English
شنبه ۶ دی ۱۴۰۴ ساعت: ۱۳:۲۹
  • صفحه نخست
  • کشورهای هدف
    • افغانستان
    • پاکستان
    • آسیای مرکزی
    • ترکمنستان
    • تاجیکستان
    • قزاقستان
    • قرقیزستان
    • ازبکستان
  • موضوعات
    • سیاسی
    • امنیتی
    • اقتصادی
    • فرهنگ و تمدن
  • انتشارات
    • نشریه تخصصی
    • ویژه‌نامه
    • گاهنامه
    • اینفوگرافیک
گزارش تحلیلی > آسیای مرکزی
تاریخ انتشار
شنبه ۶ دی ۱۴۰۴ ساعت ۱۰:۴۵
جالب است
۰
بررسی امکان احیای ابتکار سنتراس‌بت
امکان‌سنجی فعال‌شدن مجدد سازوکارهای امنیتی آمریکا در آسیای مرکزی
مصطفی زندیه؛ تحلیل‌گر
دیدار اخیر ترامپ با سران آسیای مرکزی در کاخ سفید نه‌ تنها یک حرکت نمادین در عرصۀ سیاست خارجی، بلکه نشانۀ جدی از تحول راهبردی در اولویت‌های آمریکا ارزیابی می‌شود. تحول از دیپلماسی صرف به سرمایه‌گذاری اقتصادی عمیق و هدفمند. بااین‌حال در کنار این اقدام‌ها، برای ایالات متحده مقولۀ امنیت نیز همواره دارای اهمیــت جدی است به‌گونه‌ای که اخیراً برخی از کارشناسان مطرح آمریکایی از جمله «اس. فردریک استار» رئیس مؤسسۀ آسیای مرکزی و قفقاز در شورای سیاست خارجی آمریکا لزوم پرداختن مستقیم به امنیت در آسیای مرکزی را مطرح و بر اهمیت آن تأکید کرده‌اند.
امکان‌سنجی فعال‌شدن مجدد سازوکارهای امنیتی آمریکا در آسیای مرکزی
🖊️ نویسنده: مصطفی زندیه؛ تحلیل‌گر ارشد آسیای مرکزی و جنوبی  
⏱️ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 12 دقیقه

  1. مقدمه

  2. از یکپارچه‌سازی اقتصادی تا همکاری امنیتی آمریکا در آسیای مرکزی

  3. مروری بر فعالیت‌های گذشتۀ ابتکار گردان آسیای مرکزی یا سنتراس‌بت (CENTRASBAT)

  4. ارتباط ابتکار سنتراس‌بت با سیاست «مهار» ایران، روسیه و چین

  5. تحلیل امکان‌پذیری احیای دوباره سنتراس‌بت

  6. جمع بندی و نتیجه‌گیری

امکان‌سنجی فعال‌شدن مجدد سازوکارهای امنیتی آمریکا در آسیای مرکزی

مقدمه

مطالعات شرق | نشست اخیر سران ایالات متحده و پنج کشور آسیای مرکزی در واشنگتن از سوی بسیاری از تحلیلگران و ناظران منطقه‌ای به‌عنوان نشانۀ بارزی از بازتعریف اولویت‌های راهبردی آمریکا در قلب اوراسیا ارزیابی شده است. اعلام سرمایه‌گذاری حجیم ازبکستان در ایالات متحده (حدود 100 میلیارد دلار)، قراردادهای تجاری بزرگ با قزاقستان و تمرکز ویژه بر معادن حیاتی، علاوه بر صرفه و سود اقتصادی، از منظر ژئوپلیتیک نیز بخشی از رقابت‌های پیچیدۀ آمریکا با چین و روسیه را تشکیل می‌دهند.

اما نکتۀ مهمی که اخیراً در جریان تحلیل ابعاد و پیامدهای راهبردی دیدار مهم ترامپ با رؤسای جمهور پنج کشور آسیای مرکزی از سوی یکی از نخبگان فکری شورای سیاست خارجی آمریکا مطرح شد، لزوم توجه به مقولۀ امنیت آسیای مرکزی از طریق فعال شدن ابتکار «سنتراس‌بت» بود که به نظر می‌رسد نیاز به توجه بیشتری دارد.

در نوشتار حاضر پس از پرداختن به سابقۀ موضوع و تحلیل پیامدهای مهم فعال شدن ابتکار مذکور، چند توصیۀ راهبردی نیز ارائه شده است. 

از یکپارچه‌سازی اقتصادی تا همکاری امنیتی آمریکا در آسیای مرکزی

اقدام‌ها و فعالیت‌های ایالات متحده در آسیای مرکزی به‌ظاهر در جهت کمک به هم‌افزایی سازوکارهای اقتصادی منطقۀ آسیای مرکزی است. اما به نظر می‌رسد واشنگتن در نظر دارد شوراهای تجاری مجزایی را که هر یک تنها در سطح یک کشور فعالیت دارند، با یکدیگر ادغام یا هماهنگ کند. روشن است که این کشور از این طریق در وهلۀ اول به دنبال تأمین منافع سرمایه‌گذاران آمریکایی است.

از سوی دیگر نیز واشنگتن با کمک به هم‌افزایی سازوکارهای اقتصادی آسیای مرکزی، در ظاهر اهداف توسعه‌ای و تجاری منطقه را دنبال می‌کند اما هم‌زمان و به‌صورت پنهان، در حال پیگیری اهدافی مانند محدود کردن نفوذ چین و روسیه، افزایش وابستگی کشورهای منطقه به آمریکا، و گسترش حضور ژئوپلیتیک و زنجیره‌های اقتصادی خود نیز هست. این هم‌افزایی، به‌عنوان ابزاری راهبردی برای تبدیل آسیای مرکزی به پلی اقتصادی و سیاسی میان ایالات متحده و اوراسیا محسوب می‌شود.

بااین‌حال در کنار این اقدام‌ها، برای ایالات متحده مقولۀ امنیت آسیای مرکزی نیز همواره دارای اهمیــت جدی است به‌گونه‌ای که اخیراً برخی از کارشناسان مطرح آمریکایی از جمله «اس. فردریک استار» رئیس مؤسسۀ آسیای مرکزی و قفقاز در شورای سیاست خارجی آمریکا لزوم پرداختن مستقیم به امنیت در آسیای مرکزی را مطرح و بر اهمیت آن تأکید کرده‌اند.

وی با یادآوری ابتکار سنتراس‌بت (آموزش کشورهای منطقه برای همکاری با ساختارهای فرماندهی ناتو) به طور ضمنی تصریح و تأکید کرده است که در کنار مذاکرات صورت گرفته با کشورهای آسیای مرکزی، مقولۀ امنیت نیز باید کاملاً و بدون هیچ تردید یا تأخیری در مذاکرات دوجانبه با کشورهای یادشده گنجانده شود. به نظر می‌رسد این اظهار نظر می‌تواند آغازی باشد بر حضور خزندۀ سازمان ناتو و جدی شدن جنبۀ نظامی رقابت بین قدرت‌های بزرگ در قلب منطقۀ آسیای مرکزی.

مروری بر فعالیت‌های گذشتۀ سنتراس‌بت (CENTRASBAT)

سلسلۀ تمرین‌های «گردان آسیای مرکزی» یا سنتراس‌بت با هدف بهبود تعامل با کشورهای آسیای مرکزی طراحی شد و بر عملیات صلح‌بانی، بشردوستانه و همچنین تمرین فرماندهی، مهار و لجستیک در یک چارچوب چندملیتی تمرکز داشت. هر چند محل اجرای ابتکار یادشده در کشورهای قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان بود اما کشورهای دیگری همچون روسیه، اوکراین، ترکیه، بریتانیا، گرجستان، جمهوری آذربایجان و مغولستان نیز در این ابتکار مشارکت داشتند.

این تمرین‌ها در ابتدا تحت حمایت «فرماندهی آتلانتیک آمریکا» برگزار می‌شد، اما پس از اصلاح «طرح فرماندهی واحد» و اضافه شدن آسیای مرکزی به حوزۀ مسئولیت فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام)، حمایت آن به سنتکام منتقل شد.

سنتراس‌بت بر تقویت روابط نظامی و امنیت منطقه‌ای میان نیروهای مسلح آسیای مرکزی و دیگر ارتش‌های منطقه تأکید داشت. این تمرین‌ها برای کشورهای عضو ناتو نیز اهمیت عملیاتی داشته است؛ چرا که از سال۱۹۹۷ تاکنون توانسته‌اند به‌صورت میدانی، محاسبات نظری خود را دربارۀ اعزام هوایی نیروهای نظامی به منطقۀ آسیای مرکزی آزمایش کنند.

خلاصه‌ای از فعالیت‌های سنتراس‌بت در اواخر دهۀ 90 میلادی در پی می‌آید:

  • رزمایش‌های سنتراس‌بت از ۱۹۹۷ تا اوایل دهۀ ۲۰۰۰ با مشارکت آمریکا و سه کشور آسیای مرکزی شکل گرفت و هدف واقعی آن، نزدیک‌سازی این کشورها به ساختارهای فرماندهی و استانداردهای ناتو بود.
  •  رزمایش‌ها ابتدا بزرگ و عملیاتی بودند (پرش هوابرد تاریخی ۱۹۹۷، رزمایش چندملیتی ۱۹۹۸ و عملیات میدانی۲۰۰۰ ) اما از ۱۹۹۹ به‌تدریج به همکاوی (سمینار) و تمرین‌های ستادی تبدیل شدند.
  • پس از ۲۰۰۲، ماهیت سنتراس‌بت تغییر یافت و رزمایش‌ها در قالب «همکاری منطقه‌ای» ادامه یافت که نه در قالب رزمایش‌های بزرگ هوابرد یا مأموریت‌های صلح‌بانی بلکه بیشتر در قالب ستادی یا تمرین‌های کوچک‌تر، تعریف وضعیت (سناریو)های مقابله با رخدادهای طبیعی (مانند زلزله و حوادث غیرنظامی) یا همکاری ضدتروریستیِ شبیه‌سازی شده، برگزار شده‌اند.
  •  شکل‌گیری و تقویت پیمان امنیت دسته‌جمعی (CSTO) تحت رهبری روسیه مهم‌ترین عامل کاهش و حاشیه‌ای شدن این رزمایش‌ها بود؛ مسکو با فشار سیاسی ـ امنیتی مانع تعمیق همکاری نظامی آسیای مرکزی با آمریکا شد.
  • این تحول بیانگر بازگشت راهبردی روسیه به حیاط خلوت خود و محدود کردن نفوذ ناتو و آمریکا بود. امری که موازنۀ ژئوپلیتیکی منطقه و فرصت‌های کنشگری همۀ بازیگران، از جمله جمهوری اسلامی ایران را تغییر داد.

ارتباط ابتکار سنتراس‌بت با سیاست «مهار» ایران، روسیه و چین

سیاست «مهار» ابتکار سنتراس‌بت در صورت فعال شدن، در عمل می‌تواند در ابعاد مختلف نظامی، اقتصادی، دیپلماتیک یا نرم اجرا شود. اگرچه قالب آن در سال‌های میانی دهۀ 90 میلادی تمرین صلح‌بانی بود، اما در لایه‌های زیرین نقش‌هایی ایفا می‌کرد که برای سیاست‌های مهار قابل بهره‌برداری‌ بوده و هستند.

نسبت سیاست مهار با ایران: حضور احتمالی محور ناتو در همسایگی شمالی ایران و ایجاد ارتباطات نظامی با همسایگان شمالی می‌تواند به‌عنوان بخشی از فشار ژئواکونومیک و امنیتی بر تهران دیده شود. از جمله نشان دادن اینکه ایالات متحده و متحدانش ظرفیت تأثیرگذاری و اقدام در فضای پیرامونی ایران را دارند. به هر ترتیب ابتکار سنتراس‌بت هرچند به خودی‌خود ابزار مهار مستقیم علیه ایران نبود، اما «ظرفیت» مهار را تقویت می‌کرد. (به عبارت دقیق‌تر از طریق ایجاد توان عملیاتی و شبکه‌های تعاملی که در صورت تشدید تقابل، می‌توانستند قابل تبدیل به ابزار فشار شوند)

نسبت سیاست مهار با روسیه: ابتکار سنتراس‌بت در آن دوره برای روسیه همراه با پیامی هشدارآمیز بود که نشان می‌داد غرب تلاش دارد جایگاهی در «حیاط خلوت» سنتی روسیه باز کند. برای مسکو این موضوع تهدید نفوذ قلمداد شد. اقدام‌های واکنشی روسیه نیز در جای خود قابل توجه بود: تشدید تلاش‌ها برای تثبیت سازوکارهای منطقه‌ای تحت نفوذ خود (سازمان پیمان امنیت جمعی، همکاری‌های نظامی-فنی و عرضۀ تسلیحاتی) و بازگرداندن سهم فرماندهی در امور امنیتی منطقه.

نسبت سیاست مهار با چین: پکن به‌طور کلی بیشتر علاقه‌مند به نفوذ اقتصادی است تا نظامی؛ با این حال ابتکار سنتراس‌بت برای چین زنگ هشداری بود در خصوص نیاز به تحکیم روابط اقتصادی و زیرساختی و نه لزومـاً رونـــق طرح‌های نظامی. در این چارچوب سرمایه‌گذاری طولانی‌مدت در زیرساخت یک کمربند یک راه (BRI)، قراردادهای توسعه‌ای و اقتصادی و جلوگیری از هرگونه بی‌ثباتی که منافع اقتصادی پکن را تهدید کند، از مؤلفه‌های اصلی راهبرد چین بود.

تحلیل امکان‌پذیری احیای دوباره سنتراس‌بت

عوامل مؤثر در امکان احیا سنتراس‌بت

الف) تغییر در محیط ژئوپلیتیک منطقه‌ای: در حال حاضر، کشورهای آسیای مرکزی بیش از گذشته نه تنها به روابط انحصاری با روسیه یا چین، بلکه به متنوع‌سازی شرکای امنیتی و اقتصادی خود فکر می‌کنند. به‌عنوان مثال پیشنهاد تازۀ ریاست‌جمهوری ازبکستان برای تشکیل «جامعۀ آسیای مرکزی» نشان‌دهندۀ میل کشورهای منطقه به ساخت نهادهای همکاری منطقه‌ای بیشتر است. همچنین، سازمان پیمان امنیت دسته‌جمعی (CSTO) نیز اکنون در حال «نوسازی» است و برخی گزارش‌ها حاکی از این است که به دنبال توسعۀ قابلیت‌های صلح‌بانی است. 

ب) تعامل تازۀ آمریکا با آسیای مرکزی: ایالات متحده و ازبکستان اخیراً تعهد امنیتی جدیدی را برآمده از همکاری دوجانبه تصریح کرده‌اند. در این چارچوب اگر واشنگتن بخواهد نفوذ خود را در منطقه تقویت کند، ممکن است احیای یک سازوکار «صلح‌بان چندملیتی» مثل سنتراس‌بت را به عنوان گزینه‌ای برای تعامل نظامی-آموزشی بررسی کند، به‌ویژه اگر متحدان منطقه‌ای چنین پیشنهادی را بپذیرند.

پ) ظرفیت نهادی سابق و تجربۀ عملی: کشورهایی مثل قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان قبلاً تجربۀ شرکت در رزمایش‌های‌ سنتراس‌بت را داشته‌اند. این سابقه می‌تواند به عنوان زیرساخت پایۀ بازگشت به یک سازوکار مشابه مورد استفاده قرار گیرد. اما مشکلاتی از قبیل ظرفیت مالی، ارادۀ سیاسی و اولویت‌بندی تأمین‌کنندگان امنیت برای کشورهای آسیای مرکزی (خصوصاً روسیه) که مانع فعال‌سازی کامل سنتراس‌بت در دهۀ ۲۰۰۰ شد، هنوز می‌تواند مجدداً مطرح شود.

موانع جدی در برابر احیای سنتراس‌بت

الف) رقابت با CSTO: سازمان پیمان امنیت جمعی هم‌اکنون یک سازمان امنیتی نهادینه‌شده است با ساختارهای عملیاتی مثل «نیروی واکنش سریع مشترک (CRRF)» که نیاز به سازوکاری مشابه با سنتراس‌بت را کاهش می‌دهد. روسیه احتمالاً و با توجه به تجربۀ تلخ اوکراین تمایلی به احیای یک سازوکار امنیتی وابسته به غرب را ندارد.

ب) محدودیت منابع و مشارکت کشورهای منطقه: احیای یک گردان صلح‌بان واقعی نیازمند بودجه، تجهیزات و نیروی انسانی است. از سوی دیگر، میزان مشارکت کشورهای آسیای مرکزی در این برنامه مشخص نیست و این کشورها ممکن است اولویت خود را بر همکاری‌های اقتصادی یا امنیتی در چارچوب CSTO بگذارند. ضمن اینکه برخی کشورها ممکن است نگران پیامدهای سیاسی یک همکاری نظامی-‌امنیتی با آمریکا باشند، خصوصاً ایجاد یک نهاد «صلح‌بان غربی».

پ) منافع متناقض بازیگران بزرگ: برای آمریکا، احیای چنین سازوکاری هزینه‌بر است و ممکن است ترجیح دهد به رزمایش‌های دوجانبه یا همکاری‌های نرم (آموزش، اطلاعات، پدافند) بسنده کند. برای روسیه نیز داشتن یک نهاد تحت کنترل مانند CSTO بهتر است تا یک سازوکار مشترک که ممکن است استقلال عملیاتی شرکا را افزایش دهد.

مطالب پیشنهادی:

ج.ا.ایران و راهبردهای متعارض قدرت‌های بزرگ در آسیای مرکزی
آغاز یک «بازی بزرگ» با «پیمان ابراهیم» در آسیای مرکزی

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

دیدار اخیر ترامپ با سران آسیای مرکزی در کاخ سفید نه‌ تنها یک حرکت نمادین در عرصۀ سیاست خارجی، بلکه نشانۀ جدی از تحول راهبردی در اولویت‌های آمریکا ارزیابی می‌شود. تحول از دیپلماسی صرف به سرمایه‌گذاری اقتصادی عمیق و هدفمند. با توجه به ذخایر راهبردی این کشورها و موقعیت جغرافیایی حساس آنها، آمریکا در موقعیتی قرار دارد که می‌تواند به یکی از بازیگران کلیدی در معادلات ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی منطقۀ آسیای مرکزی تبدیل شود.

در همین راستا چنانچه رویکرد ایالات متحده بخواهد علاوه‌بر فعالیت‌های ژئواکونومیکی، رنگ و بوی امنیتی به خود بگیرد، چشم‌انداز تحولات رقابتی را می‌توان در وضعیت‌های پنج‌گانۀ زیر مشاهده کرد:

1.امکان احیای سنتراس‌بت وجود دارد، اما به دلیل فشارهای روسیه و چین و محدودیت‌های آمریکا بعید است مانند دهۀ ۱۹۹۰ احیا شود.

2. شرایط جدید رقابت آمریکا–چین، جنگ اوکراین و نگرانی دولت‌های منطقه از وابستگی به مسکو، فضایی هرچند محدود برای همکاری‌های امنیتی کشورهای آسیای مرکزی با واشنگتن ایجاد کرده است.
3. به نظر می‌رسد سنتراس‌بت در صورت فعال شدن، بیشتر در قالب رزمایش‌های کوچک، آموزش‌های تخصصی، و ظرفیت‌سازی مرزی خواهد بود نه یک ساختار رسمی و دائمی.

4. دولت‌های آسیای مرکزی هرگونه همکاری با آمریکا را «متوازن و کم‌هزینه» نگه می‌دارند تا حساسیت روسیه و چین را به دنبال نداشته باشد.

5. در صورت تشدید رقابت قدرت‌های بزرگ یا افزایش خطرهای امنیتی در منطقه، احتمال احیای جدی و رسمی این ابتکار افزایش می‌یابد.

در این میان سیاست‌گذاران و تصمیم‌سازان در کشورمان باید با درک احتمال این تغییر ساختاری، ترکیبی از دیپلماسی فعال، تقویت زیرساخت‌های ملی و آماده‌سازی امنیتی را در دستور کار قرار دهند تا بتوانند ضمن جلوگیری از پیامدهای نامطلوب احتمالی، از فرصت‌های جدید بهره‌ جویند.


مصطفی زندیه

مصطفی زندیه
تحلیل‌گر ارشد آسیای مرکزی و جنوبی

کد خبر:4216

اشتراک گذاری
مولف : مصطفی زندیه تحلیل‌گر ارشد آسیای مرکزی و جنوبی
مرجع : مرکز مطالعات راهبردی شرق
  • عناوین مرتبط
ترامپ، آسیای مرکزی و بازتعریف نفوذ در اوراسیا
دورنمای سطح جدید روابط آمریکا و آسیای مرکزی
ناتو در خزر؛ نقض توافق‌نامه و تهدید توازن منطقه‌ای
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

 

مقاله

امکان‌سنجی فعال‌شدن مجدد سازوکارهای امنیتی آمریکا در آسیای مرکزی
امکان‌سنجی فعال‌شدن مجدد سازوکارهای امنیتی آمریکا در آسیای مرکزی
دورنمای تنش‌های ضدچینی در مرزهای تاجیکستان و افغانستان
دورنمای تنش‌های ضدچینی در مرزهای تاجیکستان و افغانستان
فرصت‌ها و چالش‌ها فراروی ائتلاف هم‌صدایی ملی
فرصت‌ها و چالش‌ها فراروی ائتلاف هم‌صدایی ملی
به سوی «تغییر پارادایم» در سیاست خارجی پاکستان
به سوی «تغییر پارادایم» در سیاست خارجی پاکستان

مصاحبه

​بازخورد تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران در آسیای مرکزی
​بازخورد تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران در آسیای مرکزی
پیامدهای استقرار دولت جولانی در سوریه بر آسیای مرکزی
پیامدهای استقرار دولت جولانی در سوریه بر آسیای مرکزی
موقعیت تاجیکستان در فرایند هم‌گرایی ترکی در آسیای مرکزی
موقعیت تاجیکستان در فرایند هم‌گرایی ترکی در آسیای مرکزی
چشم‌ انداز سیاست خارجی ترکیه در آسیای مرکزی
چشم‌ انداز سیاست خارجی ترکیه در آسیای مرکزی

ترجمه

آشکار شدن محدودیت‌ اهرم‌های چین در باتلاق افغانستان– پاکستان
آشکار شدن محدودیت‌ اهرم‌های چین در باتلاق افغانستان– پاکستان
نقش عناصر کمیاب خاکی افغانستان در تقویت راهبرد چین
نقش عناصر کمیاب خاکی افغانستان در تقویت راهبرد چین
آغاز یک «بازی بزرگ» با «پیمان ابراهیم» در آسیای مرکزی
آغاز یک «بازی بزرگ» با «پیمان ابراهیم» در آسیای مرکزی
سازگاری چین با حکومت طالبان
سازگاری چین با حکومت طالبان
🟥 518مین نشریه تخصصی "مطالعات شرق" منتشر شد.
 
'
  • پيوندها
  • ارتباط با ما
  • دربارۀ ما
  • آرشيو
جستجوی پيشرفته
نقل و نشر مطالب با ذکر منبع آزاد است
توليد شده توسط نرم افزار جامع ”استوديو خبر“