مقدمه
مطالعات شرق | پیمان دفاعی عربستان و پاکستان، نقطۀ عطفی در امنیت [خلیج فارس] و آسیاست: این پیمان، قدرت مالی و هستهای را به هم پیوند میدهد، رقابت آمریکا و چین را تشدید میکند، نگرانیهایی برای هند و طرح «راهگذر اقتصادی هند ـ خاورمیانه ـ اروپا» (IMEC) ایجاد کرده و ممکن است موجی از صفبندیهای جدید را به دنبال داشته باشد، چرا که تحرکات اسرائیل رقابت منطقهای برای بازدارندگی را تشدید میکند.
پیمان دفاعی سعودی ـ پاکستانی که در 17 سپتامبر امضا شد، در سراسر خاورمیانه و آسیا پژواکی گسترده داشته و تحول بزرگی در صفبندیهای جهانی به شمار میآید. در این «ازدواج ژئوپلیتیکی»، رابطۀ دو کشور، بهشدت مکمل یکدیگر خواهد بود:
عربستان که به عنوان رهبر جهان اسلام و یک قدرت اقتصادی بزرگ شناخته میشود، قرار است در سال مالی 2026 ـ 2025 بزرگترین تأمینکنندۀ مالی خارجی برای اسلامآباد باشد (با وامها و سپردههایی به ارزش بیش از 6 میلیارد دلار).
در همین حال، پاکستان که دارای سلاح هستهای است، به لحاظ نظری، قادر است سایۀ هستهای خود را بر سر این پادشاهی بگستراند. این توافق همچنین هند را نگران میکند. دهلینو در سالهای اخیر روابط رو به رشدی با ریاض داشته و همچنین این پیمان را بهعنوان یک عقبگرد احتمالی برای طرحهایی مانند «راهگذر اقتصادی هند ـ خاورمیانه ـ اروپا» میبیند؛ راهگذری که در جریان نشست سران گروه 20 در دهلینو در سال 2023 کلید خورد. در عین حال، این پیمان ممکن است بهطور غیرمستقیم هند و اسرائیل را به یک اتحاد راهبردی نزدیکتر بکشاند.
برای ریاض و اسلامآباد، این توافق، ابزاری برای مقابله با صفبندیهاست. عربستان به دنبال حفاظت از خود در برابر ایران و اسرائیل است، در حالی که پاکستان به دنبال یافتن متحدانی برای بازدارندگی هند است. در ابعاد وسیعتر، پیمان سعودی ـ پاکستانی، امریکا را از غرب اقیانوس هند دورتر کرده و چین را تا حدودی نزدیکتر میکند. در شرایطی که تضمینهای امنیتی آمریکا کاهش یافته است، این پیمان ابزاری برای تقویت بازدارندگی ریاض است و عربستان میتواند با تعمیق روابط خود با پاکستان (که شریک نزدیک چین است) خود را در برابر خطرات احتمالی بیمه کند.
با این حال، این تغییرات هزینههایی نیز دارد: این توافق موجب پیچیدگیِ روابط رو به رشد عربستان و هند میشود و اعتماد سیاسی لازم برای پیشبرد طرح «راهگذر اقتصادی هند ـ خاورمیانه ـ اروپا» را که یک جایگزین معتبر برای طرح «کمربند و راه» چین محسوب میشود زیر سوال میبرد.
توافق دفاعی متقابل: معانی و پیامدها
«توافق دفاعی راهبردی متقابل» بیان میکند که هرگونه تجاوز به یکی از این کشورها به منزلۀ تجاوز به هر دو کشور در نظر گرفته خواهد شد» و «هدف آن، توسعۀ جنبههای همکاری دفاعی بین دو کشور و تقویت بازدارندگی مشترک در برابر هرگونه تجاوز است».
اگرچه جزئیات بیشتر متن این توافقنامه بهطور عمومی اعلام نشده است اما این پیمان «تمامی ابزارهای نظامی» را شامل میشود، از نیروهای مسلح گرفته تا همکاری هستهای و تبادل اطلاعات. این توافق همچنین بهمنظور پشتیبانی از خودکفایی دفاعی عربستان در بلندمدت طراحی شده است: همکاری در صنعت دفاعی، انتقال فناوری، تولید مشترک نظامی، ظرفیتسازی و آموزش بخشی از این پیمان است. این توافق از همکاری طولانیمدت و مستحکم بین عربستان و پاکستان نشأت میگیرد: از «معاهدۀ دوستی» امضا شده در سال 1951 تا «توافق سازمانی» سال 1982 که سه سال بعد از وقوع انقلاب اسلامی در ایران امضا شد و به سربازان پاکستانی اجازه داد تا برای آموزش در عربستان مستقر شوند.
این توافق در حال حاضر سه پیامد فوری به همراه دارد. اول، این توافق امنیت منطقۀ [خلیج فارس] و آسیا را بیشتر به یکدیگر گره میزند و وابستگی راهبردی بین دو منطقه را تقویت میکند. دوم، این پیمان یک بازیگر امنیتی جدید، به نام اسلامآباد را که تنها قدرت هستهای مسلمان است به معادلات امنیتی منطقۀ [خلیج فارس] میافزاید و یک قدرت آسیایی بهطور رسمی وارد این صفحۀ شطرنج میشود. سوم، این پیمان ریاض را به ژئوپلیتیک و مناقشات آسیای جنوبی وارد میکند، از تنشهای مرزی پاکستان با هند و ایران گرفته تا افغانستان تحت کنترل طالبان.
راهبرد نهفته در پیمان ریاض ـ اسلامآباد
این توافق که بعد از حملۀ هولناک اسرائیل به حماس در قطر (9 سپتامبر) اعلام شد، پیامی به موقع برای تلآویو بود؛ هرچند که این پیمان ابعاد ژئوپلیتیکی گستردهتری نیز به همراه دارد. برای عربستان سعودی، این پیمان دفاعیِ متقابل، بخشی از سیاست تنوعبخشی (از جمله در حوزۀ دفاعی) است که ریاض برای مقابله با کاهش بازدارندگی آمریکا در خاورمیانه دنبال میکند. سالهاست که عربستان بهدنبال گرفتن تضمینهای امنیتی قوی از واشنگتن بوده و در آرزوی امضای یک پیمان دفاعی متقابل بوده است. اما هیچکدام از این آرزوها به واقعیت تبدیل نشده است؛ از جمله خرید جتهای جنگندۀ «اف 35». این وضعیت با «حمایت بیدریغ» ترامپ از تصمیمهای اسرائیل در منطقه پس از 7 اکتبر همراه شد که منجر به حملۀ آمریکا به ایران و همچنین ناکامی در جلوگیری از هدف قرار گرفتن قطر توسط همپیمانانش شد.
توافق عربستان با پاکستان مربوط به امنیت منطقۀ [خلیج فارس] است: هدف اصلی عربستان بازگرداندن قدرت دفاع و بازدارندگیاش در برابر ایران است، بهخصوص بعد از حملات خاکستری ایران علیه «آرامکو» در سال 2019 و نیز حملۀ اخیر این کشور به پایگاه هوایی «العُدِید» آمریکا در قطر (ژوئن 2025). با این حال، پیمان دفاعی متقابل با پاکستان بهعنوان یک ابزار بازدارندگی دوگانه برای ریاض عمل میکند که میتواند از این پادشاهی در برابر اسرائیل نیز محافظت کند؛ اسرائیلی که اقدامهای نظامی بیحد و حصرش، بهویژه بعد از حمله به دوحه، باعث ایجاد نگرانیهایی در سراسر منطقه شده است.
برای پاکستانیها، این توافق هم یک فرصت است و هم خطرهایی بههمراه دارد. اسلامآباد بهعنوان تنها قدرت هستهای مسلمان و شریک امنیتی طولانیمدت عربستان، اهمیت تازهای پیدا کرده است. این پیمان ادعای پاکستان را مبنی بر اینکه این کشور یک بازیگر اصلی در عرصۀ ژئوپلیتیک اسلامی است، تقویت میکند و در عین حال، جریانهای مالی حیاتی سعودی را آن هم در زمانی که اقتصاد پاکستان شکننده است، روانۀ اسلامآباد خواهد کرد. اما در عین حال، این توافق ممکن است واشنگتن و دهلینو را که بهشدت نگران دکترین هستهای و برنامۀ موشکی پاکستان هستند، به واکنش وادارد.
گرچه این پیمان میتواند باعث ارتقای موقعیت پاکستان در صحنۀ [خلیج فارس] شود اما در عین حال ممکن است عزم هند را برای منزوی کردن اسلامآباد در عرصۀ دیپلماسی تشدید کرده و همچنین نگرانیهای ایالات متحده و اسرائیل را دربارۀ گسترش سلاحهای هستهای افزایش دهد. همچنین این توافق ممکن است بار دیگر این نگرانی را در آمریکا و اسرائیل ایجاد کند که برنامههای هستهای و موشکی پاکستان میتواند تهدیدی مستقیم برای اسرائیل باشد؛ وضعیتی که میتواند منجر به نظارت بیشتر و همچنین وضع تحریمهای جدید علیه برنامۀ توسعۀ موشکهای بالستیک اسلامآباد شود.
اگر این پیمان، هند و اسرائیل را به هم نزدیکتر کرده و در عین حال باعث آشفتگی و ناراحتی واشنگتن شود، در آن صورت پاکستان ممکن است در جبهههای متعدد تحت فشار قرار گیرد. در چنین شرایطی، تلاش پاکستان برای متوازن کردن نقطۀ ژئوپلتیکی مطلوب خود بین چین، ایران، عربستان سعودی و امریکا با پیچیدگیهای بیشتری مواجه شده و توافقی که قرار بود موقعیت پاکستان را تقویت کند، میتواند به یک عقبگرد راهبردی بدل شود.
این مطالب را هم بخوانید:
خطرهای پیشِروی روابط عربستان ـ ایران و عربستان ـ هند
پیمان دفاعی عربستان و پاکستان میتواند تأثیراتی بر روابط ریاض و اسلامآباد با هند و ایران داشته باشد. عربستان با تقویت روابط دفاعی خود با پاکستان، بهطور رسمی با همسایۀ ایران وارد تعامل میشود؛ ایرانی که اکنون بهطور رسمی به حمایت از کشورهای خلیج (فارس) برخاسته است. از زمان حملۀ قطر، تهران در تلاش بوده تا گفتوگوهای سیاسی را با کشورهای «شورای همکاری خلیج» بازسازی کند، چون این کشور برای مقابلۀ بهتر با اسرائیل نیاز دارد تا انزوای منطقهای را بشکند.
«علی لاریجانی»، رئیس شورای عالی امنیت ملی ایران، در 16 سپتامبر به ریاض رفت تا با «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی ملاقات کند. در چنین شرایطی، تهران احتمالاً تلاشهای خود را برای اعتمادسازی دوباره بین کشورهای عضو «شورای همکاری خلیج»، به دلیل توافق سعودیها با پاکستان متوقف نخواهد کرد. اما در سوی دیگر، شراکت اقتصادی رو به رشد عربستان و هند که دشمن تاریخی اسلامآباد است، ممکن است تحت تأثیر این تحولات ژئوپلیتیکی قرار گیرد. دهلینو 18 درصد از انرژی خود را از ریاض وارد میکند و دو کشور بهطور مرتب تمرینهای مشترک نظامی دریایی و زمینی انجام میدهند. همچنین عربستان و هند در سال 2023 توافق مقدماتی طرح «راهگذر اقتصادی هند ـ خاورمیانه ـ اروپا» را امضا کردند.
برای هندیها، این پیمان دفاعی زنگ خطرهای راهبردی متعددی را به صدا درمیآورد. این توافق، با یکی از گرمترین دورانها در روابط عربستان ـ هند همزمان شده است؛ دورانی که شامل افزایش تجارت در حوزۀ انرژی، بازدیدهای سیاسی سطح بالا و همچنین انجام تمرینهای نظامی مشترک است. دهلینو نگران است که باز شدن آغوش ریاض برای اسلامآباد ممکن است موقعیت هند را بهعنوان شریک آسیایی ترجیحی سعودیها تضعیف کند.
بهطور مشخصتر، طرح «راهگذر اقتصادی هند ـ خاورمیانه ـ اروپا» (که در آن، عربستان و امارات باید بهعنوان یک قطب برای ارتباط هند با اروپا عمل کنند) ممکن است در صورت چرخش محاسبات راهبردی سعودی به سمت پاکستان، روند خود را از دست بدهد. حتی اگر همکاریهای تجاری ادامه یابد، حفظ اعتماد سیاسی سختتر خواهد شد و این امر موجب عدم اطمینان در مورد راهگذری خواهد شد که بهعنوان یک وزنۀ تعادل در برابر طرح «کمربند و راه» چین معرفی شده است؛ بهویژه که ریاض نیز یکی از کشورهای عضو طرح «کمربند و راه» است.
تشکیلات امنیتی هند نیز نگران است که این پیمان ممکن است باعث جسورتر شدن پاکستان در جریان رقابتش با هند شود. هرچند مقامهای سعودی اصرار دارند که این توافق تهدیدی را متوجه دهلینو نخواهد کرد اما معنای مستتر در پیوند رسمی ریاض با اسلامآباد را نمیتوان نادیده گرفت.
تحلیلگران هندی معتقدند که این رویداد میتواند شراکت دفاعی دهلینو با اسرائیل را تسریع کند؛ کشوری که هندیها از گذشته نیز با آن همکاریهایی در حوزۀ اطلاعاتی و سلاحهای پیشرفته داشتهاند. لذا خودنمایی هر چه بیشتر محور امنیتی نوظهور سعودی ـ پاکستانی ممکن است بهشکل غیر مستقیم هند و اسرائیل را بهلحاظ راهبردی به یکدیگر نزدیکتر کند. هرچند دهلینو احتمالاً از هرگونه قطع ارتباط علنی با ریاض اجتناب خواهد کرد اما ممکن است بهآرامی و بدون سر و صدا، به بازتنظیم سیاست خارجی خود از طریق تقویت روابط با اسرائیل، آمریکا و شرکای اروپاییاش پرداخته و رویکرد «چندجانبهگرایی» خود را تقویت کند.
آیا پیمانهای دفاعی بیشتری در پیش است؟
پیمان دفاعی عربستان و پاکستان نه تنها تحولی بزرگ در توازنهای امنیتی منطقۀ [خلیج فارس] و آسیا بهشمار میآید، بلکه برای رقابت جهانی امریکا و چین بر سر کسب نفوذ نیز حایز اهمیت است. لذا بهدنبال این توافق، ممکن است پیمانهای دفاعی متقابل بیشتری میان کشورهای منطقۀ خاورمیانه و شمال آفریقا و همچنین آسیا منعقد شود. حالا در بحبوحۀ عملیاتهای جاری اسرائیل و همچنین بهمنظور ایجاد یک وزنۀ تعادل در برابر ریاض و اسلامآباد، بسیاری از کشورهای خاورمیانه نیاز فوری به تقویت قدرت بازدارندگی ملی خود دارند.
در مجموع، سعودیها و پاکستانیها، فصلِ پیشبینینشدهای از تغییرات ژئوپلیتیکی را در منطقۀ [خلیج فارس] و آسیا گشودهاند که امنیت ملی هدف اصلی آن است؛ البته در این بین، حملۀ اسرائیل به دوحه نیز یک عامل تسریعکننده بوده است. در همین حال، این توافق میتواند صفبندیهای جدیدی را خارج از منطقه بهوجود آورد: هند که از نزدیکی ریاض به اسلامآباد نگران است، ممکن است شراکت نزدیک خود با اسرائیل را عمیقتر کرده و محوری جدید از همکاری ایجاد کند که از آسیای جنوبی تا شرق دریای مدیترانه گسترش یابد. این تغییر همچنین تردیدهای جدیدی را در مورد «راهگذر اقتصادی هند ـ خاورمیانه ـ اروپا» بهوجود میآورد؛ راهگذری که موفقیت آن منوط به وجود یک اعتماد سیاسی پایدار بین عربستان و هند است.




















