مقدمه
مطالعات شرق | تاریخ پرآشوب پاکستان، نشاندهندۀ شکست رهبران آن در حفظ اصول قطعنامۀ لاهور، از جمله حاکمیت، خودمختاری و ملیگرایی است. با این حال، تابآوری پاکستان، روایتی استثنایی از فرصتها و چالشها در جنوب آسیا ارائه میدهد. سالگرد استقلال پاکستان، فرصتی برای بازنگری در مسیر این کشور، ایدۀ پنهان در شکلگیری آن و فرصتها و تهدیدهای ژئوپلیتیک آن برای ایران است.
پاکستان پس از 78 سال فراز و نشیب اکنون به یک قدرت هستهای منطقهای تبدیل شده و درجهت قدرت گرفتن بیشتر با سیاستی متغیر با همسایگان و تحولات در منطقه، برخورد میکند. پاکستان با وجود اتحاد استراتژیک با چین، در آخرین رفتارهای خود نشان میدهد که تمایل دارد با آمریکا ارتباط نزدیکتری داشته و در فعالیتهای دیپلماتیک منطقه مشارکت کند. با وجود ارتباط نزدیک با ایران و تنش دائمی با هند، سیاست خارجی پاکستان بیش از پیش به سمت نقشآفرینی در صلح و ثبات منطقهای و همراهی با آمریکا متمایل است، که برای ایران، نگرانی تبدیل شدن پاکستان به ابزاری برای پیاده کردن برنامههای آمریکا در منطقه را به همراه دارد.
روابط پاکستان با همسایگان بر اساس ایدۀ شکلگیری این کشور
استقلال پاکستان در سال ۱۹۴۷ نه تنها یک تحول داخلی، بلکه یک رویداد ژئوپلیتیک بود که روابط این کشور با همسایگان را به شدت تحت تأثیر قرار داد. از همان ابتدا، مسائل مرزی، اختلافهای ایدئولوژیک و رقابتهای منطقهای، چارچوب روابط پاکستان با کشورهای همجوار را شکل داد.
روابط پاکستان و هند: بلافاصله پس از استقلال، اختلاف بر سر الحاق کشمیر به هند یا پاکستان منجر به نخستین جنگ هند و پاکستان (۱۹۴۷–۱۹۴۸) شد. این درگیری پایههای یک رقابت طولانی را بنا نهاد. هر دو کشور درگیر جنگهای تمامعیار و درگیریهای محدود بهویژه جنگ ۱۹۷۱ که منجر به استقلال بنگلادش شد و ضربۀ بزرگی به پاکستان وارد کرد، شدند. رقابت نظامی به مسابقۀ تسلیحاتی هستهای در دهۀ ۱۹۹۰ کشید و هر دو کشور به قدرتهای اتمی تبدیل شدند. از طرفی دوکشور، همواره از گروههای شبهنظامی در کشمیر حمایت کردند تا فشار را بر یکدیگر حفظ کنند. دورههایی از مذاکره (مانند توافق شیملا ۱۹۷۲) هم وجود داشته، اما بیاعتمادی عمیق مانع از حل دائمی اختلافها شده است.
- روابط پاکستان و افغانستان: افغانستان هرگز مرزی را که توسط بریتانیا ترسیم شد، به رسمیت نشناخته و ادعا میکند مناطق پشتوننشین پاکستان باید بخشی از افغانستان باشد تاجایی که برخی در افغانستان و پاکستان خواستار تشکیل «پشتونستان» مستقل بودند که این امر باعث تنش بین دو کشور شد. این درحالی بود که در دهۀ ۱۹۸۰، پاکستان با کمک آمریکا و عربستان، از گروههای جهادی ضدشوروی در افغانستان حمایت کرد و پس از خروج شوروی، از طالبان حمایت کرد تا یک دولت دوست در کابل داشته باشد. پس از سقوط جمهوری افغانستان (۲۰۲۱)، پاکستان امیدوار بود طالبان روابط بهتری با اسلامآباد داشته باشند، اما تنشهای مرزی و حضور گروه تحریک طالبان پاکستان (TTP) همچنان چالشبرانگیز است.
- روابط پاکستان و چین: چین از جمله اولین کشورهایی بود که پاکستان را به رسمیت شناخت و در زمینۀ سیاسی و نظامی از پاکستان حمایت کرد تا جایی که کریدور اقتصادی چین- پاکستان(CPEC) که یک طرح چند میلیارد دلاری زیرساختی است روابط دو کشور را به سطح بیسابقهای رسانده است. چین امروزه به عنوان متحد راهبردی پاکستان، مهمترین تأمینکننده سلاحهای پیشرفته از جمله جنگندهایJF-17 برای پاکستان است. اگرچه در مناقشات هند و پاکستان، چین از موضع پاکستان در مورد کشمیر حمایت می کند و در سازمان ملل به نفع اسلامآباد رأی میدهد، اما، همزمان، به دلیل روابطش با هند، نمیخواهد تنشها بیش از حد افزایش یابد.
- روابط پاکستان و ایران: در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، ایران و پاکستان، تحت حکومت پهلوی دوم و ایوب خان، در پیمان سنتو با غرب همپیمان شدند اما پس از انقلاب اسلامی در ایران، ایران از مجاهدین شیعه در افغانستان حمایت میکرد، در حالی که پاکستان از طالبان سنی پشتیبانی کرد. همچنین برخی از گروههای شبهنظامی در پاکستان (مانند جیشالعدل) به تنشهای فرقهای دامن زدهاند اما با این حال، همکاریهای اقتصادی و امنیتی شکل روابط دو کشور را تعدیل کرده است. متغیر مهمی که در روابط ایران و پاکستان اثرگذار است تلاش پاکستان برای نزدیک شدن به آمریکا در عین حال حفظ روابط راهبردی خود با چین است. شایان توجه است که هم رابطه ایران و آمریکا و هم رابطۀ آمریکا و پاکستان، بر روابط ایران و پاکستان تاثیرگذار است، بنابراین میبایست بهویژه تحولات اخیر و تلاش پاکستان برای نزدیکشدن به آمریکا و افزایش روابط اقتصادی این دو کشور مورد توجه قرار گیرد.
تاثیر عنصر آمریکا بر روابط پاکستان و ج.ا.ایران
روابط ایران و آمریکا از زمان انقلاب اسلامی تاکنون، یکی از متغیرهای کلیدی در معادلات خاورمیانه و جنوب آسیا بوده است. پاکستان به عنوان کشوری که با هر دو طرف ارتباط سیاسی، امنیتی و اقتصادی دارد، تحت تأثیر نوسانهای این رابطه قرار گرفته است. پس از انقلاب اسلامی و قطع روابط تهران- واشنگتن، آمریکا از متحدان خود (از جمله پاکستان) خواست تا همکاریهای خود را با ایران محدود کنند. در دهۀ ۱۹۸۰، پاکستان اگرچه روابط خود را با ایران حفظ کرد، اما به دلیل وابستگی به کمکهای نظامی و اقتصادی آمریکا، مجبور شد سطح همکاریهایش با تهران را کنترل کند.
در دورۀ تحریم های شدید آمریکا علیه ایران (۲۰۱۰–۲۰۱۵)، پاکستان با وجود نیاز به انرژی، نتوانست همکاریهای اقتصادی خود با ایران را گسترش دهد و بانکهای پاکستانی تحت فشار آمریکا از انجام تراکنشهای مالی با ایران خودداری کردند. اما، پس از توافق هستهای ۲۰۱۵ (برجام)، پاکستان امیدوار بود طرحهای مشترک با ایران، از جمله خط لولۀ گاز ایران-پاکستان-هند (IPI) و بندر چابهار را فعال کند، تا جایی که برخی مبادلات تجاری بین ایران و پاکستان افزایش یافت، اما فشارهای بعدی آمریکا (خروج ترامپ از برجام در ۲۰۱۸) مانع از پیشرفت جدی در همکاری در این طرحها شد. در این دوره، تنها همکاریهای مرزی بین دو کشور برای مقابله با گروههای تروریستی مانند جیشالعدل بهبود یافت و ایران و پاکستان توافق کردند تا از حمایت گروههای شورشی در خاک یکدیگر خودداری کنند.
تاثیر راهبردی روابط آمریکا و پاکستان بر ایران
روابط دوجانبۀ پاکستان و ایالات متحده در سال ۲۰۲۵ با تغییر راهبردی در چشمانداز آمریکا نسبت به جنوب آسیا، چرخشی شگفتانگیز داشته است. پاکستان در حالی که روابط خود را در جبهههای مختلف، بهویژه با ایالات متحده، دوباره تنظیم میکند. همچنین در حال بازنگری جامعی در سیاست خارجی خود است. این تحول فراتر از توافقهای معاملاتی است و به تلاش مجدد پاکستان برای تابآوری، ثبات منطقهای و تعامل جهانی اشاره دارد.
چالش می ۲۰۲۵، مُجدداً شکننده بودن ثبات در جنوب آسیا را یادآوری کرد. این درگیری، بهویژه در مورد مناقشۀ کشمیر و بیاعتمادی مداوم بین هند و پاکستان، نشاندهندۀ حلنشدنی بودن این مناقشه بود. با این حال، واکنش بینالمللی، بهویژه از سوی ایالات متحده، نشاندهندۀ یک تغییر ظریف اما قابل توجه بود. تلاشهای سریع میانجیگرانه واشنگتن برای برقراری آتشبس بین دو کشور، از تشدید تنشهای نامتعارف جلوگیری کرد و مناقشۀ کشمیر را بار دیگر روی میز مذاکره قرار داد. این اقدام، راههای دیپلماتیک را برای روابط دوجانبۀ پاکستان و ایالات متحده گشود.
در ماههای بعد، رهبری پاکستان با اتخاذ لحنی قاطعتر اما سازندهتر، از این گشایش دیپلماتیک بهره برد. اسلامآباد علناً نقش آمریکا در کاهش تنش را تصدیق و تحسین کرد و تمایل خود را برای تعامل با واشنگتن در جبهههای مختلف از جمله امنیت، همکاری اقتصادی و دیپلماسی منطقهای نشان داد. این رفتار نشان از فاصله گرفتن از سوءظن و عدم تعامل، داشت.
ممکن است روابط پاکستان و ایالات متحده به دلیل افزایش چندجانبهگرایی و گرایش آشکار پاکستان به چین، معاملهگرایانه بوده است. با این حال، سال ۲۰۲۵ این رابطه را تغییر داده و شروعی تازه به آن بخشیده است. پیش از چالش پاکستان و هند در می ۲۰۲۵، آمریکا از تلاشهای پاکستان در مبارزه با تروریسم قدردانی کرده بود. در مارس ۲۰۲۵، پاکستان و آمریکا، هدف ارزشمندی به نام شریفالله ملقب به جعفر، عضو «داعش خراسان» و مغز متفکر حمله به نیروهای آمریکایی در افغانستان در سال ۲۰۲۱ را دستگیر کردند.
واکنش ترامپ، به تلاشهای پاکستان برای مبارزه با تروریسم، آغاز دوران جدیدی در روابط دو جانبه بود که با سفرهای متعدد دیپلماتیک و راهبردی سطح بالا بین واشنگتن و اسلامآباد، همچنان رو به پیشرفت است. آشتی پس از بنبست، نشاندهندۀ منافع راهبردی گستردهتر آمریکا در حفظ ثبات در جنوب آسیا در بحبوحۀ رقابت قدرتهای بزرگ است. برای پاکستان، تعامل مجدد با آمریکا، راهی برای تنوعبخشی به سبد دیپلماتیک این کشور است و به عنوان یک عامل متعادلکننده بین آمریکا و چین ظاهر میشود و در عین حال تسلط منطقهای هند را محدود میکند. این تنظیم مجدد رابطه دوجانبه صرفاً به تجارت یا کمک به پاکستان مربوط نمیشود؛ بلکه یک تغییر جهت چندبُعدی است که شامل تعامل امنیتی برای مبارزه مؤثرتر با تروریسم، همکاری اقتصادی با هدف تقویت توسعه و سرمایهگذاری پایدار و دیپلماسی راهبردی برای قرار دادن پاکستان به عنوان یک بازیگر کلیدی در تحولات جنوب آسیا میشود.
نتیجهگیری
چرخش راهبردی در روابط پاکستان و آمریکا صرفاً مربوط به احیای روابط نیست، بلکه نشاندهندۀ ادغام مجدد پاکستان در دیپلماسی جهانی از طریق تعامل دقیقتر با واشنگتن است. این همکاری تجدید شده مبتنی بر منافع مشترک، بهویژه در مبارزه با تروریسم، ثبات منطقهای و همکاری اقتصادی است. برای پاکستان، این تغییر جهت، پیامدهای چندبعدی از جمله احیای همکاری امنیتی ساختارمند با ایالات متحده، تقویت اهرم دیپلماتیک اسلامآباد در منطقه، تغییر جهت تعامل اقتصادی و ایجاد شکل جدیدی از وابستگی متقابل اقتصادی راهبردی دارد که میتواند به تعریف مجدد مسیر راهبردی آن در جنوب آسیا و فراتر از آن کمک کند.
رویدادهای سال 2025، از جمله رفتار سنجیده پاکستان در طول درگیری با هند، فرصتی برای تغییر روایتهای قبلی این کشور است. بازتعریف پاکستان به عنوان یک بازیگر صلحطلب، اصلاحطلب و درگیر در سطح جهانی میتواند سودهای اعتباری به همراه داشته باشد. پاکستان در حال نوشتن داستان خود است، داستانی از تابآوری، مسئولیتپذیری و رهبری منطقهای با دسترسی به رسانههای آمریکایی، اندیشکدهها و دانشگاهها. به گفتۀ مقامهای این کشور و بر اساس آنچه از رفتارها و ملاقاتهای دیپلماتیک برمیآید، این تغییر روایت نه تنها برای سرمایهگذاری خارجی و دیپلماسی این کشور حیاتی است، بلکه به دولت و جامعۀ پاکستان حس جدیدی از هدفگذاری در صحنه جهانی میدهد. اما آنچه مهم است، برای ایالات متحده، احیای روابط با پاکستان به معنای به رسمیت شناختن نقش نوظهور پاکستان در جنوب آسیاست و رصد این همسایه را بیش از پیش برای ایران ضروری میکند.
منابع:
- https://moderndiplomacy.eu/2025/08/16/resetting-the-arc-the-strategic-reawakening-of-u-s-pakistan-relations-in-2025/
- https://www.cnn.com/2017/08/08/asia/india-pakistan-independence-timeline
- https://www.csmonitor.com/World/Asia-South-Central/2025/0814/trump-us-pakistan-relations-distrust
- https://www.dawn.com/news/1899833
- Shakila Noor Sindhu(2016). Creation of Pakistan. IJASOS- International E-journal of Advances in Social Sciences