English
دوشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۴ ساعت: ۱۴:۲۷
  • صفحه نخست
  • کشورهای هدف
    • افغانستان
    • پاکستان
    • آسیای مرکزی
    • ◀ ترکمنستان
    • ◀ تاجیکستان
    • ◀ قزاقستان
    • ◀ قرقیزستان
    • ◀ ازبکستان
  • موضوعات
    • سیاسی
    • امنیتی
    • اقتصادی
    • اجتماعی و فرهنگی
  • انتشارات
    • نشریه تخصصی
    • اینفوگرافیک
    • ویژه‌نامه
    • گاهنامه
گزارش تحلیلی > پاکستان
تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۰:۰۰
جالب است
۱
بررسی چرایی درگیری میان پاکستان و طالبان
درگیری پاکستان و حکومت طالبان؛ ریشه‌ها و پیامدها
دکتر نوذر شفیعی؛ کارشناس شبه‌قاره
درگیری‌های جاری بین پاکستان و افغانستان از نظر شدت و دامنه، بزرگترین درگیری بین حکومت طالبان و پاکستان محسوب می‌شود. از نظر شدت، پاکستان نوعی عملیات ترکیبی را علیه آنچه «تحریک طالبان پاکستان» می‌خواند، انجام داده که طیف گسترده‌ای از عملیات هوایی و زمینی به داخل خاک افغانستان را در برمی‌گیرد.
درگیری پاکستان و حکومت طالبان؛ ریشه‌ها و پیامدها
🖊️ نویسنده: دکتر نوذر شفیعی کارشناس شبه‌قاره
⏱️ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 11 دقیقه

  1. مقدمه

  2. علل و ریشه‌های درگیری

  3. پیامدها برای منطقه و ج.ا.ایران

  4. نتیجه‌گیری

درگیری پاکستان و حکومت طالبان؛ ریشه‌ها و پیامدها

مقدمه

مطالعات شرق | درگیری‌های جاری بین پاکستان و افغانستان از نظر شدت و دامنه، بزرگترین درگیری بین حکومت طالبان و پاکستان محسوب می‌شود. از نظر شدت، پاکستان نوعی عملیات ترکیبی را علیه آنچه «تحریک طالبان پاکستان» می‌خواند، انجام داده که طیف گسترده‌ای از عملیات هوایی و زمینی به داخل خاک افغانستان را در برمی‌گیرد. ادعا شده در حملۀ هوایی پاکستان به کابل، «نور ولی محسود»، رهبر تحریک طالبان پاکستان و چندین تن دیگر کشته شده‌اند.

در مقابل، طالبان افغانستان عملیات گسترده‌ای را علیه پاسگاه‌های مرزی پاکستان دست کم در هفت استان مرزی با پاکستان انجام داده است. آمار تلفات متفاوت است قدر مسلم اینکه ده‌ها نفر در این درگیری‌ها از هر دو طرف کشته شده‌اند. خواجه آصف، وزیر دفاع پاکستان، در پستی در ایکس هشدار داد: «اگر عناصر تروریستی از خاک افغانستان وارد پاکستان شوند و خون بریزند، پاسخ ما ورود به خاک افغانستان خواهد بود. این حق دفاع مشروع ماست.» وی افزود که تا امروز هیچ تضمینی از طالبان مبنی بر عدم استفاده از خاک افغانستان علیه پاکستان دریافت نکرده‌اند.

محمد نعیم وردک، معاون مالی وزارت خارجۀ طالبان، نیز در واکنش به حملات مرزی در صفحۀ ایکس خود هشدار داد: «مقام‌های پاکستانی باید به تمامیت ارضی افغانستان احترام بگذارند و صبر مردم افغانستان را آزمایش نکنند.» وی افزود افغانستان گزینه‌های متعددی برای مقابله با پاکستان دارد و در صورت به کارگیری این گزینه‌ها، مقام‌های پاکستانی پشیمان خواهند شد.

علل و ریشه‌های درگیری‌های جاری بین پاکستان و افغانستان

چهار علت و ریشۀ اصلی را می‌توان در خصوص درگیری‌های جاری پاکستان و افغانستان برشمرد:

مسالۀ «تحریک طالبان پاکستان»

پاکستان مدعی است حکومت طالبان به تحریک طالبان پاکستان که علیه اسلام‌آباد می‌جنگد، در خاک افغانستان پایگاه داده است. تحریک طالبان که گفته می‌شود بین ۳۰ تا ۵۰ هزار نیرو دارد، سازمانی فراگیر از  جنگجویان اسلام‌گرای پشتون پاکستانی است که در شمال‌غربی پاکستان، در مناطق قبیله‌ای فدرال در طول مرز افغانستان مستقر هستند. این جنبش در سال ۲۰۰۷ تاسیس شد و بنیانگذار آن بیت الله محسود بود. دفتر مرکزی آن در شرق افغانستان قرار دارد و با خصایصی همچون  افراط‌گرایی اسلامی (اجرای قرائتی سخت گیرانه از شریعت اسلامی)، ملی‌گرایی پشتون، پشتونوالی(سنت پشتون)، فرقه‌گرایی (دیوبندی) شناخته می‌شود. این مشخصات به طالبان افغانستان نیز قابل تعمیم است و به همین دلیل گفته می‌شود آنها یک روح در دو پیکرند. در طول کارزار طالبان افغان علیه امریکا و دولت مرکزی کابل، همواره تحریک طالبان پاکستان میزبان و همکار طالبان افغانستان بوده و اکنون این همکاری و میزبانی برعکس شده است.

دو تفسیر دربارۀ اهداف تحریک طالبان از نظر قلمرو وجود دارد؛ نخست یک تفسیر مُضیّق است که جنبۀ تجزیه‌طلبانه دارد و اشعار می‌دارد اهداف اعلام شده تحریک طالبان پاکستان، حذف نفوذ اسلام‌آباد در مناطق قبیله‌ای فدرال و استان خیبر پختونخوا و اجرای تفسیر سخت‌گیرانه‌ای از شریعت در این منطقه است. دومی، نوعی تفسیر مُوَسّع است و جنبۀ تمامیت‌خواهانه دارد که اشعار می‌دارد تحریک طالبان پاکستان قصد دارد حکومت اسلام‌آباد را ساقط و ایدئولوژی خود را در سراسر پاکستان تحت عنوان امارت اسلامی پاکستان اجرا کند؛ درست چیزی شبیه آنچه در افغانستان اتفاق افتاده است.

تحریک طالبان پاکستان علاوه بر طالبان افغانستان با القاعده نیز رابطه نزدیکی دارد. این گروه در تاریخ 29 ژوئیه 2011 طبق بندهای 4 و 5 قطعنامه 1989 (2011) به دلیل «مشارکت در تأمین مالی، برنامه‌ریزی، تسهیل، آماده‌سازی یا ارتکاب اقدام‌ها یا فعالیت‌ها از طریق، همکاری با، تحت نام، به نمایندگی یا در حمایت از»، «تأمین، فروش یا انتقال اسلحه و مواد مرتبط به»، «استخدام نیرو برای» یا «حمایت از اقدام‌ها یا فعالیت‌های» القاعده، در فهرست گروه‌های مرتبط با القاعده قرار گرفت.

تحریک طالبان پاکستان از سال ۲۰۰۸ بارها علناً تهدید به حمله به خاک آمریکا کرده است و سخنگوی تحریک طالبان پاکستان مسئولیت حملۀ نافرجام بمب‌گذاری خودرو در میدان تایمز، شهر نیویورک، در ۱ مه ۲۰۱۰ را بر عهده گرفت.

در ژوئن ۲۰۱۱، یک سخنگوی این گروه قول داد که به انتقام مرگ اسامه بن لادن به ایالات متحده و اروپا حمله کند. یکی از رهبران تحریک طالبان پاکستان در آوریل ۲۰۱۲ عملیات خارجی این گروه را تأیید کرد و تهدید به انجام حملات در بریتانیا، به دلیل دخالت این کشور در افغانستان کرد.

خدشه‌دار شدن غرور ملی پاکستان

پاکستان طی دو سال گذشته اقدام‌های مهم انجام داده است که به احساس غرور ملی در این کشور منجر شده است. مهم‌‌ترین آنها دفاع موفق در مقابل تهاجم سه ماه پیش هند علیه پاکستان بود. این تجربه موفق باعث ارتقای جایگاه تضعیف شده ارتش در پاکستان و در عین حال ارتقای اعتبار راهبردی اسلام‌آباد در منطقه و حتی جهان شد. با این حال پاکستان در مقابل تحریک طالبان آسیب‌پذیر بوده و همین مساله، اعتبار راهبردی پاکستان و ارتش این کشور را مخدوش کرده است. اسلام‌آباد برای اعادۀ حیثیت، ضمن اقدام‌های جدی نظامی، نوعی اقدام نمادین را در حمله به کابل و کشتن محسود، رهبر تحریک طالبان پاکستان، انجام داده است.

روابط نزدیک هند و حکومت طالبان

هند و پاکستان از سال ۱۹۴۷ یکی از حادترین مرزهای نظامی در جهان را دارند و تاکنون دو جنگ عمده و چندین جنگ موقت اما پرشدت را تجربه کرده‌اند. علت اختلاف نیز مسالۀ کشمیر است. پاکستان همواره به افغانستان به‌عنوان یک عقبۀ راهبردی نگاه می‌کرد و امیدوار بود با روی کارآمدن طالبان در افغانستان این عقبۀ راهبردی قوی‌تر هم بشود. با این حال روند تحولات به‌ویژه مسالۀ تحریک طالبان پاکستان، روابط پاکستان و طالبان افغانستان را تیره کرد و اکنون به نظر می‌رسد طالبان عملاً در طرف هند قرار گرفته است.

بارزترین نمود این موضوع بیانیۀ مشترک وزیران خارجۀ هند و طالبان است که دو روز پیش در دهلی‌نو صادر شد. در این بیانیه طرفین ضمن تاکید بر دوستی دیرینه و پیوندهای عمیق فرهنگی و تاریخی بین دو ملت (بند ۲ بیانیه)، حملۀ تروریستی در پهلگام، جامو و کشمیر هند در 22 آوریل 2025 را محکوم کردند(بند بیانیه۳) و وزیر امور خارجۀ افغانستان بار دیگر بر تعهد خود مبنی بر اینکه دولت افغانستان به هیچ گروه یا فردی اجازۀ استفاده از خاک افغانستان علیه هند را نخواهد داد، تأکید کرد (بند۴ بیانیه). این بیانیه که بشدت مقام‌های اسلام‌آباد را عصبانی کرد، به‌عنوان نشانه‌ای از پیوند عمیق میان طالبان (متحد دیروز پاکستان) و هند (دشمن دیرین پاکستان) تفسیر شد.

مناقشۀ تاریخی خط مرزی دیورند

خط مرزی دیورند یک مرز بین‌المللی به طول ۲۶۴۰ کیلومتر (۱۶۴۰ مایل) بین افغانستان و پاکستان است. انتهای غربی آن به مرز ایران و انتهای شرقی آن به مرز چین می‌رسد .این خط در سال ۱۸۹۳ به عنوان مرز بین‌المللی بین امارت افغانستان و امپراتوری هند بریتانیایی توسط «مورتیمر دیورند»، دیپلمات بریتانیایی در خدمات ملکی هند و عبدالرحمان‌خان، امیر افغانستان، به‌عنوان سرحدات هند و افغانستان تعیین شد.

پس از تجزیۀ شبه‌قارۀ هند بین هند و پاکستان، دولت وقت افغانستان مدعی شد که خط دیورند فقط یک مرز قراردادی و غیررسمی برای تفکیک موقت قلمرو افغانستان و هند بوده و اکنون این خط هم باید مشمول تجزیه واقع شود و مرزهای افغانستان و پاکستان به پشت ایالت بلوچستان و خیبرپختونخوا فعلی انتقال یابد. به همین دلیل در حالی که پاکستان آن را به‌عنوان مرز رسمی پذیرفته است اما این خط هرگز توسط دولت‌های افغانستان به رسمیت شناخته نشده است. این اختلاف تاریخی، در طول زمان به یک مناقشۀ ژئوپلیتیک تبدیل شده که زمینه‌ساز بسیاری از درگیری‌ها میان دو کشور بوده است.

پاکستان امیدوار بود با حمایت از طالبان و شکل‌گیری یک حکومت اسلامی در افغانستان، رویکردهای ناسیونالیستی در افغانستان را نسبت به خط دیورند کاهش دهد اما هنگامی که دو سال پیش شروع به دیوارکشی در طول این خط کرد با واکنش طالبان مواجهه شد و همین امر زمینه را برای جدایی دو متحد سابق فراهم کرد (نقشه زیر خط دیورند را نشان می‌دهد).

مطالب پیشنهادی:

جنگ داخلی؛ نبرد روزانۀ پاکستان علیه «تحریک طالبان»
تحریک طالبان پاکستان و معمای روابط پاکستان و افغانستان

پیامدها برای منطقه و ج.ا.ایران

برای ارزیابی پیامدهای درگیری پاکستان و حکومت طالبان بر منطقه و ج.ا.ایران، باید دو سناریو را مدنظر قرار داد:

 سناریوی اول؛

اگر «درگیری موجود با وساطت کنشگر ثالث مدیریت شود و از تصاعد آن جلوگیری شود»؛ ج.ا.ایران نیز می‌تواند با همکاری منطقه‌ای به حل بحران و تثبیت وضعیت آتش‌بس کمک کند و از این طریق به اعتبار منطقه‌ای ایران افزوده می‌شود.

 سناریوی دوم؛

اگر «درگیری موجود گسترش یابد و به بروز جنگی تمام عیار منجر شود»؛ در این صورت ج.ا.ایران در امتداد نقش تاریخی خود در منطقه، باید با جدیت به مساعی جمیله برای حل اختلاف‌ها و دعوت طرفین به خویشتن‌داری کمک کند.

 در مجموع، در مورد آثار منطقه‌ای جنگ کنونی پاکستان و افغانستان و تبعات آن بر ایران، نکات ذیل قابل توجه و تأمل هستند:

  • درگیری بین پاکستان و افغانستان در مجموع در منطقه‌ای صورت می‌گیرد که ایران بخشی از آن است. به حکم نظریۀ عمومی سیستم‌ها، ناامنی در یک منطقه بر کل اجزای سیستم تاثیر می‌گذارد.
  • این درگیری‌ها به رشد افراط‌گرایی و تجزیه‌طلبی منجر می‌شوند که هر دو پدیده، مرزهای شرقی ایران را تحت تاثیر قرار می‌دهند.
  • این درگیری‌ها به بحران مهاجرت و پناهندگی منجر می‌شود و این باعث سرریز شدن بحران به همسایگان افغانستان می‌شود. این وضعیت همچنین به دنبال خود سایر پدیده‌های ناامن‌کننده مثل تروریسم، نفوذ، جرایم سازمان‌یافته (قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان، قاچاق اسلحه، شرارت‌های مرزی، و...) را برای منطقه و ایران به همراه دارد.
  • تنش کنونی، به بهبود رابطۀ حکومت طالبان با هند و تاثیر کلی بر معادلات امنیتی جنوب آسیا منجر می‌شود.

نتیجه‌گیری

نتیجۀ وضعیت کنونی، تبدیل معادلات از «خطی» به «پیچیده» و چندوجهی است. در چارچوب معادلات خطی گذشته، پاکستان و طالبان در یک جبهه و تا حدی علیه هند قرار داشتند. اما اکنون معادله برعکس شده است. در معادلۀ جدید ممکن است کیفیت رابطۀ طالبان با چین، روسیه، آمریکا و ایران تحت تاثیر قرار گیرد. به‌عنوان مثال از یک طرف با توجه به چالش هند و آمریکا با چین ممکن است زمینه برای ورود آمریکا به افغانستان از طریق هند فراهم شود.

احتمال دیگر آن است که با توجه به نزدیکی مسکو و دهلی‌نو و نزدیکی طالبان با چین و روسیه و ایران، هند «استقلال راهبردی» را در پیش گیرد و فقط به تعمیق مناسبات خود با حکومت طالبان و تاثیرگذاری بر پاکستان اکتفا کند. 
به هر حال در شرایط کنونی، چهرۀ فضای امنیتی منطقه تا حد زیادی غبارآلود شده و وسعت دید تصمیم‌گیران را برای پیش‌بینی شرایط سیاسی و امنیتی بسیار محدود کرده است.


نوذر شفیعی

 

نوذر شفیعی
استادیار روابط بین‌الملل
تحلیلگر مسائل منطقه

کد خبر:4146

اشتراک گذاری
مولف : نوذر شفیعی؛ تحلیلگر مسائل منطقه
مرجع : موسسه مطالعات راهبردی شرق
  • عناوین مرتبط
نوع نگاه و سیاست پاکستان نسبت به مخالفان حکومت طالبان
تأثیر سیاست‌های ارتش پاکستان بر روابط با افغانستان
بررسی رویکرد جدید پاکستان به حکومت طالبان
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

 

مقاله

درگیری پاکستان و حکومت طالبان؛ ریشه‌ها و پیامدها
درگیری پاکستان و حکومت طالبان؛ ریشه‌ها و پیامدها
دیپلماسی هسته‌ای قزاقستان: نمونه‌ای از موازنه‌سازی فعال در سیاست خارجی
دیپلماسی هسته‌ای قزاقستان: نمونه‌ای از موازنه‌سازی فعال در سیاست خارجی
نوع نگاه و سیاست پاکستان نسبت به مخالفان حکومت طالبان
نوع نگاه و سیاست پاکستان نسبت به مخالفان حکومت طالبان
هند و پیمان دفاعی پاکستان- عربستان
هند و پیمان دفاعی پاکستان- عربستان

مصاحبه

​بازخورد تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران در آسیای مرکزی
​بازخورد تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران در آسیای مرکزی
پیامدهای استقرار دولت جولانی در سوریه بر آسیای مرکزی
پیامدهای استقرار دولت جولانی در سوریه بر آسیای مرکزی
موقعیت تاجیکستان در فرایند هم‌گرایی ترکی در آسیای مرکزی
موقعیت تاجیکستان در فرایند هم‌گرایی ترکی در آسیای مرکزی
چشم‌ انداز سیاست خارجی ترکیه در آسیای مرکزی
چشم‌ انداز سیاست خارجی ترکیه در آسیای مرکزی

ترجمه

آسیای مرکزی و چالش‌های ترانزیتی در سایۀ رقابت قدرت‌ها در افغانستان
آسیای مرکزی و چالش‌های ترانزیتی در سایۀ رقابت قدرت‌ها در افغانستان
راهبرد تأمین امنیت آسیای مرکزی در شرایط فروپاشی نظم جهانی
راهبرد تأمین امنیت آسیای مرکزی در شرایط فروپاشی نظم جهانی
«داعش خراسان»: محور ترکیه
«داعش خراسان»: محور ترکیه
نگاهی به افزایش تولید پهپادها در آسیای مرکزی در بحبوحۀ بحران‌های جهانی
نگاهی به افزایش تولید پهپادها در آسیای مرکزی در بحبوحۀ بحران‌های جهانی
🔻514مین نشریه تخصصی "مطالعات شرق" منتشر شد.
 
'
  • پيوندها
  • ارتباط با ما
  • دربارۀ ما
  • آرشيو
جستجوی پيشرفته
نقل و نشر مطالب با ذکر منبع آزاد است
توليد شده توسط نرم افزار جامع ”استوديو خبر“