیک طالبان برای جلب توجه تهران تا چه اندازه موثر بوده است.
راهبرد روایی طالبان در خاورمیانه
دومین اقدام طالبان در قبال خاورمیانه، استفاده از یک راهبرد روایی است که محور اصلی آن، انتقاد از اقدامهای اسرائیل است. گفتمانهای طالبان تقریباً حاوی تمام عناصری هستند که بهطور سنتی در انتقادهای ضداسرائیلی در خاورمیانه مورد استفاده قرار میگیرند.
برای نمونه، در پیام «هبتا... آخوندزاده» که در تاریخ ۴ ژوئن ۲۰۲۵ به مناسبت عید قربان منتشر شد، وی حملات صهیونیستها علیه زنان، کودکان و مسلمانان ستمدیده در غزه و سایر نقاط فلسطین را محکوم و حمایت قاطع خود را از مردم مظلوم فلسطین اعلام کرد. وی همچنین اقدامهای اسرائیل علیه لبنان، یمن و ایران را نیز محکوم کرده است.
راهبرد روایی طالبان سه هدف را دنبال میکند:
- اول، کسب مشروعیت گسترده در میان افکار عمومی عربی و ایرانی که عموماً مواضعی بهشدت ضد اسرائیلی دارند؛
- دوم، نشان دادن اینکه طالبان سخنگوی احساسات مردم افغانستان بوده و تنها حکومت مشروع افغانستان است؛
- و سوم اینکه، با تجزیه و تحلیل واژگان بهکاررفته در بیانیهها مشخص میشود که طالبان سعی دارد خود را بهعنوان یک کنشگر مشروع در زمینۀ حقوق بینالملل و در بین جامعۀ جهانی معرفی کند.
به همین خاطر است که در بیانیۀ «ذبیحالله مجاهد» سخنگوی طالبان، دربارۀ حمله اسرائیل به ایران، تأکید شده بود که این اقدام ناقض اصول اساسی حقوق بینالملل، همچون حاکمیت و تمامیت ارضی کشورهاست. طالبان همچنین از موضع فاعلیت به قضیۀ سوریه در سال 2024 واکنش نشان داده و به گروه «تحریر الشام» بهخاطر سرنگون کردن دولت بشار اسد تبریک گفته است. طالبان در این پیام ابراز امیدواری کرده است که انتقال قدرت بر اساس خواست مردم سوریه انجام شده و بتواند زمینه را برای تشکیل یک حکومت اسلامی مستقل و خدمتگزار فراهم کند.
با اینحال، وجه تمایز راهبرد روایی طالبان در خاورمیانه این است که وارد عرصۀ اقدام عملی نمیشود (مثلاً در رابطه با اسرائیل) و بیشتر حالت تشریفاتی و شعاری دارد. این رویکرد احتمالاً بهدلیل تمایل طالبان به حفظ روابط با غرب و نخبگان سنتی عرب که با غرب پیوند نزدیکی دارند، اتخاذ شده است؛ چراکه چنین اقدامهایی میتواند تلاش طالبان را برای تغییر چهرۀ خود و کسب شناسایی از سوی آمریکا و اروپا، تحتالشعاع قرار دهد. طالبان بهطور جدی در حال سرمایهگذاری بر ترسیم چهرهای جدید از خود بهعنوان یک بازیگر مسئول و سازنده در عرصۀ جهانی است که تمرکز اصلی آن، مبارزه با «داعش خراسان» و مقابله با تجارت مواد مخدر در افغانستان است.
استفاده از فرصتهای اقتصادی
طالبان اکنون به شکل فعالی در حال بهرهبرداری از ذخایر گستردۀ معدنی افغانستان و همچنین موقعیت ترانزیتی و ظرفیت جمعیتی این کشور برای اجرای راهبرد کسب مشروعیت بینالمللی است. افزون بر بعد اقتصادی، بازی ژئوپلیتیکی گستردهای نیز حول طرحهای بالقوه در حال شکلگیری است که جرقۀ اصلی آن با ورود چین به صنایع نفت و معدن افغانستان و علاقهمندی به تولید لیتیوم زده شد. طالبان از کشورهای خاورمیانه نیز برای مشارکت در این بازی دعوت کرده است.
در حال حاضر، ایران در این عرصه پیشتاز است، بهنحوی که ارزش مبادلات تجاری ایران و افغانستان در سال ۲۰۲۴، با رشد ۸۴ درصدی، به ۳.۱۹۷ میلیارد دلار رسید. درحالیکه صادرات افغانستان به ایران تنها حدود ۵۴ میلیون دلار بوده، صادرکنندگان ایرانی سود قابل توجهی کسب کردهاند. «پیام باقری» معاون اتاق بازرگانی و صنایع ایران، در سخنانی (که نشان از نظر مثبت ایران نسبت به توسعۀ بیشتر همکاریهای اقتصادی با امارت اسلامی است) تأکید کرده که دو کشور میتوانند با بهرهگیری از منابع و ظرفیتهای خود، شراکت اقتصادی سودآوری بنا کنند. به گفتۀ وی، زیرساختهای صنعتی پیشرفتۀ ایران و همچنین دسترسی آن به بازارهای جهانی، در کنار ثروت معدنی، زمینهای حاصلخیز و نیروی کار جوان افغانستان، میتواند دو کشور را به شرکای طبیعی اقتصادی بدل کند.
امارات و قطر نیز علاقهمندیهایی نسبت به اقتصاد افغانستان از خود نشان دادهاند. در سال ۲۰۲۲، شرکت GAAC مستقر در امارات چند قرارداد برای مدیریت فرودگاههای افغانستان و ارائۀ خدمات زمینی و امنیتی امضا کرد. مدت قرارداد مدیریت فرودگاهها، 10 سال است. در فوریۀ سال جاری، «عبدالرحمن فدا» سرکنسول افغانستان در امارات اعلام کرد که بهزودی یک رایزن بازرگانی افغانستانی به امارات اعزام خواهد شد تا روابط تجاری را با تاجران افغانستانی و خارجی ساکن در امارات تقویت کند.
دوبی در حال حاضر بهعنوان مرکز اصلی فعالیت بازرگانان بزرگ افغانستانی شناخته میشود. به گفتۀ «عبیدا... صدرخیل» رئیس شورای بازرگانان افغانستان در دوبی، ۸۵٪ از میلیونرها و میلیاردرهای افغانستانی در دوبی زندگی میکنند. اما بهدلیل عدم شناسایی بینالمللی طالبان، این افراد تمایلی به سرمایهگذاری در داخل افغانستان ندارند.
از سوی دیگر، قطر از سال ۲۰۲۳ در حال بررسی طرح سرمایهگذاری در طرح ریلی ترمذ– مزارشریف– کابل– پیشاور به ارزش حدود ۵ میلیارد دلار است. اجرای این طرح موجب اتصال بازارهای آسیای مرکزی و جنوبی خواهد شد و افغانستان را به یک کشور ترانزیتی کلیدی در سطح بینالمللی تبدیل خواهد کرد. همچنین، در سال ۲۰۲۴، یک طرح سرمایهگذاری مشترک قطری ـ افغانستانی برای اجرای طرح سیمان «جبل سراج» تدوین شد. قرار است در این طرح حدود ۲۲۰ میلیون دلار سرمایهگذاری شود.

نتیجهگیری
طالبان در خاورمیانه به موفقیتهایی دست یافته است، بهویژه در زمینۀ توسعۀ همکاریها با امارات، قطر و ایران. با اینحال، موضعگیری غربیها همچنان مانعی برای گسترش کامل این روابط است.
پادشاهیهای خلیج (فارس) نمیتوانند انتقادهای آمریکا، اروپا و سازمانهای حقوقبشری غربی را دربارۀ نقض حقوق زنان و دختران از سوی طالبان نادیده بگیرند؛ مسألهای که اکنون از سوی برخی ناظران بهعنوان «آپارتاید جنسیتی» توصیف شده است.
ممنوعیت تحصیل زنان در دانشگاههای دولتی و خصوصی در سال ۲۰۲۲، از سوی عربستان و امارات محکوم شد. طبق گزارش رویترز، در ۱۲ می ۲۰۲۳، نخستوزیر قطر در دیداری محرمانه با هبتا... آخوندزاده در قندهار، موضوع لغو ممنوعیت آموزش دختران و اشتغال زنان را مطرح کرد.
با وجود این، رهبر طالبان و جناح فوق محافظهکار اطراف او (اصطلاحاً «جناح قندهار») همچنان بر مواضع خود پافشاری میکنند؛ این مسئله مانع از آن شده تا جناح عملگرای طالبان (اصطلاحاً «جناح کابل») بتواند فرآیند توسعۀ روابط با پادشاهیهای عربی را تسریع کرده و از آنها برای عادیسازی روابط با غرب بهرهبرداری کند.
با اینحال، هنوز احتمال آن وجود دارد که طالبان، حتی بدون لغو ممنوعیت مشارکت زنان در جامعه، از طریق ارتباطات خود با کشورهای عربی حاشیۀ خلیج فارس بتواند روابط خود با غرب را بهبود بخشد. این احتمال پس از شناسایی رسمی طالبان از سوی روسیه در ۳ جولای ۲۰۲۵ افزایش یافته است؛ اقدامی که میتواند محرکی قدرتمند برای شروع دور تازهای از یک بازی ژئوپلیتیکی حول محور افغانستان ایجاد کند.
اگر ایران (رقیب سنتی منطقهای عربستان) و چین (رقیب جهانی آمریکا) در آیندۀ نزدیک از این اقدام روسیه دنبالهروی کنند، این امر ممکن است پادشاهیهای خلیج فارس و کشورهای غربی را نیز به برداشتن گامهایی مشابه در جهت شناسایی امارت اسلامی افغانستان سوق دهد. در این صورت، انتقاد از نقض حقوق زنان از سوی طالبان ممکن است به حاشیه برود و به بخشی از لفاظیهای معمول دیپلماتیک تبدیل شود.